آیا سخنان دکتر نبی درباره تعطیلی کلینیک ایدز و هپاتیت میبد، صحت داشت؟!

نکته جالب توجه این است که پزشک مسئول این مرکز، هم کسی نبوده جز دکتر سعید کلانتری؛ همان کسی که این روزها در کسوت رییس مرکز بهداشت میبد در کنار آقای دکتر جلال نبی حضور دارد و به نوعی دست راست وی محسوب می‌شود.

در جریان نشست پرسش و پاسخ مسئولین شهرستان میبد با مردم که شنبه شب گذشته در امامزاده میرشمس الحق برگزار شد، سرپرست شبکه بهداشت میبد در پاسخ به سوال حاضرین پیرامون دلیل تعطیلی کلینیک ایدز و هپاتیت میبد به نکاتی اشاره نمود که تحقیقات “میبدما” نشان می‌دهد پاسخ وی با حقیقت فاصله دارد.

???????????????????????????????

به گزارش “میبدما”، دکتر جلال نبی در این جلسه مدعی شده بود که قبلا مرکز بیماران ایدزی و هپاتیتی در محله شهیدیه میبد بوده که ساکنین این محله از اینکه این بیماران به این محل رفت و آمد می‌کردند ناخرسند بودند.

اما تحقیقات خبرنگار ما در این باره نشان می‌دهد که مرکز مورد اشاره سرپرست شبکه بهداشت میبد اصلا ارتباطی با بیماران ایدزی و هپاتیتی نداشته و این مرکز، مرکز ارائه خدمات متادون تراپی (MMT) بوده است که با هدف ارائه خدمات دولتی متادون تراپی به معتادان تزریقی تحت درمان ترک اعتیاد در سال ۱۳۸۷ و با حمایت معاونت درمان دانشگاه در میبد راه اندازی شد و این ادعای آقای دکتر نبی، خلاف واقع بوده است.

نکته جالب توجه این است که پزشک مسئول این مرکز، هم کسی نبوده جز دکتر سعید کلانتری؛ همان کسی که این روزها در کسوت رییس مرکز بهداشت میبد در کنار آقای دکتر جلال نبی حضور دارد و به نوعی دست راست وی محسوب می‌شود.

آنچه بسیار عجیب و در عین حال تاسفبار می‌نمایاند، عدم شناخت سرپرست شبکه بهداشت میبد نسبت به واحدهای زیرمجموعه خودش است آن هم در حالی که نامبرده بیش از یکسال است که این سمت را برعهده گرفته است.

البته به دید بدبینانه‌ای هم می‌توان به این پاسخ دکتر نبی نگریست که میبدما بنا را بر عدم صحت این فرض می‌گذارد.

نکته دیگر اینکه نظیر همان کلینیک متادون‌تراپی چند کلینیک ترک اعتیاد در گوشه و کنار شهر، خدمات را ارائه می دادند و همه آنها مراجعه کننده داشتند و کسی از اهالی محل هم اعتراضی نداشت و تابلویی را نشکست. اتفاقاً یکی از این مراکز هم در همان نزدیکی مرکز MMT جنب پاسگاه شهیدیه بود. حال سؤال این است که اگر اعتراضات مردمی و اهالی محل باعث تعطیلی مرکز MMT بوده چرا همین مردم محل به کلنیک های بخش خصوصی که در هر گوشه و کنار از شهر تابلو ترک اعتیاد و متادون تراپی نصب کرده اند اعتراضی نمی کنند؟! دلیل تعطیلی این کلینیک موضوع دیگری است که آقایان دکتر نبی و کلانتری به خوبی به آن واقفند.

همچنین دکتر نبی در بخش دیگری از پاسخ خود به این سوال که چرا کلینیک بیماران ایدزی و هپاتیتی در میبد تعطیل شده گفت: من هر چه قدر که با پزشکان صحبت کردم آنان حاضر نشدند که مسئولیت این کلینیک را بپذیرند و من حتی برای چند تن از آنها خشونت به خرج دادم و ابلاغ هم برایشان زدم اما آنها روز بعد به من گفتند که ما اگر لازم باشد، کارمان را رها می‌کنیم اما حاضر نیستیم در آنجا کار کنیم!

خبرنگار “میبدما” در گفتگو با دکتر کمال یزدی، سرپرست سابق مرکز بهداشت میبد از جزئیات این ماجرا پرسید که وی در این باره گفت: کلینیک بیماران رفتاری(ایدزی) با تلاش‌ها و پیگیری‌های فراوان امام جمعه  فرزانه میبد، سرپرست وقت شبکه بهداشت، کارشناس مبارزه با بیماریهای شبکه بهداشت جناب آقای جانب الهی و معاون وقت بهداشتی دانشگاه شکل گرفت و چارت سازمانی مستقل برای آن در نظر گرفته شد.

وی افزود: با مذاکراتی که با آقای دکتر آزادی انجام داده بودم، ایشان به عنوان پزشک، قبول زحمت نمودند تا در آنجا مشغول به کار شوند و من هم برای تشویق سایر همکاران، قبول کردم تا خدمات دندانپزشکی آن مرکز را هفته‌ا‌ی یک روز انجام دهم اما یک هفته پس از آن من برکنار شدم و تیم جدید سر کار آمد.

وی گفت: باید از دکتر نبی و دکتر کلانتری سوال کرد که در زمان مدیریت ایشان چه اتفاقی افتاد که آقای دکتر آزادی از تصمیم خود منصرف شد و ترجیح داد تا به آنجا مراجعه نکند و این کلینیک تا به حال تعطیل مانده است؟

همچنین تحقیقات “میبدما” از بیماران ایدزی میبد نشان می‌دهد که آنان به دلیل بعد مسافت و هزینه‌های جابجایی و نیز جنبه‌های حیثیتی بسیار متمایل به ایجاد این کلینیک در میبد هستند. علاوه بر این آنان از مشکلات دیگری از قبیل هزینه بالای آزمایشات، دید منفی جامعه نسبت به خود نیز گلایه‌های زیادی دارند.

