از مدیریت مدرسه با گرفتن وام و هزینه شخصی در میبد تا گریه های دختر افغانستانی برای زیارت امام رضا(ع)

سالروز شهادت استاد مرتضی مطهری در کشور ما به عنوان روز معلم نامگذاری شده است.

به گزارش میبدما؛ به مناسبت این روز بزرگ، این بار به سراغ یکی از شاغلین این حوزه رفتیم که تا قبل از آمدن به مدرسه دخترانه کوثر “مهمان شهر” میبد، دبیر و معلم ادبیات بوده و از سال گذشته تا کنون مدیر این مدرسه شده است.

گفتگوی خبرنگار میبدما با خانم اکبری را در ادامه می خوانید و در انتها نیز گوشه ای از صحبت های دانش آموزان دوره متوسطه مدرسه کوثر را خواهید خواند؛

لطفا معرفی کنید و از سابقه تحصیلی خود بگویید؟

اعظم اکبری رکن ابادی هستم، ۲۳ سال سابقه کار در آموزش و پرورش دارم و دبیر ادبیات بوده ام، مدرکم فوق لیسانس، و در حال حاضر دانشجوی دکتری نیز هستم.

مدیریت در مدرسه کوثر همزمان با تحصیل در مقطع دکترا مشکلی برایتان ایجاد نمی کند؟

خدا را شکر به مشکلی بر نخوردم، کلاس های دوره دکتری در روز های پنجشنبه و جمعه می باشد و در طول هفته نیز در مدرسه هستم.

از چه سالی در مدرسه دخترانه کوثر شروع به کار کردید؟

از سال گذشته دوره متوسطه در این مدرسه راه اندازی شده که همزمان با این اتفاق، مدیر این مدرسه شدم.

چند دانش اموز در دوره متوسطه تحصیل می کنند؟

نزدیک به ۶۰ نفر هستند که البته محیط اینجا با دبستان نیز مشترک است و بالای ۳۰۰ دانش آموز ابتدایی نیز در کنار دختران دوره متوسطه در حال تحصیل هستند.

مشکلی ایجاد نمی کند؟ منظور همراهی این تعداد محصل و آن هم با تفاوت سن تا این حد؟

کارمان خیلی سخت است، خیلی هم می خواستم دیواری کشیده شود، ولی تاکنون به خاطر نبود هزینه این کار، امکانش جور نشده، البته سرویس بهداشتی همکاران ما و محصلین ابتدایی و متوسطه، به صورت مشترک و در قسمت مدرسه ابتدایی می باشد که خودش به نوعی یک معضل بزرگ است.

مشکلاتش را نگفتید؟

بین همکاران در مقاطع ابتدایی و متوسطه هیچ مشکلی نداریم، ولی بین دانش اموزان مشکلاتی داریم، که به عنوان مثال زمان کلاس های متوسطه ۱۰۰ یا ۹۰ دقیقه است ولی دانش اموزان ابتدایی ۴۵ دقیقه سر کلاس هستند و زنگ های تفریح با این حجم دانش اموز در این محیط کوچک، مشکلات زیادی ایجاد می کند، که به نوعی هم تمرکز بچه های متوسطه به هم می خورد و هم بچه های دبستان قابل کنترل نیستند که پشت درب و پنجره ها نیایند.

از مشکل سرویس های بهداشتی گفتید، از لحاظ سخت افزاری مشکلات دیگری ندارید؟

مشکلات این مدرسه کم نیستند، کمبود فضای آموزشی از بزرگترین مشکلات ما می باشد؛ قسمت آبدارخانه اصولا وجود نداشته که با هزینه شخصی و خرید برخی از وسایل و تعبیه یک مکان کنار مدرسه و گذاشتن دربش، آن را راه اندازی کردم. دفتر مدرسه هم اصولا امکاناتی در هنگام تحویل نداشت، که کامپیوتر آن را از آموزش پرورش گرفتم و موکت کف آن، صندلی ها، میز و تلفن و برخی از وسایل دیگر را با هزینه شخصی ساماندهی کردم.

در محور تجهیزات آزمایشگاهی برای دروس بچه های متوسطه هم امکاناتی نداریم، هم کمبود وسایل آزمایشگاهی و هم نداشتن کامپیوتر برای دروسی مانند زبان و کار و فن اوری …

برای فصل گرم امکانات سرمایشی دارید؟

متاسفانه دو کولری که داریم برای سه کلاس و دفتر استفاده مشترک می شود، که البته سال قبل هم به خاطر خرابی و نبود راه برای رفتن بالای پشت بام نتوانستیم درستش کنیم و در گرمای سال گذشته بسیار اذیت شدیم. البته پنکه هم در کلاس هایمان نداشتیم، چون به خاطر سقوط پنکه در یکی از مدارس کشور، دستور جمع کردن پنکه های سقفی داده شده و به همین خاطر بچه های متوسطه گرمای زیادی را در سال گذشته تحمل کردند. به هر حال امسال تلاش می کنم حداقل همین کولرها راه بیفتد که در تابستان و مخصوصا ماه رمضان بچه ها به مشکل نخورند.

یعنی همین دو کولر که بالای بام نیز هستند کفایت می کند؟

کفایت نمی کند، طبیعتا در گرمای زیاد هر کلاسی نیاز به یک کولر و آن هم زیر سایه بان و پشت پنجره دارد، که امیدوارم بتوانیم امسال همین دو تا را به نوعی کاربردی تر کنیم.

پس هر کلاس نیاز به یک کولر دارد؟

بله، ولی خوب فعلا که هزینه آن را نمی توانیم جور کنیم.

پس همه هزینه ها تقریبا بر دوش خودتان است؟

برای تامین هزینه های مدرسه و مخصوصا تجهیز دفتر و آبدارخانه و … دو بار وام ۵ میلیون تومان گرفتم، تا بتوانیم این قسمت را بدون حاشیه و دغدغه مدیریت کنم، و البته عشقی که به این بچه ها و آینده آنها دارم و مخصوصا علاقه زیاد بچه ها به تحصیل و یادگیری باعث می شود این سختی ها را تحمل کنم.

نیازهای دیگر مدرسه چه چیزهایی می باشد؟

از علاقمندی های بچه های متوسطه، مطالعه کتاب می باشد که به همین خاطر خیلی سعی کردم کتاب برای آنها تامین کنم، در رایزنی با یکی از دوستانم که همسرش در این محور فعالیت داشت، چند کتاب به امانت برای بچه ها گرفتم و در دفتر گذاشتم تا بخوانند، که البته تعدادش کم است.

یکی دیگر از مسائل مورد توجه ما، راه اندازی سال دوم متوسطه است که بچه ها نیز به شدت ابراز علاقه می کنند سال بعد نیز ادامه تحصیل دهند که هنوز البته شرایطش فراهم نشده.

مشکل بزرگی که موجب شده ذهنمان مشغولش شود نبود فضا برای ایجاد کلاس های جدید است، طبیعتا باید زمینه آمدن دانش اموزان بعدی به این محیط فراهم شود که البته به فکرش هستم که دفتر مدرسه را به دو قسمت تقسیم کنم و از یک بخش ان به عنوان کلاس استفاده کنیم. با این حال نیز مطمئنا کمبود فضا خواهیم داشت.

ارتباطی با خانواده دانش اموزان دارید؟

بله، با خانواده هایشان ارتباط می گیریم، مخصوصا از مادران بچه ها دعوت می کنیم تا به مدرسه بیایند تا با هم صحبتی داشته باشیم. بسیاری از مشکلاتی که بچه ها در ابتدا داشتند با همین دیدارها و گفتگوها حل شده است و هنوز هم البته رفع مشکلاتشان با گفتگو در برنامه هست.

دختران متوسطه این مدرسه اصولا در مورد چه چیزهایی از مسائل روز سوال می کنند؟ خواسته هایشان چیست؟

از سیاست اصلا صحبتی نمی شود، بیشتر محور صحبت ها، سوالات عادی و شخصی می باشد، ولی اردو را بسیار دوست دارند، امام رضا(ع) را زیاد دوست دارند و بارها این محبت را ابراز کرده اند، حتی یکی از بچه ها سر کلاس، گریه می کرد که تنها آرزویم در زندگی رفتن به مشهد است؛ با خودم می گفتم اگر روزی شرایطش جور شود و یا اموزش و پرورش اجازه دهد، انها را مشهد می برم.

رفتار و اخلاقشان چگونه است؟ این سوال را می پرسم چون ممکن است بسیاری از همشهریان ما از این محیط و ساکنینش اطلاعاتی نداشته باشند؟

از اخلاقیات بچه های اینجا باید بگویم کاش ما هم از برخی از این بچه ها یاد می گرفتیم، دوستی و محبتشان که حد ندارد و در مورد عمل به اخلاقیات هم مثلا با آمدن مربی تربیتی ما جناب اقای قاسمی که گاهی به دعوت ما به مدرسه می ایند یکی از بچه ها درخواست کرد بیرون برود، وقتی از دلیل کارش پرسیدم گفت همسرم راضی نیست در کلاسِ مرد غریبه حاضر باشم، و واجب است که حرف او را گوش کنم.

یا یکبار به صورت ویژه معلمی یک جلسه برای کلاس جبرانی آمده بود که یکی از بچه ها گفت می خواهم نماز اول وقت بخوانم، و وقتی گفتم کلاس اهمیت دارد، او با گفتن اینکه باید نمازم را بخوانم به نماز ایستاد.

در مورد روز معلم و معلمی در پایان صحبتی دارید؟

افتخارم این است که ده سال نهضت هم درس می دادم و باور کنید سالی دو کلاس را مدیریت می کردم. مشکلات زیادی برای رفت و امد به میبد و مکان نهضت داشتم که به هر حال به خاطر عشق به معلمی تحمل می کردم، و ادامه ان نیز تاکنون با همین عشق ادامه داده ام.

خبرنگار ما، به درخواست خانم اکبری و دانش آموزان متوسطه در کلاس آنها حضور یافته که صحبت های آنها نیز در ادامه این بخش می خوانید:

دانش آموزان این کلاس گفتند: مشکلات ما نبود فضا است که با حضور تعداد زیادی از بچه های ابتدایی خیلی درس خواندن را سخت می کند.

این دانش آموزان با درخواست اینکه کلاس های شیفت عصر متوسطه می تواند کمی از مشکل را حل کند، افزودند: اگر امکان دارد کلاس ها تا کلاس ۱۲ همین جا باشد که بچه ها بتوانند درس را ادامه دهند، و اگر امکان افزودن فضا را ندارند، شیفت عصر را راه اندازی کنند.

آنها گفتند: بعضی از اداره ای های میبدی که می فهمند ما افغانی هستیم نگاهشان کامل فرق می کند انگار که برای یزید می خواهند کار کنند، ما رابطه زیادی با مردم و شیعه ها داشتیم که البته دید مردم این نیست ولی برخی از مردم دیدشان بد است، برخی می پرسند ایا امام علی(ع) را قبول دارید، می گویم این چه سوالی است در حالی که ما قبول نداشتن علی(ع) را در حد کفر می دانیم و حتی ظهور امام عصر(عج) و ایجاد عدل و داد توسط ایشان را نیز قبول داریم.

این دانش اموزان به خاطر مربیان و معلمانی که اموزش و پرورش در اختیارشان گذاشته است، تشکر کردند و بیان داشتند: لطفا مسئولین بیایند و برای پدران بچه ها صحبت کنند و از اهمیت آموختن و درس خواندن بگویند تا اهمیت بیشتری به این موضوع بدهند.