درباره سخنان اخیر فائزه هاشمی

احمد کریمی

بعد از شنیدن سخنرانی خانم “فائزه هاشمی” در دانشگاه تهران(۱)و مطالعه متن صحبت های ایشان، دلم به حال کسانی سوخت که متاثر از شخصیت ایشان هستند و او را به خاطر منتسب بودن به آیت الله هاشمی رفسنجانی، مهم می دانند و حرف های ایشان را می شنوند و قبول می کنند.

خانم فائزه هاشمی را تا قبل از شنیدن اولین سخنرانی از ایشان شخصیتی بسیار پیچیده تر و مهم تر از این می دانستم، ولی به لطف معیار “شخصیت انسان زیر زبان او نهفته است”(۲)، امروز دیگر به نوعی ایشان را یک انسان کوچک می دانم که توهم بزرگ بودن به ایشان شدیداً اثر گذاشته و از این جایگاه نیز به خود حق می دهد محتویات ذهنی اش را اعلام و قاطعانه به زبان آورد و حتی برای آن هزینه های بزرگی، همچون تخریب شخصیت آیت الله را بپردازد.(کما اینکه آیت الله هاشمی نیز با سکوت و شاید سکوتی تائید کننده این جریان را حمایت می کند)

فائزه هاشمی امروز خود را -نعوذبالله- “حضرت زینب(س) جریان نابود شده فتنه ۸۸ می داند. فتنه گرانی که نه جایگاه خود را نگه داشتند و نه حتی امروز آبرویی جلوی مردم دارند، در زمین دشمن با انقلاب اسلامی جنگیدند و با شکستی بسیار مفتضحانه – به لطف خداوند بزرگ- میدان را ترک کردند و انگار زینبی باید زبان آنها باشد بر منبرها، تریبون ها و میتینگ ها، که نقش آن را نیز “فائزه” بر عهده گرفته است!!

اما فائزه هاشمی، زینبِ این جریان نیست، چه، این مسیری که او بر آن گام نهاده است، “بانوی شترسوار جنگ جمل”(۳) را تداعی می کند که اصحاب فتنه بر گرد این شتر، شمشیرِ حمایت می زنند و چه بد است سرانجام “زن شتر سواری” که شترش در این معرکه “خر شیطان” است !!!

خانم فائزه هاشمی یک فرد عادی نیست، می تواند هم عادی نباشد (به خاطر موقعیتی که در آن است) و این عادی نبودن وقتی با تفکری عاقلانه، جریان شناسی، جامعه شناسی، مخصوصاً دین شناسی و … همراه نباشد، نتیجه اش می شود “بانوی شتر سوار جنگ جمل” نه “زینبِ کبری(س)” …

حرف های ایشان ارزش حلاجی و تحلیل ندارند، بنابرین فقط این متن کوتاه را نوشتم که در مقابل افاضات “بانوی فتنه” انسان ساکتی نبوده باشم، کما اینکه در این مورد فقط همین از عهده ام بر می آمد.


(۱)- خبر حضور و سخنرانی فائزه هاشمی در دانشگاه تهران

(۲)-شخصیت انسان زیر زبان او نهفته است

(۳)-جنگ جمل و بانوی شتر سوار