آقای شهردار! مردمآزاری شاخ و دم ندارد/ چرا به تذکرات پلیس توجهی نکردید؟!
توضیحات پلیس ۱۱۰ و ۱۳۷ به روشنی نشان میداد که عده زیادی از مردم از این بابت معترض بوده اند با این وجود صدای بلند این مراسم همچنان ادامه داشت و من به این فکر می کردم که آیا می توان به بهانه برگزاری جشن میلاد حضرت علی(ع) حق الناس را زیر پا گذاشت؟!
- پیرو برگزاری جشنی که با عنوان میلاد امام علی(ع) شب گذشته توسط شهرداری میبد در پارک بهاران میبد برگزار شد یکی از مخاطبان شبکه میبدما با ارسال مطلبی، گلایههای تلخی را نسبت به این جشن وارد دانسته که تحقیقات خبرنگار ما نشان میدهد این گلایهها کاملا به حق بوده و شهرداری میبد بایستی نسبت به آن پاسخگو باشد. البته مباحثی راجع به مهندسی این گونه جشنها و ارتباط داشتن اسم(جشن میلاد امام علی(ع)) با مسمی (برنامههایی که عملا برگزار میشود و بیشتر اوقات کوچکترین نسبتی با آن مناسبت ندارد) وجود دارد که فعلا میگذاریم و میگذریم.
مشروح متن ارسالی این مخاطب از این قرار است:
“من برای گذراندن تعطیلات این روزها از قم به میبد آمدم و در منزل مادرم در شهرک امام جعفر صادق(ع) اقامت دارم.
دیشب که ساعت ۱۰ از منزل یکی از اقوام به خانه مادرم آمدم، سر و صداهای محیطی زیادی که حاکی از برگزاری جشن و پایکوبی در محیطی باز بود، تمام خانه را پر کرده بود.
من تعجب کردم که چه کسی دارد چنین کاری می کند چون کسی حق ندارد این گونه جشن برگزار کند و جشن ها باید در مکان بسته و بدون مزاحمت برای دیگران برگزار شود.
وقتی این موضوع را به مادرم گفت ایشان پاسخ داد که این جشن توسط شهرداری میبد در پارک بهاران دارد برگزار می شود. تعجبم بیشتر شد چرا که نهادی دولتی متولی این مردم آزاری آشکار بود. میگویم مردم آزاری به این خاطر که مادر عزیزم پس از تصادف هولناکی که چند سال پیش داشت و در جریان آن شوهرش را از دست داد، دچار ناآرامی روحی است و بایستی آرامش داشته باشد و به همین خاطر هم او را از منزل سابقمان به شهرک امام جعفر صادق منتقل کردم.
مادرم گفت این اولین مرتبه نیست و شهرداری یکسال قبل هم به همین صورت جشن را در همین پارک برگزار کرده و اعتراض ما هم راه به جایی نبرده.
ناراحت شدم اما کاری از دستم ساخته نبود به همین خاطر به مادر توصیه کردم که در اتاقی که پنجره ای رو به بیرون ندارد استراحت کند اما این کار فایده ای نداشت، چون بلندی صدای این جشن به حدی بود که جابجایی اتاق تاثیر چندانی در کم شدن آن نداشت.
وضعیت همینطور ادامه داشت تا اینکه ساعت ۱۰:۳۰ شد و این جشن با سر و صداهای زیادش همچنان ادامه داشت. به مادرم توصیه کردم که نیم ساعتی برویم بیرون و چرخی در شهر بزنیم. حتما تا ساعت ۱۱ این سر و صداها تمام می شود.
مادرم ترجیح داد که به رختخواب برود به امید اینکه قرصهای اعصابش فرصت خواب را برای او فراهم کند.
ساعت ۱۱ نه تنها این سر و صداها تمام نشد بلکه بیشتر هم شد. کم کم من هم خوابم گرفته بود، به همین خاطر رختخوابم را انداختم تا بخوابم اما صدای موزیک و جیغ و دادهای مجری مراسم به وضوح در خانه ما میپیچید.
ساعت ۱۱:۳۰ شد و سر و صداها همچنان ادامه داشت.
وقتی ساعت ۱۲ شد و دیدم که این مردم آزاری همچنان ادامه دارد تلفن را برداشتم و به پلیس ۱۱۰ زنگ زدم و به مامور پشت خط گفتم: آقا! اگر ما نسبت به این مردم آزاری شهرداری میبد در پارک بهاران اعتراض داشته باشیم باید به چه کسی بگوییم؟
آن مامور گفت: تماسهای زیادی داشتیم که به این مسئله اعتراض داشتند و ما هم چند بار مامورمان به محل پارک بهاران رفته و تذکر داده اما توجهی نکرده اند. شما به ۱۳۷ هم زنگ بزن و به آنها هم بگو.
