قانونی که به درستی اجرا نمی‌شود

مقوله حجاب و عفاف به بلندای تاریخ قدمت دارد که در ادوار مختلف تاریخی و ادیان یکتاپرست نیز به آن پرداخته شده است. به نظر من در اولین قدم باید به این نکته توجه داشت که حجاب و عفاف منحصرا در مورد زنان نیست و شامل مردها هم می شود؛ اولین اشتباه ما این است […]

مقوله حجاب و عفاف به بلندای تاریخ قدمت دارد که در ادوار مختلف تاریخی و ادیان یکتاپرست نیز به آن پرداخته شده است.
به نظر من در اولین قدم باید به این نکته توجه داشت که حجاب و عفاف منحصرا در مورد زنان نیست و شامل مردها هم می شود؛ اولین اشتباه ما این است که متاسفانه تعریف دقیق و خوبی از حجاب نداریم. یعنی به دنبال فهم واقعیت نرفته ایم و بیشتر درگیر تبلیغات مثبت و منفی در رابطه با این مقوله بوده و الگو برداری کرده ایم. باید در نظر داشت که ما با دو مفهوم کلیدی «حجاب» و «عفاف» روبرو هستیم که باید بدانیم این دو مفهوم با هم متفاوت هستند و در عین تفاوت در معنا، در کنار هم قرار گرفته اند.
حجاب و عفاف هرچند در معنای بازداشتن و ایجاد مانع، مفهومی یکسان دارند، اما عفاف ناظر به صفت درونی و بازداشتن غرایز و تمایلات سرکش نفس حیوانی و شهوانی است. حال آن که حجاب به مفهوم ایجاد پوشش در برابر نامحرمان است. به این نکته باید اشاره کرد که حجاب داشتن اکتسابی اما عفت و عفیف بودن امری ذاتی است کما اینکه از داستان آدم و حوا در قرآن(آیه ۲۱ سوره اعراف) بر می آید که وقتی به آن درخت ممنوعه نزدیک و از آن تناول کردند، پوشش خود را از دست داده و بلافاصله با برگ درختان خود را پوشانیدند. این از عفت سرچشمه می گیرد. حال چرا امروزه انقدر فاصله پیدا کرده ایم؟
آن چیزی که این روزها در جامعه ما به کرات دیده و شنیده می‌شود تشویق دختران به استفاده از حجاب کامل (چادر) است که صد البته این امر مورد تایید می‌باشد اما متاسفانه جای خالی عفاف و آموزش آن به نوجوانان و جوانان بیشتر احساس می‌شود. دختر جامعه من در صورتی می‌تواند خود را محجبه معرفی کند که رعایت کلیه موازین اخلاقی و آن‌چه که سر کردن یک چادر از دختر مسلمان می‌خواهد، را کرده باشد.
در مقابل نیز افرادی هستند که ادعای عفاف کرده و با تعابیری مثل «قلب من پاک است» بین عفاف و حجاب رابطه ای قائل نیستند، و حجاب را رعایت نمی کنند، باید توجه داشته باشند که درون پاک، بیرونی پاک می پروراند و هرگز قلب پاک، موجب بارور شدن میوه ناپاک بدحجابی نخواهد شد.
در کنار آیات، روایات و احادیث متعددی که در این رابطه وجود دارد باید این نکته را یادآور شوم که در جامعه ما قوانینی در جهت برخورد با بی حجابی یا بدحجابی وضع شده از جمله مهمترین آن ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی است. که متاسفانه مانند بسیاری از قوانین دیگر در جامعه ما به خوبی و به طور کامل اجرا نمی شود.
در تبصره این ماده آمده است : « زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به حبس از ده روز تا دو ماه و یا از پنجاه هزار تا پانصد هزار ریال جزای‌ نقدی محکوم خواهند شد. » با اینکه مشخص است تقیید عنوان حجاب به وصف (شرعی) بودن دلالت بر آن می‌کند که مرجع تعریف حجاب مورد نظر قانون، شارع مقدس و فقه امامیه است اما با توجه به تعریف حدود حجاب شرعی که در فقه امامیه بر سر آن اجماع شده، آن است که تمام بدن زن به جز صورت (وجه) و کف دستان (کفین)، در حکم عورت است و زن باید آن را از دیدگان بیگانه بپوشاند. آیا شاهد رعایت این امر و توجه آن از سوی مراجع ناظر هستیم؟
در عین حال باید به این مهم توجه داشت که در صورت جرم‌انگاری عدم رعایت عفاف و حجاب یا عمل منافی عفت گاها نیازی به شدت کیفر نیست چرا که (این شدت کیفر نیست که از جرم پیش‌گیری می‌کند، بلکه قطعی بودن یا حتمی بودن مجازات است که می‌تواند از جرم‌های آینده جلوگیری کند).

