ماجرای تلخ فروپاشی زندگی زوج جوان یزدی به خاطر عروسکشانی!
عروس کشونی بعد از مراسم رو نبودم اما، بعد از یک سال و خورده ای وقتی از همسرش جدا شد، دلیلش رو درگیری و بحث شب عروس کشونی بین برادر خودش و برادر خانمش عنوان کرد.
- غلامحسین علوی/ علی آباد ما
از دوستام بود، خودش و خانمش رو خوب می شناختم، هر چند اهل یزد بود اما روابط دوستانه ای داشتیم. وقتی برای جشن عروسیش دعوتم کرد، با اینکه به همه دعوتهای دور و نزدیک با این جمله جواب رد می دادم که: “من عروسی بابام هم شرکت نکردم”، این بار پذیرفتم و به خاطر دوستی بسیار نزدیک، به عروسیشون رفتم.
عروس کشونی بعد از مراسم رو نبودم اما، بعد از یک سال و خورده ای وقتی از همسرش جدا شد، دلیلش رو درگیری و بحث شب عروس کشونی بین برادر خودش و برادر خانمش عنوان کرد.
ماجرا این بوده که کاروان عروس مشغول خیابان گردی بودند و بمب و ترقه و … هم به راه، که توی سبقت گرفتن، برادر طرفین با هم درگیر میشن و همین درگیری استارت نابه سامانی های بین دو خانواده میشه و بعد از چند ماه … خلاص …
جالبه…
کاروان های عروسی که بعد از نیمه شب راه می افتن و مانور نظامی و رقاصی توی خیابونها به راه میندازن، شروع نکبت باری برای یک زندگی هستند. چقدر زندگی های ما تناقض دارن !. در قسمتی، با قرآن و حدیث و ادعای توکل و توسل شروع می شن و در قسمتی مردم یه شهر رو با ایجاد مزاحمت بیچاره می کنند.
چقدر نفرین و آه و بد و بیراه با شروع این نوع زندگی ها همراهه خدا می دونه، اما مطمئناً بخشی از بدبختی ها و سختی های ما در زندگی هامون از این جور جاها آب می خوره و به نظرم اندازه بیچارگی توی زندگی رابطه مستقیم با اندازه اذیت و آزاری داره که توی مراسممون به مردم رسوندیم!!!
امام جمعه محترم میبد، آقای حسنی هم در خطبه های این هفته نماز جمعه، از شکایات بی اندازه مردم در این مورد خبر داد. ایشون گفتند: سوای از مردمی که باید رعایت کنند، مسئولین هم وظیفشون رفع این معضله…
امید که با ندانمکاری یکشبه، یک عمر بیچارگی نکشیم.
مطالب مرتبط:
با سلام
با اینکه حاج آقا حسنی تو خطبه نماز جمعه تذکر دادند ولی باور کنید همین امشب باز سرو صدا و عروس کشونی راه انداختن که بیا و ببین بخدا من نمی دونم چه فکری می کنند بعضیا ،آخه بنده منزلم کنار یکی از تالارهای شهر میبد ه باور کنید هر شب باید با سرو صدای ترقه این عروسی ها از خواب بیدار بشیم یا مثل امشب بیدار بمونیم تا دوستان کاروان عروسیشون حرکت کنه بره بعدا حدود ساعت ۱ به بعد بخوابیم مثل امشب که هنوز بیدارم و دارم این کامنت برای شما می نویسم یکبار همسایه ها اعتراض کردند که خانواده عروس و داماد با حالت طلبکارانه و بی ادبانه گفتند یکشب که بیشتر نیست دوست داریم خوش باشیم شما ناراحتید میتونید از این جا (شهر) برید به ۱۱۰ زنگ زدیم دوستان بعد از حدود ۴۰ دقیقه آمدند یک تذکر خشک وخالی و گفتند مجوز از اماکن دارند و مشکلی نداره بخدا شما قضاوت کنید من که خانمم مریضه و هرشب باید انسولین بزنه و قرص بخوره به کی بگم و به کجا شکایت کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
واقعا در این موضوع نیروی انتظامی میبد عدم توانایی خود را ثابت کرده و فقط تماشاچی چنین موضوعاتی است .سه شب متوالی است که از ساعت ۱۲ شب به بعد چنین مراسماتی شروع می شود و نیروی انتظامی ما فقط تماشاچی ماجرا هستند و حتی راه را هم برای آنها باز می کنند تا بهتر بتوانند برگزار کنند واقعا متاسفیم …..
خیلی قضیه دردآوری بود!!!!میلیونها میلیون عروس کشونی انجام میشه وهیچکدومشون به طلاق واختلاف نکشیده…حالا این یک مورد وموارد دیگه هم مشکل عروس کشونی نیست، مشکل نداشتن مهارتهای ارتباط ومهارتهای حل مسئله است.زندگی که به خاطر عروس کشونی قراره ازهم بپاشه همون بهتر که ازهم بپاشه…
مهم نکبت اذیت کردن مردمه که گاهی به طلاق میکشه
بیشتر اوقات میشه همون طلاق های عاطفی و …
ولی اگه زندگی گل و بلبل هم باشه، اذیت کردن مردم به خاطر خوشی یک شبه، عاقلانه که نیست، حتی احمقانس !!!
با سلام در یکی از شهرهای استان اصفهان همین معضل مردم را کلافه کرده بود نیروی انتظامی با تدبیر جالبی این مشکل را حل کرد بدین صورت که به تالارها دستور داد تا در هر مراسمی از اداره اماکن مجوز بگیرند و مسیر عروس کشان مشخص کنند و ودیعه ای بگذارند تا در صورت اسیب به تابلوها ومغازه ها و…..از میزان ودیعه کسر گردد. با این کار کم کم خانواده ها قید عروس کشان زدند.
یه پیشنهاد جالبم من بدم:
تالارها رو موظف کنند که بعد از ساعت ۲۳ تعطیل و خدمات ندهند. البته این کار فقط یه درصد کوچیک جلوی ماجرا رو میگیره، اخرش باید نیروی انتظامی در زمان هایی که عروسی بیشتر صورت میگیره مثل اعیاد، گشت های شب رو بیشتر کنه.
و دیگه اینکه کمی تلاش کنند، برخی فقط با تندی از کار اشتباه عقب نشینی می کنند، تا نیروی انتظامی که مسئول مستقیم نظم شهره کاری نکنه، هیچ اتفاق خاصی نمی فته.