پیش خودم گفتم مگر پلیس باید فقط تذکر بدهد و آیا شهرداری میبد اینقدر قدرتمند است که به تذکر پلیس اعتنایی نکند؟
به ۱۳۷ هم زنگ زدم. به مردی که گوشی را برداشت در این رابطه تذکر دادم و او هم همان حرفهای پلیس را تکرار کرد و گفت پلیس و مردم چند بار به ما زنگ زده و ما هم به نگهبانی پارک گفته ایم که این کار واقعا مردم آزاری است و آنها قول داده اند که الان تمامش می کنند. توضیحات ۱۱۰ و ۱۳۷ به روشنی نشان می داد که عده زیادی از مردم از این بابت معترض بوده اند با این وجود صدای بلند این مراسم همچنان ادامه داشت و من به این فکر می کردم که آیا مردم آزاری شاخ و دم دارد؟ آیا می توان به بهانه برگزاری جشن میلاد حضرت امیرالمومنین علی(ع) حق الناس را زیر پا گذاشت و آرامش مردم را پایمال کرد؟ آیا گناه سوءاستفاده از نام مولا علی(ع) دوچندان نیست؟
آیا علی(ع) نفرمود: عَادَهُ الْأَشْرَارِ أَذِیهُ الرِّفَاق
آیا پیامبر(ص) نفرمود: عَلَامَهُ الْخَائِنِ فَأَرْبَعَهٌ عِصْیانُ الرَّحْمَنِ وَ أَذَى الْجِیرَانِ وَ بُغْضُ الْأَقْرَانِ وَ الْقُرْبُ إِلَى الطُّغْیان
ساعت ۱۲:۴۵ دقیقه شد و من می شنیدم که مجری مراسم با شور افتخار شهردار و رئیس شورای شهر را فرامی خواند و از آنان تجلیل می کند تا این بزم را به پایان برد. تقبل الله!!!
به این فکر می کردم که جشن بعدی شهرداری میبد در پارک بهاران کی خواهد بود و آیا دوباره همین آش و کاسه برقرار خواهد ماند! ظاهرا که تذکر پلیس اثری ندارد به همین خاطر من دست به قلم شدم تا مگر تلنگری باشد بر دوستان شهرداری میبد.”
مبنای کاملا اسلامی این جشن ها با این مورد که شما نوشتید کامل شد…
به همه دست اندرکاران که در شادی مردم عزیزمان سنگ تمام میذارن، تبریک میگم و دعا میکنم همین جوری موجب شادی روزافزون مردم افسرده ی خسته ی کسل رو فراهم کنید…
…
در ضمن امیرالمومنین(ع) هم از شما راضی و خشنود باشه !!!!
اگر در اینجا جای جشن با عزاداری عوض میشد هم همینگونه معترض می بودید؟
اگر بله، حق با شماست چرا که معلوم میشود در هر صورت جدا از سر و صدا اذیت شدید و میشوید. وگرنه صرفا در حال مخالفت با جشن هستید.
__________________________
میبدما: اگر دسته عزاداری موجبات آزار مردم را فراهم کند مطمئنا محکوم است و دست اندرکاران آن حق الناس گردنشان است. البته مواردی که تبدیل به عرف میشود از این قاعده مستثنی است. مثلا ساکنان خانه های اطراف سید قنبر میبد می دانند که در دهه محرم در صحن امامزاده عزاداری می شود و به لحاظ عرفی شدن این ماجرا و وابستگی این مسئله به اعتقادات آنها آن را تحمل میکنند.
از بعضی از کارهای این شهردار ما هم به ستوه امدیم
اگر خونه جناب شهردار یا یکی از اعضا شورا نزدیکی پارک بود همچین برنامه هایی با صدای بلند اجرا میکردن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام
دوست عزیز سالی یکی دو بار مشه تحمل کرد شما فقط خودت رو نبین اون پنج هزار ادم هم ببین
_____________________
میبدما: پایمال کردن حق اهالی منطقه اگر یک دقیقه هم باشد درست نیست چه برسد اینکه اهالی چندین محله میبد را تا ساعت یک نیمه شب درگیر آلودگی صوتی نمایید.
