حصر، مساله اصلی اصلاح‌طلبان نیست و معتقدم نباید روی این مساله اینقدر تاکید شود/ در انتخابات اخیر شوراها به اصرار دکتر جندقی کاندیدا شدم/ شورای پنجم بسیار قوی است

گفتگوی اختصاصی میبدما با دکتر کمال بیکی بیش از دو ساعت و نیم به طول انجامید که در سه بخش خدمت مخاطبین عزیز میبدما تقدیم می شود. بخش سوم و پایانی این گفتگو پیش روی شماست:

دکتر کمال بیکی یکی از چهره های آشنای جریان اصلاح طلبی در میبد است که علاوه بر شغل طبابت در مناصب متعدد دیگری مشغول به خدمت بوده و هست؛ از جمله ریاست پلی کلینیک تامین اجتماعی میبد، ریاست نظام پزشکی میبد، عضویت در هیات مدیره مرکز تحقیقات ژنتیک میبد و عضویت ۷ ماهه در شورای شهر چهارم میبد. جمیع این موارد باعث شد تا فرصت را مغتنم بشمریم و مصاحبه ای را با وی تدارک ببینیم. گفتگویی که بیش از دو ساعت و نیم به طول انجامید و پرسشها و پاسخهای داغی ردوبدل شد. شما را به مطالعه بخش دوم این مصاحبه دعوت میکنیم:

بخش اول گفتگو

بخش دوم گفتگو

 

نظرتان در مورد طرح تحول سلامت چیست؟

برای مردم خیلی خوب شد و به داد مردم رسید و امکانات درمانی را در دسترس همه قرار داد. البته به پزشکان هم خوب رسید منتها مشکل اساسی آن این است که منابع مالی آن تامین نشد. مثلا درصدی از مالیات بر ارزش افزوده را قرار بود برای آن قرار دهند اما این اتفاق نیفتاد. وزیر می خواست طرح را پیش ببرد، ولی معضل بی پولی به شدت اذیت کرد. تا حالا هم دولت نتوانسته منابع مالی را تامین کند  و دقیقا نقطه ضعف این طرح آن است که پول‌خواهی‌اش پایان ندارد.

اگر نظام ارجاع پیاده می شد چطور بود؟

در این دولت قرار شد این طرح مطالعه شده پیاده شود. باید با مطالعه درست در موارد اجرا شده، نظام سطح بندی بیاورند. اگر این طرح رها شده باشد، چیزی مانند مسکن مهر احمدی نژاد می شود.

برخی معتقدند دریافتی پزشکان در این طرح بسیار بیشتر از اروپا و آمریکاست؟ نظر شما چیست؟

درامد ۵ درصد از جامعه پزشکی نجومی است، طرح تحول تقریبا زیرمیزی را کلا از بین برد.

و این زیرمیزی‌ها را آورد روی میز!!

 البته باید روی طرح مطالعه بیشتری می شد.در مقایسه با حتی کشورهای هم جوار و شرایط اقتصادی بدتر از ما تعرفه های ما اندک است!!

در چه انتخاباتهایی کاندیدا شده‌اید؟

در انتخابات شورای اول، دهشیر و پزشک طرح مناطق محروم بودم. به میبد آمده و بعد از تبلیغ دو هزار تا رای آوردم. انتخابات دوم شورا، شروع افول دوم خرداد بود که به عنوان تیم آمدیم که باز هم دو هزار تا رای آوردم. دوره سوم شرکت نکردم و در دور چهارم تمایل نداشتم که با اصرار برخی از دوستان شرکت کردم که علی البدل شدم. البته در هشت ماه اخر در شورا امدم که به نظرم توانستم شورا را متحول کنم در شورای پنجم هم با اصرار دوستان، بخصوص دکتر مسعود جندقی عزیز آمدم که رای من نسبت به دوره های قبلی بیشتر شده بود و از اعضای شورای چهارم بیشترین رای را اوردم، این افزایش رای فقط در مورد من اتفاق افتاد، این یعنی پایداری وثبات رای طرفدارانم که بیشتر هم شده بودند گرچه بخاطر رقابت شدید وتراکم دوستان قوی به حد نصاب نرسید

