دکتر مصدق؛ آینه عبرت …

دکتر سید مصطفی میرمحمدی/ دانش آموخته دکتری حقوق عمومی دانشگاه تهران؛ استاد حوزه و دانشگاه

بیشتر مردم در هیجان ناشی از یک روز مانده به عید نوروز شاید اصلا تا به حال درباره بیست و نه اسفند و دلیل تعطیلی این روز یک دقیقه هم فکر نکرده باشند و شاید به همین دلیل است که مصدق را نه بیشتر طرفدارانش و نه بیشتر مخالفانش درست نمیشناسند.

بیست و نه اسفند روزی است که نخست وزیر وقت مرحوم مصدق به پشتوانه مردم و علما و نخبگان موفق شد تا دست شرکت نفت انگلیس را از ایران کوتاه کند و پرسودترین تجارت خارجی بریتانیا را مسدود سازد و پس از سالها عزت و شرف ملی را احیاء کند.

اما همانقدر که انگلیس خبیث و مکار بود و شدیدترین تحریمهای ممکن نفتی را بر ایران تحمیل کرد و درآمد نفتی ایران را به صفر رسانید. مصدق وطن پرست اما سکولار، ساده لوح بود و دل به آمریکا و لبخندهای ترومن و آیزنهاور بست.

در نهایت، آمریکاییها در سایه امنیتی که مصدق برای آنان فراهم کرد، به راحتی نقشه کودتا ریختند و علیرغم شکستشان در مرحله اول عملیات آژاکس (کودتای چکمه) به دلیل زوال تدبیر مصدق و خوشباوری مفرط وی به آمریکاییها و البته درگیر شدن او با هواداران پرقدرت قبلی خود (نظیر آیت الله کاشانی، مظفر بقایی و حسین مکی و…) به سرعت مصدق شکست خورد و دوره طولانی از خفقان و وابستگی شاه دیکتاتور در کشور رقم خورد.

معتقدم ایرانیان باید مصدق را بشناسند اما نه بر مبنای قهرمان بودن وی در ماجرای ملی شدن نفت و خطابه های پرشورش در سازمان ملل و … بلکه از جهت “آینه عبرت” بودن وی.

مصدق آینه عبرت است برای آنان که فکر میکنند میتوان به آمریکا اعتماد کرد.
آینه عبرت است برای آنان که فکر میکنند آمریکا منادی و قهرمان دموکراسی در دنیاست.
آینه عبرت است برای آنان که خیال میکنند آمریکاستیزی ایرانیان بر پایه اوهام است.
آینه عبرت است برای آنان که تصور میکنند آمریکا فقط با حکومتهای مکتبی مشکل دارد.
آینه عبرت است برای آنان که در این توهم به سر میبرند که سفارتخانه آمریکا یک مکان دیپلماتیک محض است و نه یک جاسوسخانه تمام عیار.
آینه عبرت است برای ساده لوحانی که اقدام راهبردی ایرانیان در تسخیر سفارت آمریکا در ابتدای انقلاب و قطع ارتباط با آمریکا را اشتباه قلمداد می کنند.

ای کاش در کنار اشتیاقمان برای اول فروردین، کمی هم به بیست و نه اسفند و البته بیست و هشت مرداد هم فکر میکردیم.