یعنی چه اگر تبدیل به عرف بشه مستثنی است؟!! یعنی اگر جشن هم تبدیل به یک عرف بشه آزردن مردم مستثنی میشه؟
اگر فقط یک ساکن اطراف سید قنبر (که حتی فقط چند ماه هم هست به آنجا نقل مکان کرده) از سر و صدای عزاداری مردم ناراحت بشه قانون که ضامن آسایش او هست زیر پا گذاشته شده. بگذریم که طبق شرع این عزاداری مورد قبول هست یا نه یا حتی بالاتر آیا به جای ثواب، گناه نوشته نمیشه برای عزاداران یا نه. اینجا هم همینطور. مهم نیست ۱۰۰۰۰ نفر هم جمع شده باشند. حق مزاحمت برای دیگران رو ندارند و نباید از بلندگوی با صدای بلند استفاده میکردن
________________________
میبدما: قاعده ای داریم تحت عنوان «تزاحم» یا همان اهم و مهم کردن. شما وقتی اتوبانی در کنار یک خانه ایجاد میکنید، مطمئنا آلودگی صوتی این اتوبان، ساکنان آن خانه را خواهد آزرد. با این وصف آیا شما از خیر احداث اتوبان میگذرید؟ طبعا نه! چون اینجا بین دو حق تزاحم ایجاد میشود؛ حق داشتن اتوبان و حق داشتن آرامش و باید آنکه مهمتر است را ترجیح داد(البته اگر نتوان این دو را جمع کرد-مثلا اتوبان را در نقطه ای دورتر نتوان احداث کرد). درباره عزاداریهای دهه محرم هم همین قاعده حکمفرماست؛ سنت چند صد ساله مردم برای عزاداری در نقطه ای خاص و نیز پیوندهای دینی مردم و لزوم تعظیم شعائر اسلامی ممکن است تزاحم ایجاد کند با آرامش ساکنان منازل اطراف آن نقطه در این چند روز. طبعا اهم و مهم باید در این موضوع کرد.
از نظر اخلاقی و طبق قانون (های پیشرفته) شما ملزم هستید رضایت ساکن آن خانه کنار اتوبان را به نحوی تآمین کنید. یعنی حتی در صورت درخواست، هزینه ضد صدا کردن دیوارهای خونه رو باید دولت بپردازه. (به عبارتی دولت وظیفه داره از نقض حقوق اولیه هر شهروند خودش جلوگیری کنه، حتی یک شهروند.)
اما اگر طبق قاعده تزاحم پیش بریم: خوب در این جشنِ برگزار شده، چندین هزار نفر رضایت داشتند و چند نفر شاکی. آیا اهم با برگزارکنندگان جشن نیست؟
_________________________
میبدما: همیشه اکثریت، اهم را تشکیل نمیدهند و فقط ضرورت و مصالح جامعه، اهم را تعیین میکند. مثلا اگر اکثریت محله ای تفاهم کنند که میخواهند فردی را بزنند و اقلیتی با آنان مخالفت کنند ما حق را به اکثریت نمی دهیم. ضمن آنکه شما در همین موضوع پارک بهاران هم نمی توانید بگویید ناراضیان اقلیتند. چه بسا افرادی که در جشن بوده اند هم با توجه به آزار اهالی اطراف پارک به این موضوع راضی نبودند و چه بسا افراد ناراضی محلات بیشتر از حاضران بوده باشد. نه ناراضیان میتوانند مدعی اکثریت بودن باشند و نه راضیان.
کسی که در جشن حضور داشته، رضایتش از نارضایتیش بیشتر بوده وگرنه جشن رو ترک میکرد. و کسی از اهالی محل که نارضایتی خودش رو نشون نداده نمیتونه به عنوان ناراضی تلقی بشه. حضور در جشن به معنی رضایت و اعتراض از جشن به پلیس به معنی نارضایتی هست. عدم حضور در جشن و عدم اعتراض به اون هم نشونه بی تفاوتی نسبت به ماجرا. نیت خونی که نمیشه کرد!