مسأله مهم‌تر این است که چکار باید کرد؟
معتقدم بخشی از فرهنگ غنی ایرانی اسلامی ما دستخوش تغییر ناشی از بی توجهی و بی مبالادتی مسئولین و متولیان این امر مهم شده است. چه در مقوله حتمی نبودن مجازات یا تخفیف آن چه در مقوله مهم فرهنگ. در جامعه ما در قضیه فرهنگ جوری کار شده است که گاها وقتی صحبت از برگزاری و یا انجام یک کار فرهنگی می شود ابتدا برگزاری کنسرت و تئاتر و جشن به ذهن متبادر می شود، حال آنکه برای این مقوله هزینه های بسیار زیادی هم شده و می شود. اما نمی شود کار فرهنگی در مبحث مهم عفاف و حجاب انجام داد و هزینه ای برای آن نکرد، همانطور که در کشورهای غربی سالانه هزینه های زیادی را صرف تبلیغات ضد فرهنگی از طریق ساخت فیلم های مستهجن، سینمایی، تبلیغاتی و برنامه‌های دیگر می شود.
کمی نزدیک تر هم بیاییم در سینمای ملی خودمان هم آفت بی‌عفتی و بدحجابی جولان می‌دهد که متاسفانه الگویی برای جوان ایرانی شده که ضربه هولناکی به بنیان خانواده‌ها وارد ساخته است. عفت و حجابی که آثار و نتیجه آن استحکام بنیان خانواده ایرانی، آرامش روانی جامعه، سلامت جامعه و فرد و همچنین حفظ حرمت اشخاص را در پی خواهد داشت زیر پای تبلیغات خواسته یا ناخواسته در حال له شدن است.

آیا نظارتی بر رسانه های جمعی در جامعه ما وجود دارد؟
همچنین در کنار فعالیت های فرهنگی و علمی باید روی غیرت مردان و زنان ایرانی نیز کار کرد. در دوره ی حساس کنونی اینکه مسأله غیرت تقویت شود خود نیز آب سردی است بر بستر شعله ور فرهنگ بی حجابی. اینکه مسئولین ما، مردم جامعه ما کمتر دغدغه موضوع عفاف و حجاب دارند را نباید به خاطر موضوعات دیگر از جمله اقتصاد و تحریم و دیگر مسائل و مشکلات جامعه نادیده انگاشت چرا که هر کدام از این آسیب ها بعد جداگانه و نتایج زیان بار جداگانه ای را با خود به همراه می آورند. اینکه اولویت، دغدغه رسیدگی به مشکلات جامعه امروزی در این شرایط حساس، مسائل اقتصادی است نباید رافع مسئولیت ما در برابر عدم رعایت حدود حجاب شرعی و عفاف باشد چرا که از دیگر راهکارهای مهم و اولویت دار رعایت عفاف و حجاب همین دغدغه مندی و زنده کردن فرهنگ و فریضه امر به معروف و نهی از منکر می باشد
در ادامه یادآور باید شد که گرفتار شدن جامعه ایران با موضوعی به نام مد، آسیب های جبران ناپذیری را بر خانواده و فرهنگ غنی ایرانی وارد آورده از جمله واردات بی رویه لباس های سبک غربی با کمترین پوشش لازم و مناسب و همینطور بدتر از واردات، الگوگیری تولیدکنندگان ایرانی از این مد و تولید این قبیل لباس های نامتعارف که عزم قوی و جدی برای جلوگیری از آن ها می طلبد.این مورد یک نمونه از کارهای سلبی است که می بایست در اولویت کار قرار گیرد. از یک جایی باید مانع ایجاد کرد تا بشود بر روی تقویت ریشه و تثبیت الگوی های عفاف و حجاب کار کرد.
باید به این مهم دقت کرد که سلامت روانی و امنیت اخلاقی جامعه و خانواده، حوزه‌هایی هستند که با تحقق جرم رعایت نکردن حجاب شرعی، آسیب می‌بینند. بنابراین، جرم مورد بحث در شمار جرایم عمومی است و تعقیب کردن مرتکب آن نیازمند دعوای شاکی خصوصی نیست. در نهایت متذکر می شوم بر خلاف جمله معروف (حجاب محدودیت نیست، مصونیت است)در قسمت اول آن باید گفت حجاب یک محدودیت است، اما مثل تمامی ضوابط و قوانین یک محدودیت کاملا شفاف و عقلانی است.