چرا روانبخش برای سخنرانی در مساجد یزد، مجوز نمیگیرد؟!
این یعنی آنکه اگر بخواهیم به ادعای سایت مذکور پایبند باشیم تمام روحانیون جهت هرگونه سخنرانی در مساجد باید از آقایان مکلای استانداری و فرمانداری کسب مجوز کنند؛ و ناگفته پیداست که این ادعا بیشتر به طنز شباهت دارد.
ارگان رسانهای اصلاحطلبان یزدی در مطلبی تعجب برانگیز، سخنرانی اخیر حجه الاسلام و المسلمین قاسم روانبخش در مسجد حضرت فاطمه الزهراء شهر یزد را بدون مجوز خواند!
به گزارش “میبدما”، پایگاه اطلاع رسانی «یزدی نیوز» که پشتیبانی رسانهای مواضع اصلاحطلبان یزدی را برعهده دارد، با انتشار مطلبی با تیتر «آیا سخنان عضو جبهه پایداری با مجوز در یزد انجام می شود؟» نوشت: سخنرانی های تند این عضو جبهه پایداری در استان یزد معلوم نیست که آیا با مجوزهای مربوطه صورت می گیرد یا خیر؟
این سایت اینترنتی افزوده: البته پیگیری های خبرنگار یزدی نیوز حکایت از آن دارد که این فعال سیاسی اصولگرا تاکنون برای دریافت فعالیت های سیاسی خود به کمیسیون سیاسی استانداری و فرمانداری مراجعه نکرده است!
این موضعگیری سایت اصلاحطلب یزدی در حالی است که سخنرانی روحانیون در مساجد، امری کاملا معمول و متداول است و قانونگذار به لحاظ صبغه تاریخی این موضوع، اساسا تاکنون ورودی به آن نداشته است؛ به عبارت دیگر در هیچ یک از قوانین و مقررات کشور، حکمی دائر بر لزوم اخذ مجوز روحانیون از استانداری و فرمانداری جهت سخنرانی در مساجد کشور مقرر نشده است.
این یعنی آنکه اگر بخواهیم به ادعای سایت مذکور پایبند باشیم تمام روحانیون جهت هرگونه سخنرانی در مساجد باید از آقایان مکلای استانداری و فرمانداری کسب مجوز کنند؛ و ناگفته پیداست که این ادعا بیشتر به طنز شباهت دارد.
به نظر میرسد متولیان این سایت که به تازگی از حاتمبخشی صد میلیون ریالی دولت یازدهم بهرهمند شدهاند و ادعای دموکراسی و آزادی بیانشان، گوش فلک را کر کرده بهتر است به جای تعقیب سیاست بستن دهان منتقدین از طریق مجوزخواهی برای هر اقدامی، صرفا به تبلیغ مواضع خود بپردازند تا مرتکب چنین گافهایی نشوند.
بنظر میرسد در این مورد حرف اصلاح طلبان درست باشد. مذهب درانحصار اصولگرا یا اصلاح طلب نیست . تا هنگامی که شخص در حوزه مذهب صحبت می کند همه مردم را چه اصلاح طلب یا غیر اصلاح طلب را زیر پر و بالش می گیرد و آنها را به نزدیکی به خیر و دوری از شر تشویق می نماید. اما هنگامی که یک فرد خواه روحانی یا غیر روحانی می خواهد کار سیاسی کند و نماینده تنها بخشی از مردم باشد بایستی از مراجع ذیصلاح مجوز بگیرد.
در این مورد در جناح مقابل را می توان شجریان مثال زد. تا هنگامیکه شجریان خود را وابسته به یک جناح ننمود صدای او مال همه مردم بود و همه افرادی که صوت او را حلال می دانستند او را دوست می داشتند . اما هنگامیکه خود را برای منافع یک گروه سیاسی قربانی نمود شان و عظمت خودش را برای دیگر اقشار مردم کشورمان نابود نمود.
به هر حال فردی که می خواهد در حوزه کار سیاسی کار کند بایستی قوانین را رعایت نماید خواه اینطرفی باشد یا آنطرفی. و یکی از پایه ای ترین اصول کار سیاسی عدالت امکانات در شروع خط مسابقه می باشد. حال این امکانات مساجد باشد یا سالنهای سخنرانی.
_____________________________
میبدما: قطعا تصدیق میفرمایید که تفکیک مذهب از سیاست امکانپذیر نیست و ما در شرع باب مفصلی به نام «فقه سیاسی» داریم و ضمنا قراردادن این ملاک کیفی و انتزاعی برای مجوز دادن باعث هرج و مرج میشود.
در ضمن لازم می دانم از اینکه تا بحال بیشتر توضیحات مرا حتی اگر خلاف نظرتان بوده است در سایتتان منتشر کرده اید از شما تشکر نمایم.
با تایید نظر حضرت عالی امکان تفکیک مذهب با سیاست نه تنها در کشورما وجود ندارد بلکه در بیشتر کشورهای به ظاهر سکولار نیز مذهب همواره بطور خودآگاه یا ناخودآگاه تاثیر خود را در تصمیم گیریها نشان داده است.با این وجود مذهب نمی تواند و نباید ابزار دست گروههای اجتماعی خاص برای چنگ زدن به قدرت قرار گیرد حتی اگر آن گروه اجتماعی خاص تعلق بیشتری به مذهب به نسبت سایر گروههای اجتماعی داشته باشد. دلیل این کار نیز بسیار واضح است.چرا که سایر اقشار اجتماعی که برای آرامش روحی خویش به مذهب نیاز دارند به علت تضاد منافع خود را در مقابل مذهب می بینند. این موضوع نه به نفع مذهب است و.نه به نفع گروههای اجتماعی و نه حتی به نفع آن گروه اجتماعی که خود را داعیه دار اشاعه باورهای مذهبی می داند می باشد. سخن آخر اینکه مذهب نیز مانند بسیاری از نهادهای برپادارنده نظم و دموکراسی کشورمان امری اختصاصی به یک سلیقه و گروه اجتماعی خاص نمی باشد و در حوزه فراگروهی و فراجریانی قرار می گیرد.
_________________________
میبدما: قطعا سوءاستفاده از مذهب کار درستی نیست اما کار غلطتر این است که استانداری و فرمانداری را مرجع تشخیص این سوءاستفادهها قرار دهیم.
با تایید صحبت شما طبیعی است که نهادهای مورد وفاق جامعه و گروههای مختلف اجتماعی امر داوری را بر عهد داشته باشند. متاسفانه در این حوزه هنوز ساختارهای سیاسی و نیز گروههای اجتماعی کشورمان آنچنانکه شایسته است به بلوغ نرسیده اند. نمونه این عدم بلوغ انتخابات ۸۸ و فجایع و آبروریزیهای آن برهه بود. به هر حال اگر روزی این حلقه مفقوده سیاست کشورمان به بلوغ کامل برسد روز نا امیدی کامل دشمنان و رقبای کشورمان در تاثیرگذاری بر روند تغییرات قدرت سیاسی در کشورمان خواهد بود. با امید به رسیدن به آن روز و تلاش همه گروههای اجتماعی برای رسیدن به چنین هدف بزرگی. پیروز باشید.