اما مثال خیلی خوبی آوردید. منتها دلیل آنکه کشتن فرد توسط اکثریت اشتباهه اینه اکثریت نمیتونه حقوق اولیه اقلیت رو زیر پا بگذاره. در اینجا اقلیت همان یک نفر و حق اولیه ش، حق زندگی کردن یک فرد غیر مجرم هست. ( بماند که برخی حق زندگی کردن رو محدود به مجرم و غیر مجرم نمی کنن )
اما نکته خطرناک در قاعده تزاحم شما همین است که شما ملاک رو مصالح جامعه قرار میدید که به شدت قابل تفسیره. شما اذیت شدن از عزادای رو طبق مصالح تشخیص میدید و اذیت شدن از جشن رو نه. اگر فردی در اثر سر و صدای عزاداری سکته کنه به خاطر مصالح جامعه مشکلی نداره (حتی شاید عده ای بگن خوش به حالش که با صدای عزا شهید شد!!!) ولی اگه بر اثر جشن بمیره مشکل داره. همین استدلال “مصالح جامعه” چه جنایت ها که در طول تاریخ نکرده باشه.
در این ماجرا، برگزارکنندگان جشن موظفند از افراد شکایت کننده عذرخواهی کنند، رضایتشون رو جلب کنند و در جشن های آینده صدا رو طوری تنظیم کنند که موجب آزار فردی نشن. همین طور است در مورد عزاداری.
________________________
میبدما:
۱٫ صغری کبری هایتان بشدت مغالطه آمیز است. اولا ممکن است کسی در جشن حاضر باشد و اگر متوجه شود که اهالی محل ناراضیند او هم نسبت به برگزاری این گونه ای جشن ناراضی شود ثانیا کسی که نارضایتی خودش را نشان نداده نه دلیلی بر رضایتش است و نه دلیلی بر نارضایتی اش. ثالثا ممکن است بسیاری از کسانیکه در این جشن بوده اند از کسانی بوده باشند که به طور طبیعی هر شب در پارک حضور داشته اند. اتفاقا خطاب ما به شما این است که نیت خوانی نکنید و بیخودی اقلیت و اکثریت درست نکنید.
۲٫ مصلحت یک قاعده عقلی و شرعی بدیهی است که در نظر نگرفتن آن راه شما را با خوارج یکی خواهد کرد. البته مصلحت در هر مکتبی بر محکمات و اصول آن مکتب بنا میشود. مثلا بزرگترین مصلحت در جامعه کاپیتالیستی، سرمایه است و در جوامع لیبرالی آزادی فرد و در جامعه اسلامی، قرب الهی است. اگر در راه حفاظت از اسلام هزاران نفر کشته هم بشوند هیچ ایرادی ندارد کما اینکه امام حسین(ع) و یارانش هم برای بقای اسلام ناب جان دادند. بنابراین ارمغان نفی مصلحت، آنارشیسم و جمود است. البته در اینکه سوءاستفاده از مصلحت اندیشی کار بدی است تردیدی نیست اما این به معنای تجویز نفی مصلحت نیست. برای همین خاطر هم هست که در جامعه اسلامی قانون وجود دارد و مسئول، تعیین شده تا این مصالح سلیقه ای نباشد. البته مسئول در تعیین این مصالح ممکن است اشتباه کند و یا قانون را زیر پا بگذارد که در اینجا وظیفه نهی از منکر آن مسئول به گردن دیگران میافتد.
خدا لعنت کند کسانی که مردم ازاری میکنند
بنده میدان جانباز کوزه زندگی می کنم که کنار مزار فیروزاباد هم است هرروز شاهد تشعیع جنازه یا چهلم یا ختم و… هستیم واقعا خیلی اذیت مشیم یکبارهم بچه ام سقط شده به خاطر سروصداهای زیاد و ترافیکی که کنار خیابان می شود و واقعا هم اصلا رازی نیستم به نظر شما ماحقی نداریم.
_______________________________
میبدما: بهتر است شما با این وضعیتی که گفتید محل سکونتتان را تغییر دهید؛ چون مقتضی و لازمه قبرستان، برگزاری مراسم تشییع و نماز میت و … است. همانند وقتی که فردی خانه اش کنار خیابان است و از صدای اتوموبیلها و موتورها و بوقهایشان در آزار است. البته در این مراسمها هم نباید زیاده روی کرد و باعث مردم آزاری شد. اما لازمه یک پارک، برگزاری چنین جشنهایی آن هم با این طول و دراز نیست.
۱- در مورد اول حرف ها زده شده و دیگران قضاوت خواهند کرد
۲- در مورد دوم ، مسئله ما دراینجا عدم رضایت فردی از سر و صداست. وقتی کسی جان خودش رو در راه اسلام، لیبرالیسیم، کمونیسم یا کشور میده، خودش با رضایت خودش ایثار میکنه و مصلحت مکتب یا کشور رو بالاتر از جان خودش قرار میده.
