حجت الاسلام والمسلمین سید مهدی جلالزاده میبدی
بسم الله الرحمن الرحیم
خدا چه چیزهایی به انسان عطا کرد و برای چه؟
امیرالمومنین علیه السلام در خطبه اول نهج البلاغه این چنین می فرمایند:
شگفتى آفرینش آدم علیه السّلام.
سپس خداوند بزرگ، خاکى از قسمتهاى گوناگون زمین، از قسمت هاى سخت و نرم، شور و شیرین، گرد آورد، آب بر آن افزود تا گلى خالص و آماده شد، و با افزودن رطوبت، چسبناک گردید، که از آن، اندامى شایسته، و عضوهایى جدا و به یکدیگر پیوسته آفرید. آن را خشکانید تا محکم شد. خشکاندن را ادامه داد تا سخت شد تا زمانى معیّن و سر انجامى مشخّص، اندام انسان کامل گردید. آنگاه از روحى که آفرید در آن دمید تا به صورت انسانى زنده در آمد، داراى نیروى اندیشه، که وى را به تلاش اندازد و داراى افکارى که در دیگر موجودات، تصرّف نماید. به انسان اعضاء و جوارحى بخشید، که در خدمت او باشند، و ابزارى عطا فرمود، که آنها را در زندگى به کار گیرد.
قدرت تشخیص به او داد تا حق و باطل را بشناسد ، و حواس چشایى، و بویایى، و وسیله تشخیص رنگها، و أجناس مختلف در اختیار او قرار داد. انسان را مخلوطى از رنگ هاى گوناگون، و چیزهاى همانند و سازگار، و نیروهاى متضاد، و مزاجهاى گوناگون، گرمى، سردى، ترى، خشکى، قرار داد.
سپس از فرشتگان خواست تا آن چه در عهده دارند انجام دهند، و عهدى را که پذیرفته اند وفا کنند، اینگونه که بر آدم سجده کنند، و او را بزرگ بشمارند، و فرمود: «بر آدم سجده کنید پس فرشتگان همه سجده کردند جز شیطان» غرور و خود بزرگ بینى او را گرفت و شقاوت و بدى بر او غلبه کرد، و به آفرینش خود از آتش افتخار نمود، و آفرینش انسان از خاک را پست شمرد.
خداوند براى سزاوار بودن شیطان به خشم الهى، و براى کامل شدن آزمایش، و تحقّق وعده ها، به او مهلت داد و فرمود: «تا روز رستاخیز مهلت داده شدى».*
خدا به شیطان مهلتی داد، ما که مهلت نداریم و وقت مرگمان اصلا مشخص نیست چرا با شیطون این قدر کلنجار میرویم، کاش رهایش کنیم.
*ترجمه نهج البلاغه(دشتى)، صفحه ى ۳۶
سلام و عرض ادب خدمت برادرم حاج آقای جلال زاده و تشکر از کار خوب شان در پناه بردن به نهج البلاغه مولا.
«… وَ إِنْجَازاً لِلْعِدَهِ فَقَالَ إِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ إِلى یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ». نهج البلاغه، تحقیق صبحی صالح، قم: هجرت، ص۴۲٫
ظاهراً برخی از ترجمه ها، از جمله ترجمه ای که شما ارائه کرده اید دقیق نیست. ترجمه دقیق تا «هنگام معلوم» است که طبق برخی روایات تا هنگام رجعت است نه تا قیامت؛ البته درخواست ابلیس تا روز رستاخیز بود ولی اجابت تا رجعت است. ترجمه انصاریان هم درست است. ترجمه فیض هم ابتدا مبهم است و سپس به وقت معلوم اشاره می کند.