محسن حججی و عشق بدون مرز

مزار شیخان قم در حال زیارت قبور و قرائت فاتحه ای بودم که یک گروه گردشگر ترکیه ای از اتوبوسی پیاده شدند…
مسئول تور سیاحتی ترکیه ای، اعضای گروه را جمع، و برایشان از موقعیت این مزار قدیمی و مهم در شهر قم می گفت؛ صدایشان را نمی شنیدم، ولی مطمئناً از اینکه این قبرستان مهم، دومین قبرستان تاریخی جهان اسلام لقب گرفته و حدود ۶۰۰ نفر از علما و دانشمندان بزرگ در اینجا مدفون هستند، و اینکه حتی پیشینه آن را به زمان امامان شیعه وصل می کنند، چون برخی از یاران ایشان در این قبرستان دفن هستند، اطلاعات نابی در اختیارشان می گذاشت…

گردشگران از اهمیت این قبرستان، که سوای از این مسائل، شهدای زیادی از دفاع مقدس را در خود جای داده است، اطلاعاتی گرفتند و هر کدام به گوشه ای و سوئی برای کنکاش و جستجو رفتند…

در نزدیکی محلی که ایستاده بودم، تصویری از شهید مدافع حرم، محسن حججی نصب بود؛ دو نفر از گردشگران به سمت تصویر شهید حججی آمدند، نزدیک تر که ایستادند، در حال نگاه کردن به تصویر، یکی از آنها به دیگری گفت: این عکس شهیدی هست که در سوریه شهید شده است، و در همین حین از من پرسید: قبر این شهید همین جاست؟ و با دست به مکانی که ایستاده بودم و تصویر نصب بود اشاره کرد…

با تسلطی که به زبان داشتم، به او گفتم: این شهید در اصفهان دفن است و این فقط تصویری از اوست که ممکن است در هر جای کشور و به احترام ایشان نصب باشد.

کمی دمغ شد و همراه با دوستش برای بازدید از مکان های دیگر قبرستان شیخان راهی شد…

رفتنشان را که نگاه می کردم، با خودم فکر کردم که یک جوان دهه هفتادی از ایران به سوریه میرود و جانش را در یکی از سخت ترین جنگ های نظامی برای دفاع از مقدسات می دهد و امروز کسی از مردم کشور ترکیه احوالش را می داند و مطمئنا به او عشق می ورزد؛ این یعنی وقتی خدا عاشق کسی شد، مردم را نیز عاشق او می کند؛ و این عشق نه تنها ایرانی ها را بلکه مردم دیگر کشورها را نیز در بر می گیرد؛ …