همسر زیبای آنتونی رویل

پرویز راجی

  • «پرویز راجی»؛ آخرین سفیر رژیم پهلوی در لندن، یار گرمابه و گلستان امیرعباس هوبدا و زوج غیررسمی اشرف پهلوی، خواهر شاه. او هنگام نخست وزیری هویدا، ریاست دفتر وی را برعهده گرفت و در خردادماه ۵۷، متعاقب افتضاحی که «امیر تیمور» سفیر شاه در لندن به شکل باخت کلان در قمار و از دست دادن تمام ثروتش در کازینوهای لندن مرتکب شده بود، شاه با توصیه اشرف و هویدا، پرویز راجی را به سفارت ایران در لندن فرستاد. راجی که از خرداد ۵۵ تا ۶ بهمن ۵۷ به عنوان سفیر شاه در لندن عمل می‌کرد، خاطرات خود را به صورت روزانه در کتابی تحت عنوان «خدمتگزار تخت طاووس» به رشته تحریر درآورده است. امام خامنه‌ای در سال ۷۰ ضمن اشاره به این کتاب فرمودند: «من هویدا را مثال میزنم که از بدترینهاست؛ یعنی او از فاسدترین رجال ایران بود؛ درعین‌حال نسل هویدا بر نسل راجی – نویسنده‌ی کتاب «خدمتگزار تخت طاووس» – شرف داشت! اگر شما این کتاب را خوانده باشید، میتوانید بفهمید که این نسل، چه نسلی بوده است؛ اینها میخواستند جای هویدا بیایند… نسل جدیدشان که نمونه‌اش همین راجی است، واقعاً اینها چه بودند!؟» شبکه میبدما قصد دارد تا در سلسله مطالبی، اقدام به بازخوانی بخش‌هایی از کتاب مذکور بنماید:

سه شنبه ۱۴ تیر ۱۳۵۶ مصادف با ۵ ژوئیه ۱۹۷۷:

امشب شام میهمان «ادوارد هیث» (نخست وزیر سابق انگلیس) بودم که علاوه بر من عده ای دیگر و از جمله «آنتونی رویل» (نماینده پارلمان و مدیرکل سابق وزارت خارجه انگلیس) همراه همسر زیبایش و چند زن زیباروی دیگر به این مهمانی دعوت شده بودند.

پس از صرف شام، موقعی که خانمها دور هم جمع بودند، ادوارد هیث نظر من را راجع به روابط موجود بین ایران و انگلیس جویا شد که در جوابش گفتم به نظر من روابط دو کشور در کلیه زمینه ها تقریبا خوب و مطلوب است. به خصوص اینکه مناسبات تجارتی ما به سرعت رو به گسترش می‌رود، مواضع هر دو کشور در مورد جلوگیری از به هم ریختگی ثبات منطقه و استقرار کمونیسم یکسان است و نیز شراکت بریتانیا در توسعه اقتصادی ایران، منافع هر دو کشور را تامین می‌کند.

چهارشنبه ۲۲ تیر ۱۳۵۶ مصادف با ۱۳ ژوئیه ۱۹۷۷:

امروز با حیرت فراوان به مطلبی در روزنامه «فاینشنال تایمز» برخوردم که خبر می‌داد جمشید آموزگار طی کنفرانس اخیر اوپک در استکهلم، مخالفت ایران را با هر نوع افزایش قیمت نفت اعلام داشته و نیز گفته که ایران به هیچ وجه رغبتی به قیمتگذاری نفت بر اساس بهای تولیدات و خدمات صنعتی ندارد. طبق این خبر جمشید آموزگار در کنفرانس اوپک با استناد به اظهارات شیخ زکی یمانی اعلام کرده که با مواضع عالیجناب یمانی کاملا موافق است و این در حالی است که تا دیروز مقامات ایرانی همواره شیخ یمانی را به عنوان عامل آمریکایی‌ها اعلام می‌کردند و اعتقاد داشتند که سیاست نفتی عربستان برخلاف مصالح اوپک جریان دارد ولی امروز؟!