چرا مردم به شورای چهارم این نه محکم را گفتند؟

اولین اشتباه بزرگشان تغییر آقای هدایی بود، البته شورا فقط یک شهردار عوض کرد و بقیه به خاطر مسائل دیگر کنار رفتند. اما کنار رفتن ۴ شهردار را پای حساب انان نوشتند یعنی بی ثباتی مدیریتی! دومین مشکل نداشتن ارتباط رسانه ای بود در حالی که کار های خوبی هم داشتند.

به نظر شما کارهای این شورا غیر کارشناسی نبود؟ مثل خیابان آیت الله اعرافی را ببینید که اصلا اولویت کاری نداشت و دیگر خیابان‌های موازی مثل خیابان شهید حسینی نسب که نیاز مبرم داشت، کاری نشد؟

این مسیر محل عبور میهمان های امام جمعه محترم و آبروی شهر است. البته شهردار امد مجوز بگیرد برای این خیابان و گفتیم طرح بیاورد، دیدیم، طرح را آغاز کرده ! ولی مثلا بلوار نبی اکرم بود که خروجی غرب میبد و بسیار عالی است

این جاده بارها مورد اعتراض مردم بوده است و جدول‌های آن را نیز یکبار خراب کردند، یا مثلا شیار زنی هم یکی از همین نمونه ها بود؟

شیار زنی کار اشتیاهی بود و حتی در جلسه شورا به آن اعتراض شد.

نظر شما در مورد شورای پنجم چیست؟

شورای بسیار قوی و دارای نحله های مختلف فکری است

شهردار چطور است؟

ایشان هم انسان بسیار قوی است. البته دیدگاه ما درباره شهر و چیزی که می خواهیم به آن برسیم هم باید مشخص شود. اگر بخواهیم جهانی شویم باید شهرداری در سطح آن بگیریم. یزد، جمالی نژاد را آورد، کسی که منسوب به جبهه پایداری می باشد، وقتی نیاز شهر برای پیشرفت به کسی بود که هم فکر سیاسی هم نبود، او را آوردند.

 اگر بخواهیم میبد متحول شود با جایگزین کردن آدم ها تغییر نمی کند و نتیجه مثل قبل است. اگر ساختار شهرداری که معیوب است را عوض کنیم، فرق می کند. من در اوایل کار در تامین اجتماعی جو را عوض کردم و با هم دوستی و همکاری کردند و خدمات دهی به ملت بهتر شد.

شما در انتخابات مجلس رد صلاحیت شدید، چرا؟

به خاطر عدم التزام عملی به دین مبین اسلام!

همین و مصداقی نگفتند؟

خیر. اعتراض هم کردم و با اینکه مرا می شناختند و احترام می گذاشتند، چیزی نگفتند و نمی دانم برای چه این اتفاق افتاد.

یکی از مشکلات اصلی اصلاح‌طلبان موضع گیری اپوزیسیونی حتی در موقعیتی است که قدرت را در دست دارند و حتی نمونه آن را در میبد هم داریم. اینان مرزبندی با ضد انقلاب ندارند و موضع اپوزیسیونی می گیرند و از طرفی نان نظام و دولت را می‌خورند؟

اصلاح‌طلبان هم مثل اصولگریان طیف هستند و در خودشان هم تفاوت عقیده و دیدگاه زیاد است. هر کسی موضعش متعلق به خودش است. هر کسی هم نظر خودش را دارد و چیزی که مشترک است اصل نظام است که برایش خون هم می دهیم و دادیم. اینکه مرز بندی کنیم، ممکن است برخی باشند که این کار را بکنند، ما کسی را که اصل نظام را قبول ندارد، به عنوان اصلاح‌طلب نمی شناسیم.

