نخواستن، نتوانستن است! / قصه پر غصه بی خیالی متولیان امر و مسئولین ذی‌ربط نسبت به مسئله حجاب

در حالی تابستان گرم را تجربه می کنیم که کرونا، سبک زندگی همه ما را دست‌خوش تغییر کرده است، ویروسی که توانست در عرض چندین ماه آداب و رسوم ریشه دار ما را دگرگون کند.

به گزارش میبدما؛ هر چند با قوت و ضعف در میدان مبارزه با کرونا دچار دگرگونی های زیادی در این چند ماه اخیر بوده ایم، اما چه مردم و چه مسئولین نشان دادند که با همدلی و توافق بر سر سلامت جسمی افراد جامعه می توان حرکت های بسیار خوبی را انجام داد و به نتایج خوبی نیز رسید.

ورود همه ارگان ها و جریان های دولتی، صنعتی، فرهنگی و تشکل های مختلف در این عرصه و انجام فعالیت های میدانی – و نه صرفاً شعاری‌بنری – نتیجه های درخشانی داشت که سوای از نقاط ضعفی که به دلایل مختلف وجود داشت، تجربه­ی گرانبهایی را برای ما به ارمغان آورد. تجربه ای که نشان داد زمانی که همگی دست در دست هم بدهیم و علی رغم  دیدگاههای مختلف حول یک محور واحد یعنی سلامت مردم جمع بشویم می توانیم کارهای بزرگی را انجام بدهیم.

ویروس بی عفتی را جدی نگرفتیم

اما امسال از ۲۱ تیرماه در حالی وارد هفته حجاب و عفاف می شویم که سالهاست ویروس بی عفتی، بی حجابی و بی حیایی سبک زندگی ما را دستخوش تغییرات نامیمونی کرده است. ویروسی که ذره ذره در سایه غفلت متولیان سلامت روانی جامعه به شریانهای حیاتی شهر نفود و از ساده لوحی و بعضاً همراهی بعضی از همین متولیان حداکثر سوء استفاده را کرد و چراغ خاموش، بدنه سالم شهر را به تعفن گناه کشاند. شهر زیبا و سالم میبد از یک شهر نمونه مذهبی با افتخارات درخشان در مبارزات علیه همین ویروس در ابتدای انقلاب و بعد از آن در دفاع مقدس به یک شهر بیمار و عفونت زده و به قولی پاریس کوچک ابتذال تبدیل شد و بیماری به حدی پیشرفت کرده که مسئولین را نیز از تبعات و تلفات وحشتناک خود در بهت فرو برده است.

دلایل متنوعی از عدم نظارت بر بازار پوشاک گرفته تا فضای مجازی، کوتاهی خانواده ها، غفلت از گزینه مهم پرورش اسلامی در آموزش و پرورش، تقویمی شدن اهمیت حجاب و بسیاری دیگر از مسائل موجب اشاعه و شیوع این ویروس شده که طبیعتاً صنعتی شدن میبد و ورود خورده فرهنگ های مختلف و گاهاً متضاد به شهرستان، از جمله مسائل مهم در این محور بوده است.

متاسفانه مسئولین ذی‌ربط و ارگان های ۲۶ گانه متولی حجاب و عفاف نیز که ادارات، نهاد ها و سازمان های وابسته به آنها در میبد فعالیت دارند، نه تنها این موضوع را به عنوان مسئله ای حیاتی فرض نکرده اند، بلکه سوت زنان از کنار آن عبور کرده و نهایت حمیت خود را در مسئله حجاب و عفاف به عنوان درمان قطعی و توصیه شده­­ی این ویروس محدود به روابط عمومی های سازمان خود و اقداماتی  بنری و تبلیغاتی کرده اند که طبیعتاً اگر قرار بود این کارهای لحظه‌ای، که در فعالیت های فرهنگی یکی از کم‌اثرترین کارها نام‌گذاری می شود، اثرگذار باشد، از سال ها پیش این معضل حل شده بود، کاری که دقیقا در محور مبارزه با کرونا انجام ندادیم و با آن به صورت عملیاتی و ممتد برخورد شد.

اولویت ها مشخص نیست

این موضوع به راحتی نشان می دهد که اولویت ها برای مسئولین و دست‌اندرکاران ذی‌ربط اصلا مشخص نیست، نه تنها موضوع فرهنگ که حجاب و عفاف از شاخه های پر رنگ و مهم آن است کم اهمیت تلقی شده، بلکه در اوج حساسیت نیز به آن نگاهی نقطه ای و هفته ای می شود. همین اشتباه راهبردی در گلوگاه کار فرهنگی، موجب بار شدن بسیاری از مشکلات در دادگستری، دادستانی، معاضدت خانواده و دیگر ارگان ها و سازمان ها شده است و ما ناگزیر از تحمل هزینه و تلفات بیشتر در جاهایی هستیم که ریشه­ی آن را در بی توجهی به مسائل بی حجابی و بی عفتی و ولنگاری آبیاری کرده ایم.

باید گفت ویروس کرونا را جدی گرفتیم و به اندازه ای که جدی گرفته شد و هر فرد و گروه و سازمانی به صورت جهادی پای کار آمد، نتایج درخشان آن را دیدیم و امروز با اینکه دوباره وضعیت خوبی نیز نداریم، باز امیدواریم و برای قطع زنجیره بیماری جسمی جامعه تلاش می کنیم، که خواستن، توانستن است؛ اما ویروس بی حیایی و بی عفتی را جدی نگرفته ایم در نتیجه هر فرد و سازمان و ارگانی که با شانه زیر بار خالی کردن و به گردن دیگران انداختن و کوتاهی کردن، سهم خود از مبارزه با این ویروسی که بلای روح و روان جامعه شده را پرداخت نکرده در تبعات ناشی از آن هم به همان اندازه شریک است و در یک جمله باید گفت: نخواستن، نتوانستن است!

آمار ازدواج های به طلاق محضری رسیده که بر سر میزان آن همیشه بحث و جدل بوده، آمار طلاق های بیشمار عاطفی که هیچ کس به روی خود نمی آورد، آمار مزاحمت ها، تجاوزها و امنیت مالی و روانی از دست رفته و موارد متعددی از مسائل حاشیه ای که نیازی به بیان آنها نیست، مستقیم یا غیر مستقیم از بی حجابی و بی عفتی در جامعه نشئت می گیرد، و عامل این بی حجابی و بی حیایی را فقط در کم کاری ها و بی خیالی ها باید جستجو کرد. البته ما سردرگمی و غافلگیری مسئولین فعلی شهرستان را در مواجهه با این حجم از مشکلات سربازکرده و نمایان شده را درک می کنیم مشکلاتی که بعضاً میراث شوم و کم کاری مسئولین گذشته بوده است. اما ادامه همان روش های مبارزه سنتی و ناکارآمد گذشته در این برهه از وضعیت بحرانی میبد را به هیچ وجه نمی توان برتابید.

گفتنی است شهرستان اردکان در نمودی از این مشارکت، با ورود دادستانی این شهرستان و درخواست از مردم جهت همکاری در مبارزه با مسائل منافی عفت عمومی، به نوعی جلوی از بین رفتن احکام اسلامی و عرف و فرهنگ بومی اردکان را تا حدودی گرفته است، هر چند کافی نیست، اما از بی تحرکی و دست روی دست گذاشتن طبیعتا به مراتب بهتر است و ای کاش سکوت و سکون تلخ مسئولین میبدی نیز شکسته می شد …