گزارش تصویری و متنی میبدما از روزهای ابتدایی موسم پیاده‌روی اربعین

صابر، بر پیشانی خادم زوار سربند می بندد، خادم، کف پای زائر سیدالشهدا (علیه السلام) را می بوسد و زائر ایرانی به صورتش می زند، به زائر ایرانی می گویم، بنشین و جلوی این کارش را نگیر…

باز هم موسم اربعین حسینی شد و خداوند توفیقی نصیب کرد تا به وظیفه ای که بر خود واجب کردیم، جامه عمل بپوشانیم و پای بر جای پای جابر، صحابی رسول الله(صلوات الله علیه) بگذاریم.

امسال بنا به تجربه ای که دو سال گذشته از این مسیر داشتیم، کمی با داشته های بیشتر قدم به این راه گذاشتیم. حدود ۳۵۰ سربند متبرک به مرقد علی ابن موسی الرضا(علیه السلام) برای هدیه دادن به مردم عراق- در طول مسیر- و بنری که طرح آن را با مشورت دوستان زده و برای نصب در جای مناسب همراه داشتیم. البته به خاطر اینکه در اولین روزهای پیاده روی آنجا بودیم، هنوز جمعیت اوج نگرفته بود …

و عکس های زیر، از میان انبوهی از عکس های خاطره انگیز در این مسافرت، انتخاب شده که جلوی دیدگانتان می گذاریم:

مثل همیشه، نجف، و حرم امیرالمومنین(علیه السلام) برای ما نقطه شروع بود، با دوستانی که لحظه لحظه این عشق را چشیدیم…

1

امسال، سوای از پرچم اتحاد که بر کوله پشتی ام نصب بود، پرچم مقدس کشور عزیزمان را به نیت شهدا و مخصوصاً شهدای گمنامی که به تازگی میهمان شهرمان شدند، در دست داشتیم، گوشه پرچم را قبل از سفر نوشتم و ان شاءالله به زودی روی قبور آنها در پارک بهاران نصب خواهیم کرد…

10

قبرستان وادی السلام و عکس یادگاری با ماکت شهید ذوالفقاری، مدافع حرم …

2

پرچم های کشورهای مختلف را ورودی موکب نصب کرده بودند، پرچم ایران بعد از عراق دومین پرچم بود …

6

جاده امسال کمی با سالهای قبل متفاوت بود. عکس های شهدای مبارزه با داعش، و عکس هایی که انسان را به یاد خیابان های کشورمان می اندازد. چقدر این سرنوشت می تواند برای ملتی مایه افتخار باشد …

19

کف جاده را با اسم دشمنان، فرش قدوم عاشقان اباعبدلله (علیه السلام) می کنند…

21

پیرمرد با دیدن پرچم ایران به سمت ما دوید، جوراب ها را هدیه داد. سربند را که دادیم و در مورد آن گفتیم، بوسید و بر چشم کشید، انگار دست بر ضریح امام رئوف گرفته باشد، حالش عجیب تغییر کرد…

5

سربند ها غوغا کردند، صدها سربند، صدها خاطره ناب از این سفر برای ما جا گذاشتند. هدیه امسال ما به مردم عراق، بسیار برایشان ارزشمند بود…

3 4 7 9 15 18 11 12 20 8

زن وقتی اسم امام رضا(علیه السلام) را شنید، خواست سربند را به پیشانی کودکش ببنیدیم، دلم لرزید. عشق به امام رئوف را از حالاتش می شد فهمید، اما این عشق چه زمانی به دیدار منتهی شود، خدا می داند …

13

سرباز “حشد الشعبی” یا بسیج مردمی عراق بود، او از کسانیست که در مقابل داعش دست به اسلحه هستند و جهاد می کنند. عکسی به یادگار با پرچم اتحاد …

22

موکب علی بن موسی الرضا(علیه السلام) که با همت دو خیر ایرانی و یک خیر عراقی در حال ساخت است. این موکب در عمود ۲۸۵ در حال ساخت است. با ورود به آنجا و شنیدن صحبتهای بچه های ایرانی، و خوردن چای ایرانی، یک لحظه خودت را در ایران فرض می کنی. مصاحبه ای کوتاه نیز با اقای سید حمید حسینی، رئیس اتحادیه رادیو و تلویزیون عراق داشتیم که به زودی رسانه ای می کنیم…

16 17

صابر، بر پیشانی خادم زوار سربند می بندد، خادم، کف پای زائر سیدالشهدا (علیه السلام) را می بوسد و زائر ایرانی به صورتش می زند، به زائر ایرانی می گویم، بنشین و جلوی این کارش را نگیر…

14

و بنری که برای جاده آماده کرده بودیم، البته نشد که در جای خود از ان استفاده کنیم، اما اکنون ان شاءالله بر دیوار موکب مردم قم، کنار “مضیف العباس(علیه السلام)” نصب شده است. از دوستان خواستیم تا زوار اروپایی و آمریکایی برای عکس گرفتن از آن ترغیب شوند …

24

ان شاءالله سال های دیگر با برنامه ریزی بهتر شرکت خواهیم کرد …