چرا اصلاح‌طلبان جنجال‌ها و مرزبندی‌هایی که علیه رقبای سیاسی خودشان مانند رئیسی یا احمدی نژاد یا … دارند، در برابر منافقین و دشمنان نظام ندارند، در حالی که قطعا عناد و خصومت ضدانقلاب کاملا اثبات شده و مثل روز، روشن است.

ممکن است انها این نظر را نداشته باشد و احمدی نژاد را مخرب تر بدانند. مثلا در مورد آقای رییسی موضوع ۲۰۳۰ که به نوعی سوء استفاده شد و اصلا موضوع علمی بود و در سطح عوام نباید بحث می شد.

سوالم را مصداقی‌تر می‌پرسم! به نظر شما چرا تئوریسین اصلاح‌طلبان در میبد مثلا نظام را با نظام فرعونی و نمرودی و دوران جاهلیت مقایسه می کند و بعد در انتخابات ورود می‌کند و می‌گوید به آقای روحانی رای بدهید و علیه آقای رییسی موضع می‌گیرد! مگر روحانی جزء همین نظام به قول ایشان فرعونی نیست؟!

البته برداشت من با شما متفاوت است واینجوری نیست، اما بهتر است از خودشان بپرسید

شما به عنوان یک اصلاح‌طلب این طیف را که ژست اپوزیسیون می گیرد چگونه می بینید؟

از خودشان بپرسید. من یک اصلاح‌طلبم و اصل نظام را قبول دارم و اگر اصلاح‌طلبی نظام را قبول نداشته باشد، او را اصلاح‌طلب نمی دانم من با بسیاری از بزرگان اصلاح‌طلب رابطه دارم و همین ها که به نظر ضد نظام می آیند بسیار از برخی اصولگراتر و انقلابی‌تر هستند.

نسبت اصلاحطلبان با فتنه ۸۸ چیست؟ و اگر به نظر شما دوباره این اتفاق بیفتد در آن وارد می شوند؟

دوباره تکرار نخواهد شد. اصلاحات پخته‌تر شده و نظام نیز پخته‌تر شده. ریشه‌های زیادی وجود دارد برای آن واقعه و نمی توان یک طرف را کامل خطاکار و دیگری را رها کنیم. چون گذشتیم نمی‌خواهیم دوباره کالبد شکافی کنیم. ولی خیلی هزینه دادیم و هر دو طرف در این موضوع ضرر کردند. خیلی خون دل خوردیم و هزینه دادیم. هر دو طرف هم دلبسته نظام و انقلابند و نمی خواهند به نظام ضربه بخورد.

چرا موضع گیری اصلاحطلبان پر رنگ نمی شود مثلا در حصر هم هنوز در مقابل نظامند؟در حالی که رهبری بارها این موضوع را گوشزد کرده و از مرزبندی صحبت می کند؟

بالاخره محاسباتی با خود دارند. مثلا اینها معتقد نیستند اشتباه کرده اند جوری که شما فکر می کنید. اما به نظرم باید روی ان بحث نشود و بگذاریم کم کم حل شود  و معتقدم نباید روی مساله حصر اینقدر تاکید شود.

اما برخلاف نظر شما، اصلاحطلبان در این مورد ساکت نیستند و مدام روی این موضوع مانور میدهند؟

شما بخشی را می بینید.

یعنی اصلاح‌‌طلبان دیدگاه اصلی‌شان حصر نیست؟

خیر، آنها می گویند مردم با در رفاه و اسایش باشند و کسی در حق کسی ظلم نکند.

اصولگرایان هم همین را می گویند

بله …البته من هر کجا بوده ام و مسئولیت داشتم برای مردم و این نظام تلاش خود را می کنم.

 

خیلی ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید