۲برداشت ازثبتنام۹۱درصدی مردم براییارانه
امیرحسین ثابتی سرانجام آمار متقاضیان دریافت یارانه از دولت اعلام شد و مشخص گشت که بیش از ۷۰ میلیون نفر از مردم که معادل بیش از ۹۱% جمعیت کل کشور هستند، خواستار دریافت یارانه نقدی هستند. در این باره می توان از دو منظر به این پدیده اجتماعی نگاه کرد: ۱٫ از همان روزی که […]
امیرحسین ثابتی
سرانجام آمار متقاضیان دریافت یارانه از دولت اعلام شد و مشخص گشت که بیش از ۷۰ میلیون نفر از مردم که معادل بیش از ۹۱% جمعیت کل کشور هستند، خواستار دریافت یارانه نقدی هستند.
در این باره می توان از دو منظر به این پدیده اجتماعی نگاه کرد:
۱٫ از همان روزی که نتیجه رسمی انتخابات یازدهم ریاست جمهوری و پیروزی دکتر حسن روحانی اعلام شد، بسیاری در تحلیل نتیجه انتخابات اعلام کردند که رای رییس جمهور جدید یک رای «سلبی» و «شکننده» است.
مقصود از این تعابیر این بود که حسن روحانی دارای پایگاه اجتماعی چندان قوی، مستقل و مستحکمی نیست و اگر هم توانسته مورد اقبال اکثریت مردم واقع شود اولا بخش قابل توجهی از آرای وی، رای «سلبی» است که در پاسخ به وضع موجود به وی اختصاص یافته است، ثانیا سیال بودن شخصیت، منش و مواضع وی بگونه ای است که در «دراز مدت» به سختی می تواند آرای اکثریت مردم را به عنوان پشتوانه خود تثبیت سازد، از این رو در مواقع سخت و بحرانی نمی تواند بر «بدنه اجتماعی ثابت» و رای «یک گفتمان مشخص» تکیه کند چرا که هر جمعیت، دسته، گروه و گفتمانی در جامعه از رییس جمهور انتظاراتی دارد که وی در عین اجابت آنها باید بتواند نسبت به عدم اجرای بخشی از آنها نیز پاسخگو باشد اما زمانی که پایگاه اجتماعی رییس جمهور دقیقا مشخص نیست، چه کسی یا چه گروهی باید در زمان بحران و سختی ها، پشتوانه اصلی رییس جمهور و دولت جدید باشد؟
ثبت نام بیش از ۹۰% مردم برای دریافت یارانه نقدی، علیرغم تمام درخواست های دولتی ها و رییس جمهور از مردم برای انصراف از یارانه ها، به خوبی نشان داد که توده های مردمی که سال گذشته و با یک رای «سلبی» و «حداقلی» حسن روحانی را به عنوان رییس جمهور برگزیدند، پیش از هر چیز از وی انتظار بهبود وضعیت اقتصادی کشور را دارند و زمانی که به درست یا غلط احساس می کنند حرکت کلان دولت با این خواسته آنها امکان تعارض دارد، فارغ از «رای سیاسی» خود تصمیم گیری کرده و بر خلاف خواست دولت و شخص رییس جمهور عمل می کنند. این مساله یکی از بزرگترین پاشنه آشیل های دولت فعلی است که در مواقع ضروری و بحرانی، آنطور که باید پشتوانه توده ای، مردمی و ایدئلوژیک ندارد، نکته ای که نوع استقبال های از رییس جمهور در سه سفر استانی او نیز به خوبی آن را تایید می کند.
در این باره محسن رنانی از اقتصاددانان اصلاح طلب نیز چندی قبل در نشست اسفند ماه ۹۲ بنیاد باران گفته بود:
«دولت روحانی، تکلیفش با سایر قوا و با جامعه روشن نیست. خیلی در سایه حرکت میکند. استراتژی روشنی نه در تعامل با جامعه و نه با نهادهای مدنی دارد. رایی که به دولت روحانی داده شد، رای ایدئولوژیک نیست، رای حزبی هم نیست، رای سلبی است، دوام رای سلبی کوتاه است. رای دهندگان ایدئولوژیک و حزبی معمولا صبورند و تلاش می کنند وقتی حزبشان پیروز شد ناتوانی ها یا شکست های آن را نبینند یا لاپوشانی کنند. اما رای دهنگان سلبی به محض این که یکی دو خطا دیدند، تعلق خاطرشان را به منتخبشان از دست می دهند. بنابراین دولت روحانی نباید کاری کند که این رای دهندگان سلبی از او ناامید شوند. تکلیف دولت روحانی روشن نیست که موتور هدایت و مدیریت اجتماعی آن به چه قدرتی تکیه دارد. در حالی که در دولت هاشمی، بر بوروکراسی و تکنوکراتها، در دولت خاتمی بر نخبگان اجتماعی و نهادهای مدنی و در دولت احمدینژاد به تودههای محروم متکی بود. ولی دولت روحانی هنوز هیچ موتوری برای هدایت اجتماعی ندارد.»
احمد پورنجاتی از دیگر چهره های شاخص اصلاحات نیز چندی قبل با انتشار یک متن انتقادی، در این باره تاکید کرده بود: «درست است که او (روحانی) با تابلوی “اعتدال” و نوعی دولت فراجناحی به میدان رقابت ها آمد، اما بی هیچ تردیدی او به عنوان شخص خودش از هیچ پایگاه اجتماعی و بدنه ی سیاسی اختصاصی برخوردار نبود.»
۲٫ نکته قابل توجه دیگر درباره رقم قابل توجه ثبت نام کنندگان جهت دریافت یارانه نقدی، مشاهده تضاد آشکار میان گفتار و رفتار مسئولان و رسانه ها در این باره است.
به عنوان مثال تا زمانی که در اوج تحریم ها، فشارهای اقتصادی و مشکلات متعدد توده های مردم، برخی از وزرای دولت اعلام می کنند سرمایه های هزار میلیاردی دارند و اعلام آمار و ارقام قرارداد فوتبالیست ها و برخی بازیگران فقط منجر به سرخوردگی اکثریت مردم می شود، طبیعی است کمتر کسی در این جامعه حاضر به گذشتن از حق خود برای دریافت یارانه نقدی است.
از سوی دیگر مرجعیت فرهنگی- اجتماعی اقشار مرفه بی درد بویژه فوتبالیست ها و بازیگران در جامعه که شدت آن از سالهای بعد از جنگ بیشتر شده و روز به روز نیز بر گستره آن افزوده شده، نتیجه طبیعی اش جز افزایش فرهنگ «آزمندی» و «مصرف گرایی» در بخش های قابل توجهی از جامعه نخواهد بود، لذا طبیعی است که در چنین جامعه ای، درخواست از مردم برای صرف نظر از دریافت پول نقدی به طور ماهانه بیش از هر چیز به مثابه یک مفهوم «طنز» خواهد بود لذا ثبت نام بیش از ۹۱% جامعه ۷۷ میلیونی برای دریافت یارانه نقدی کاملا طبیعی و قابل فهم است.
نمی توان صبح تا شب در رسانه های مختلف از جمله صدا و سیما، بیلبوردهای شهرداری، روزنامه ها و … از چند درصد سود بانکی بیشتر، از هتل ایکس و ایگرگ در کیش، از رستوران ایتالیایی و مکزیکی تازه افتتاح شده در فلان نقطه تهران و دیگر نمادهای یک جامعه رفاه زده و مصرف گرا گفت و آن را تبلیغ کرد اما یک شبه از مردم خواست از حق خود برای دریافت یارانه نقدی بگذرند، چنین معادله ای هیچ گاه نتیجه مورد نظر را نخواهد داد چرا که مقدمه آن بگونه ای طراحی شده که نتیجه اش امروز مغایر با خواست آن چیزی است که دولتمردان انتظار داشته و دارند لذا طبیعی است که سالها تبلیغ مصرف گرایی و تبدیل کردن آن به عنوان یک هنجار مثبت در جامعه، نتیجه ای جز ثبت نام بسیاری از افراد متمول و دارای درآمدهای قابل توجه برای دریافت یارانه ها نخواهد داشت.
وبرداشت سوم هم از اینجانب
بدون شک شما هم به یاد دارید که کلیه مراجع درخبر سراسری اعلام کردند که هرکس نیازی به یارانه ندارد ثبت نام نکند پس کسی فتوا حرف مراجع را گوش نکرده این یعنی اینکه کشور در وضعیت بدی از نظر دینی واعتقادی وجود دارد این یعنی اینکه حتی ۲۰میلیون نیروهای کشوری ولشکری ونظامی که خود را مقید به اسلام میدانند نیز انصراف نداده اند یعنی اینکه فقط از دین اسمش باقی مونده یعنی مملکت ما بخاطر سیاسی بازی وافراطی گری گروهی به اینجا رسیده یعنی اوضاع بد مملکت در هر گروه سیاسی پس کسی خود رو مبرا ندونه
_________________________________
میبدما:
۱٫ “کلیه” مراجع درباره یارانه اظهارنظر نکردند. مثلا مقام معظم رهبری یا آیت الله سیستانی یا آیت الله صافی یا آیت الله وحید یا آیت الله شبیری و… در این باره اظهار نظری نفرمودند.
۲٫ حدود ۲/۵ میلیون نفر از یارانه انصراف داده اند و از کجا معلوم که این افراد به علاوه افرادی که قبلا انصراف داده بودند از مقلدین مراجع مزبور نبوده اند
۳٫ تشخیص “نیاز” برعهده خود مکلف بوده است و به لحاظ آنکه مفهوم نیاز، مفهومی نسبی است شاید خیلی از مقلدین مراجع چهارگانه که بضاعت مالی خوبی هم داشته اند باز هم به دلیل کشدار بودن مفهوم نیاز، خود را واجد شرایط دانسته اند و یا آنکه برای در اختیار نیازمندان فامیل قرار دادن، در ثبت نام یارانه ها شرکت کرده اند.
