امروز خانهموزه هاشمیرفسنجانی با هدف زنده نگه داشتن یاد و خاطره ی شخصیت و گفتمان فکریسیاسی او در تهران افتتاح شد.
نمیدانم برای این خانهموزه دقیقا چقدر هزینه کرده اند یا چند شبانه روز زحمت کشیده اند اما این را خوب میدانم که آثار شخصیت و گفتمان فکریسیاسی بجا مانده از آن مرحوم هر روز در برابر چشمان ما وجود دارد و لزوما نیازی به افتتاح این خانهموزه نیز وجود نداشت.
وقتی اوضاع جامعه به جایی رسیده که مسئولین در اشرافیگری و «تفاخر به ثروت» از هم سبقت بگیرند، یعنی هاشمی زنده است و بدون دیدن خانهموزه ی او نیز به یادش هستیم.
وقتی در شرایطی که بسیاری از مردم به سختی گذران زندگی می کنند ولی یک وزیر با افتخار در رسانه ها اعلام می کند ماشین شخصی اش پورشه است، یعنی یاد و خاطره هاشمی زنده است.
و از همه مهم تر، وقتی عدالت در بین مسئولان اجرایی و ارشد کشور اولویت خود را از دست می دهد و به جایش اولویت های دیگر قرار می گیرد و تنها راه مدیریت یک کشور بزرگ و مستعد ۸۰ میلیونی «مذاکره با امریکا» می شود، یعنی هاشمی زنده است.
هاشمی زنده است چون تفکر و میراث او بر ما حاکم است. چون فقر و فساد و فاصلهطبقاتی و اشرافیتی که در دوره او نضج گرفت، زنده است.
او همانی بود که پایه گذار اشرافیت در این کشور محسوب می شود، همان کسی است که در دهه ۷۰ مصاحبه رسمی کرد و در توجیه اختلاس ها و مفاسد مالی گفت: «اینقدر بحث از اختلاس و دزدی نکنید و روحیه مردم را خراب نکنید! وقتی که ما یک سدی را میسازیم و مثلاً ده میلیارد خرج میکنیم، ممکن است از قِبَل آن، ۵۰۰ میلیون هم اختلاس شود! اما این سد برای کشور میماند و هیچکس نمیتواند از این سد اختلاس یا دزدی کند!” (کتاب بی پرده با هاشمی، ص ۱۸۴)
غرض اینکه ما بدون دیده خانهموزه نیز هر روز به یاد او هستیم چون هر روز آثار شوم تفکر تکنوکرات ها و لیبرال ها در اداره کشور را از نزدیک لمس میکنیم
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