اما شما حق ندارید فردی رو بدون رضایت قلبی خودش وادار به جنگ در راه هدفتون بکنید. (البته وقتی فردی در سلامت عقل تعهد سربازی در جنگ رو پذیرفت نمیتونه وسط کارزار، از ترس جان جنگ رو رها کنه، هر چند چنین لشکری محکوم به شکسته )
در این مسئله هم فرد، اگر سر و صدای جشن یا عزاداری اذیتش بکند و او تحمل بکند که اصلا مصداق ناراضی نیست. وقتی اعتراض میکنه یعنی او این “مصلحت جامعه” را چه توسط اکثریت تعیین شده باشه و چه توسط یک مکتب فکری قبول نداره. و از اونجا که یکی از حقوق اولیه او، ( آسایش در خانه اش) نقض شده حق با اوست.
امیدوارم برگزار کنندگان جشن بابت سر و صدا از شهروندان شاکی عذرخواهی کنند.
_________________________
میبدما: شهرداری میبد حتما باید عذرخواهی کند اما شما ناخودآگاه دارید مصلحت اولی را حقوق فرد که همان مبنای ایدئولوژی لیبرالیسم است (و البته الان خودشان هم به آن پایبند نیستند و تعدیلهای زیادی در آن صورت داده اند) معرفی میکنید در حالی که در اسلام این گونه نیست و در مقام تعارض حقین، آنکه شارع مقدس امر فرموده، مقدم داشته میشود. البته حاکم باید تا آنجا که ممکن است مانع از تضییع حقوق افراد شود و در صورتی که گریزی از آن نبود، آن را در صورت امکان باید جبران کند. اما شرایط و محدودیتها به گونه ای است که دولتها بسیاری از این محدودیتها را برقرار میکنند و البته قادر به جبران آن هم نیستند. مثلا اگر روبروی خانه شما زمینی باشد که صاحبش قصد ساخت آن را دارد الا و لابد سر و صداهای زیادی بر شما تحمیل میشود. در اینجا قرار نیست حکومت جلوی آن فرد را بگیرد بلکه با یکسری قوانین و مقررات سعی میکند که آسیبهای آن را تا آنجا که ممکن است کم کند اما در هر صورت شما باید صدای تیرآهنها و پیکور و لودر و بار خالی کردنها را تحمل کنید.
مسئله عرف و چیزی که به عنوان یه اصل پذیرفته شده رو مطرح کردید
امیدوارم بتونید این رو هم توضیح بدید و البته توجیه نکنید!!!!!
همونطور که زن هایی که از خارج به ایران میان ولو در ظاهر باید پوشش حجاب رو اعمال کنند بخاطر عرف و قانون ایران اگه مثلا تو اروپا یا خارج کشور اونا هم به بهونه اینکه هر کسی باید طبق عرف و قانون بی حجاب و چادر و روسری باشه اونوقت همین شماها صداتون در نمیاد؟؟
کما اینکه داد و فترات میکنید تو رسانه که این چه وضعیه؟؟
___________________________
میبدما:
۱٫ ما موظف به مراعات عرف غیراسلامی نیستیم
۲٫ در خارج، پوشش، کاری خلاف عرف نیست همانطور که در داخل کشور ما هم پوشش دست(دستکش) کار خلاف عرفی نیست و هیچیک از هنجارهای اخلاقی آنان را تحت الشعاع قرار نمی دهد.
دوست عزیز آقا محسن شما خیلی طرز فکرتان بد است و به نظر بنده شهرداری یک ارگان جهت رفاه حال مردم است و کمک به مردم و شهر نه مسبب ازار مردم و مردم را پاسی از شب به بهانه جشن بیرون نگه داشتن و اینکه گفتید عزاداری مگه الان چند ساله شاهد نیستید که امام جمعه گفتند که زود تمام بشه و تا پاسی از شب ادامه پیدا نکنه و در ضمن اینو بدان اگه صدای اذان یک مسجد باعث آزار کسی بشه گناه داره و شادی مددم به چه قیمت به قیمت مختلط بودن زن و مرد و دختر و پسر در پارک و گناه و غیره کاش تقای شهردار بجای اینکارا خیابانها و کوچه های شهر رو آسفالت میکرد
بله مشخصه تعدیل شده چرا که بر اساس عقل و البته سعی و خطا به سمت اصلاح خودشون رفتند، یعنی از لیبرالیسم به سمت لیبرال دموکراسی حرکت کردن. در مورد مثال شما فردی که اذیت شده حق اعتراض داره. اگه مورد، تعیین کننده باشه دادگاهی تشکیل میشه و هیئت منصفه که تشکیل شده اند از خود مردم ( مردمی که تا به حال جرمی مرتکب نشدند ) تصمیم می گیرند ایا در اینجا حق با اعتراض کننده هست یا مثلا با پیمانکار دولت که ادعا میکنه این ساخت و ساز برای جامعه لازمه.