۴٫ به لحاظ جامعه شناسی بیشتر افراد متدین و انقلابی کشورمان از قشر متوسط و محروم جامعه هستند و به همین خاطر مشمول فتوای این چهار مرجع محترم نمی شوند
۵٫ ادعاهای بزرگی کردید و این ادعاها را به چسبانده اید و دست آخر نتیجه ای شگفت انگیزتر گرفته اید و آن اینکه مردم دیگر دین دار نیستند و این به خاطر مثلا سیاسی بازی احمدی نژاد و یا احتمالا جبهه پایداری بوده است!!!
میبد ما بنده خود همه حرفهای شما رو قبول دارم و کلی گویی خود را پس میگیرم اما ایا شما هیچکدوم از حرفهای بنده را قبول دارید /ایا جامعه امروز ما به حرفهای بنده نزدیک نیست این همه بکش وپسکش برا چه این سیاسی بازی ها وافراطی گری ها که در رسانه ها میبینیم باعث شده تا از اصل انقلاب دور شویم بنده خود جوان ودارم مشکلات فراوان رو میبینم ومیبینم در این گیرودار فلان حاشیه سازی میشود که گویی انگار در این مملکت امده اند تا همه چیز را خراب کنند و… حرفهای زیادی دارم که مجال گفتن نیست اما اعتدال را رعایت کنید نه به شعار به عمل به جای اینکه از نا امیدی در امور کشور بگوییم اندکی هم فرصت برای شادی وامید در رسانه بگذاریم .خدا رو شکر که رهبر معظم انقلاب به همه امور واقفند .در پایان همیشه سعی کنید اول از بدی فرد یا گروه صحبت کنیم بعد از خوبیهایش بگوییم تا خوبی بدی را بپوشاند.بنده عادت ندارم در فضای مجازی پیام بگذارم که این یکی رو مجبور شدم چون از نگاه خودتان بحث کرده بودید و…
______________________________
میبدما: این به قول شما بکش و پسکش ها به دو انگیزه کاملا متفاوت می تواند انجام پذیرد یا به منظور دنیاطلبی می تواند باشد یا بمنظور صلاح امت و نظام و آخرت طلبی. طبعا اگر به انگیزه اول این کار صورت گیرد مذموم است اما این به آن معنا نیست که همه قیل و قالها و دعواهای سیاسی بر سر دنیا طلبی و حب جاه است و ما حق نداریم همه را به یک چوب برانیم و قضاوت کنیم که همه این اختلافات دنیایی است.
۲٫ اتفاقا حرف صریح ما نیز این است که اینقدر ناامید نباشیم و با توکل بر ظرفیتهای درونزای کشور و بدون چشم داشت به دستان استکبار جهانی کشور را از این پیچ تاریخی عبور دهیم. اتفاقا ما هم می گوییم که این سرزمین پر از استعدادهای مادی و معنوی است اما چه کنیم که برخی از همین افرادی که شعارشان امید است برای یک عمل جراحی گوش، ملتشان را تحقیر می کنند و یا آنکه وزیر خارجه دولت امید، صراحتا دستاوردهای دفاعی کشور را تمام و کمال زیر سوال می برد و به بزرگنمایی از قدرت آمریکا می پردازد. شادی و امید باید ریشه های واقعی داشته باشد. ریشه های شادی و امید استقلال و نیل به عدالت و آزادی معنوی است نه سر خم فرو آوردن جلوی مکاتب غربی و نه اشرافی گری و ترویج اباحه گری و…
باز هم تاکید میکنم قصد توهین به عالمی نداشته ومنظور من از کلیه مراجع ان دسته که از همه معروفند وبیشتر افراد از این گروه تقلید میکنند وبنده نگفتم که مردم دین دار نیستند گفتم از نظر اعتقادی ودینی مشکلات بزرگی در حال بروز است وخواستم بگویم امارهای اینچنینی در کشور زیاد است از امار سرچ مبتذل در اینترنت بخصوص در استان خودمان /امار طلاق/ امار فساد اخلاقی /امار خود کشی و…
____________________
میبدما: اعتقاد ما هم این است که اعتقادات مردم مورد هجمه وسیع واقع شده است اما عامل اصلی آن را هجوم فرهنگی دشمنان این ملت از طریق رسانه های ارتباط جمعی و تحمیل سبک زندگی غیرانسانی خود به دیگران می دانیم.
تازمانیکه ایده آلیسم هستیم و اینگونه فکر می کنیم وضعمان همین است چرا رئالیسم و واقعیت گرا نیستیم مثل کشورهای توسعه یافته تا بتوانیم برای این مشکلات چاره ای بیاندیشیم. نمی دانم شاید سیاستمان اینگونه اقتضا می کند تا ایده آل فکر کنیم و بخود بقبولانیم که همه چیز خوبه اگر هم مشکلی هست در سطح کمی از اجتماع است….!