درباره کلینیک بیماران هپاتیتی هم از سال ۱۳۹۰ مسئولین وقت مرکز و شبکه بهداشت کلیه پرونده های بیماران را از مراکز بهداشتی و درمانی سطح شهر جمع آوری و در مرکزی تحت عنوان کلینیک هپاتیت متمرکز کردند. با توجه به حجم نسبتاً بالای پرونده (بیش از ۲۵۰ بیمار) یک کارشناس بهداشتی و یک پزشک نیز بصورت ویژه بعنوان مسئول پیگیری و مراقبت بیماران هپاتیتی معرفی گردیدند ضمن اینکه در هفته، دو روز، پزشک متخصص عفونی با حضور در کلینیک هپاتیت، بیماران را ویزیت می کرد. استقبال بیماران از این مرکز و ارائه خدمات مناسب به آنها و همچنین بیماریابی مناسب و شناسایی بیماران جدید، سبب شد توجه مسئولین استان به شهرستان میبد جلب گردد.

با توجه به اینکه کارشناس معرفی شده برای کلینیک، یک نیروی پیمانی با ۵ سال تعهد خدمت در شهرستان بود و سال آخر تعهدش را در میبد طی می کرد به پیشنهاد کارشناس وقت مسئول بیماریها و موافقت سرپرست وقت شبکه بهداشت یک نفر نیروی بومی جهت کارآموزی با هدف جایگزین نیروی تعهدی به کلینیک معرفی گردید اما متأسفانه همزمان با تغییرات مدیریتی در ابتدای سال گذشته در یک بازدیدی که آقای دکتر “ک” از کلینیک هپاتیت داشت از آن بعنوان یک مرکز من درآورده ای یاد کرد و در ابتدا، نیروی کارآموز را به مرکزی دیگر منتقل کرد. پس از مدتی برای پزشک مرکز بهانه جویی کرد و پیشنهاد سه روز کار در مرکز را داد و در آخرین مرحله، در ابتدای سال جاری با جابجایی کارشناس با تجربه کلینیک هپاتیت، عملاً تیشه به ریشه آن زد.

با این اوصاف جادارد سرپرستان شبکه و مرکز بهداشت به سوالات زیر پاسخ دهند:

۱- اگر اعتراضات مردمی و اهالی محل باعث تعطیلی مرکز MMT بوده چرا همین مردم محل به کلنیک های بخش خصوصی که در هر گوشه و کنار از شهر تابلو ترک اعتیاد و متادون تراپی نصب کرده اند اعتراضی نمی کنند.

۲- ارتباط مرکز MMT با اینکه زیر نظر معاونت درمان دانشگاه بود با کلنیک ایدز و هپاتیت که زیر نظر معاونت بهداشتی است چیست؟!

۳- ارتباط عدم راه اندازی کلنیک رفتاری با تعطیلی مرکز MMT چیست؟

۴٫ بی مهری های انجام شده با کلینیک هپاتیت از ناحیه مسئولین فعلی با مقامت های مردمی (به گفته دکتر نبی) و نهایتاً تعطیلی مرکز MMT چه ارتباطی دارد؟

۵٫ با توجه به موارد ذکر شده در فوق، کدامیک از مراکز فوق «من در آوردی» است که دکتر کلانتری مطرح نموده؟

۶٫ در شرایطی که آقای دکتر کلانتری قادر به مدیریت یک مرکز با ۳ پرسنل و حداکثر ۷۰ پرونده بیمار تحت پوشش نبوده چگونه انتظار است که بتواند یک مرکز بهداشت با این حجم وسیع پرسنل و مسئولیت را مدیریت کند مرکز MMT را می توان تعطیل کرد و علت تعطیلی آن را مقاومت محلی مطرح نمود مرکز بهداشت را چطور؟!

۷٫ برای مسئولی که در رأس یک اداره عریض و طویل (شبکه بهداشت) قرار دارد و هنوز واحدهای تحت الامر خود را نمی شناسد چه انتظاری برای پاسخگویی به مشکلات این سیستم می توان داشت؟!

۸٫ آیا برای مرکزی که چارت سازمانی آن مشخص است و چند نفر از نیروهای آن نیز مشخص است نیاز به صحبت کردن با پزشکان یا خشونت خرج کردن است؟ آیا بهتر نیست با رایزنی با استان، نسبت به جذب نیروی استخدامی یا قراردادی کادر درمانی مرکز را با نیروهای علاقه مند تکمیل نمود؟

۹٫ شما برای یک جابجایی ساده داخل شبکه ای با کارشناسان مجرب استان مشاوره های پیچیده و سخت(!!!) می کنید چطور است که برای راه اندازی یک مرکز که تمام شرایط برای راه اندازی آن مهیا است و میلیون ها تومان پول بیت المال صرف تأمین تجهیزات آن شده و دارد خاک می خورد و بیماران میبدی بدلیل عدم پوشش، مجبورند به مرکز استان بروند با معاون فرماندار مشورت می کنید و آن را کان لم یکن می گذارید؟

مطلب مرتبط: هیچ‌یک از پزشکان میبد حاضر نشدند در کلینیک ایدز و هپاتیت میبد فعالیت کنند/ متاسفانه جامعه آمادگی پذیرش و رفت و آمد چنین افرادی را ندارد