البته در اینجا هم حقوق اولیه فرد مثل آسایش تو خونه ش نباید به مدت طولانی نقض بشه و حتی ساخت و ساز باید به زمان هایی منتقل کمترین آزار به اطرافیان برسونه که سعی میشه همه این اطلاعات با روش علمی به دست بیاد. همه چیز کاملا عاقلانه و تا جای ممکن غیر قابل تفسیر.
_____________________
میبدما:
۱٫ هیات منصفه، ویژه جرایم سیاسی و مطبوعاتی است.
۲٫ توضیحاتتان منطق استدلالهای ارائه شده را مخدوش نمیکند. ضمنا میدانید که برج سازی شاید بیش از دو سه سال طول بکشد و در این مدت حتما همسایگان ناگزیر به تحمل سروصداهای ناهنجاری خواهند بود بدون آنکه سازنده آن ملک موظف به پرداخت خسارتی باشد. این روشهای علمی مدنظر شما هم بیشتر جنبه تزیین مطلبتان داشت.
۱- خیر اینگونه نیست، اون در ایرانه که هیات منصفه برای جرایم مطبوعاتی تعریف شده. این هم یکی دیگه از مظاهر فرهنگ سیاسی غربه که به وام گرفتیم مثل تفکیک قوا و البته در هر دو در کاربردشون نقض غرض کردیم! هیات منصفه گستره وسیعی از جرایم رو پوشش میده تو فیلمها ندیدی جرایم مالی یا قتل و تجاوز و محیط زیست و … با هیات بررسی میشه؟
۲- عقل و علم شاید برای شما جنبه تزیینی داشته باشه اما در مکتب مورد بحث در غرب مبناست
به طوری که برای انواع صدا ها و نوع شون حتی زمان خاص و شدت خاص تعیین کرده اند. مثلا در بدترین حالت که همان ساختن یک ساختمان است که بیش از ده روز طول بکشد که حداکثر شدت صدا در محل تولید صدا ( و نه در محل خانه اطراف مکان تولید ) باید ۷۰ دسیبل و زمان کاری هم فقط ۱۲ ساعت در روز باشه تا هم به گوش کارگر آسیب نرسه هم آسایش خانه های اطراف به هم نخوره. از اون طرف خانه های ساخته شده ملزم به رعایت قوانینی هستند که شدت صدای ورودی رو کاهش بده در نتیجه با علم هم شدت صدای تولیدی رو کنترل میکنند هم شدت اون رو هنگام ورود به خونه کاهش میدن. شما نگران آسایش غربی ها نباش. به آسایشِ (بدونِ شرط و توجیهِ) مردم خودت هم یه کم فکر کن لطفا.
________________________
میبدما:
۱٫ من هم ایران را عرض کردم وگرنه هیات منصفه در کشورهای خارجی بسیار بسیار متغیر و متفاوت است و نمیتوان قاعده عام برای همه آنها صادر کرد. در خیلی از همان کشورهای پیشرفته غربی اصلا هیات منصفه وجود ندارد. زیاد به فیلمها تکیه نکنید.
۲٫ به نظر میرسد شما زیاد فیلم میبینید. من نمیدانم چطور در خیابانی در منهتن نیویورک برج ۵۰ طبقه ای ساخته شود و همسایگان اطراف اصلا اذیت نشوند! من نگفتم عقل جنبه تزیینی دارد بلکه میگویم شما خیلی علاقه به تزیین آنها دارید!
۳٫ ختم کلام. مصلحت را انکار نکن که عاقبتش خوارج است و آنارشیسم. مطمئنا بایستی مصلحت اندیشیها تحت ضوابط مشخص و روشنی باشد تا حقوق همگان مراعات گردد اما انسان محدود در زمان و مکان است و همواره درگیر مسائل جدیدی است که مصالح جدیدی را میطلبد و چه بسا نتوان قبلا ضوابطی برای آن مشخص کرد و یا آنکه پایبندی به ضوابط قبلی باعث ایجاد شرایط بحرانی و اضطرار شود.