به دنبال انتشار این خبر، تلفنهای متعددی از دوستان و همکارانم داشتم که همگی علاقمند بودند اطلاعات بیشتری از سیاست جدید نفتی ایران به دست آورند ولی چون واقعا نمیدانستم در این مورد باید چه نظری ابراز کنم، اینطور نشان دادم که هیچ اطلاعی از تغییر موضع ایران ندارم.

امروز بعدازظهر که مشگین پوش به دیدارم آمد از اوضاع ایران خیلی ابراز نگرانی و ناراحتی میکرد و اصرار داشت که عقیده مرا نیز راجع به دگرگونیهای اخیر ایران بداند. در جواب او گفتم شخصا به این حقیقت اذعان دارم که گرچه آمریکاییها مجبور به اتخاذ روشهای لیبرالی کرده اند ولی آنها هرگز میل ندارند نتیجه یک چنین سیاستی به تغییرات بنیادی در ایران منجر شود؛ چون اگر آمریکاییها واقعا به دنبال دستیابی به این هدف باشند، هیچ چاره ای ندارند جز آنکه رضایت شوروی را نیز به دست آورند.

جمعه ۲۴ تیر ۱۳۵۶ مصادف با ۱۵ ژوئیه ۱۹۷۷:

امروز ناهار را با امیرخسرو افشار که به تازگی از ایران آمده صرف کردم و او می‌گفت اخیرا توسط دربار، مبلغ ۵۰ هزار دلار به لسلی بلانک که قرار است کتابی درباره شهبانو بنویسد پرداخت شده است گرچه خود شهبانو، شخصا رغبت به این کار نداشته ولی اسدالله علم وزیر درباره، اینطور تشخیص داده که انتشار این کتاب می‌تواند هدیه جالبی برای تقدیم به شهبانو باشد.

سه شنبه ۲۸ تیر ۱۳۵۶ مصادف با ۱۹ ژوئیه ۱۹۷۷:

امروز با جرج وایدن فلد در سفارتخانه ناهار خوردم که او پس از مقداری گفتگو راجع به مسائل بین الملل، صحبت را به اصل موضوع کشاند و رغبت خود را به نوشتن کتابی درباره شاه اعلام کرد. وایدن فلد میگفت چنانچه  با او همراهی شود میتواند کتابی درباره شاه بنویسد که همتای کتاب ادگار اسنو درباره مائو باشد با نام «ستاره ای بر فراز ایران»!

پنجشنبه ۳۰ تیر ۱۳۵۶ مصادف با ۲۱ ژوئیه ۱۹۷۷:

خانم لسلی بلانک به سفارتخانه امد و گفت کتابی که درباره شهبانو نوشته به پایان برده است ولی ضمنا خوب می‌داند که پس از انتشار کتاب، متهم خواهد شد که نویسنده ای مزدور است و شهرت خود را به پول فروخته است.

قسمتهای قبلی:

  1. استقبال از اشرف پهلوی با تخم‌مرغ!
  2. عارضه «لُرد چالفونت»!
  3. مجلس شب‌ نشینی پروین فرمانفرماییان
  4. سگ دانمارکی شاه
  5. استراحت در ویلای والاحضرت!
  6. عباس آرام گفت به رهبری شاه اطمینان دارم
  7. بدهی امیرتیمور به قمارخانه ویکتور لاونس
  8. روزه‌خواری و گاف در برابر وزیر خارجه ابوظبی
  9. مهمانی والاحضرت کامیار در قصر ویندزور لندن
  10. تعجب پینچر از روابط صمیمانه شاه و شاهپور ریپورتر
  11. بلیط دوسره سفارت‌ایران برای دوست‌دختر کوپر!
  12. از همسر آلمانی آموزگار تا شریک آمریکایی مادر شاه
  13. شاه به مجیدی گفت خفه شو!