دو نمایشگاه سازش و مقاومت در پیشگاه ملت

حجت‌الاسلام قاسم روانبخش

از سال ۹۲ تاکنون، دو نمایشگاه سازش و مقاومت به‌طور هم‌زمان در پیشگاه ملت برپا شد و مردم منطقه و جهان ازجمله ملت ایران شاهد عملیات‌ها و دستاوردهای هر دو بودند؛ در نمایشگاه سازش مردم شاهد اظهارات عجز آمیز، خودکم‌بینی‌ها، دشمن بزرگ‌بینی، لبخندها و قدم زدن‌ها بودند عملیاتی که جز شکست برای جمهوری اسلامی هیچ دستاوردی نداشت. دستاوردهای هسته‌ای یک ملت را به ثمن بخس به دشمنان واگذار کردند و در مقابلش «تقریباً هیچ» دریافت کردند و ای‌کاش به همین دستاورد بسنده شده بود؛ متأسفانه نه‌تنها تحریم‌ها لغو نشد، بلکه ده‌ها تحریم دیگر نیز بر آن‌ها افزوده شد و دشمن را نسبت به ملت ایران و نظام اسلامی جری‌تر کرد.

اما نمایشگاه دیگر نمایشگاه پایداری و مقاومت بود که به گستردگی منطقه به نمایش گذاشته شد. ۱۸۰ هزار کیلومتر از خاک عراق و تمامی خاک سوریه به‌جز دمشق به اشغال گروهک تروریستی خون‌خوار داعش درآمد و با شعارهای خشن و عملیات‌های سنگین درصدد تسخیر کامل این دو کشور و سپس آماده شدن برای حمله به ایران اسلامی برآمد.

عملیات ۶ هزار جوان وهابی بر ضد مواضع شیعیان و حتی اهل سنت و قتل و کشتار ده‌ها هزار نفر از مردم بی‌گناه منطقه و نابودی زیرساخت‌های دو کشور عراق و سوریه و ایجاد نفرت در میان مردم جهان نسبت به اسلام و ارزش‌های اسلامی از نتایج بسیار زشت و نامطلوب عملیات در عمق خاک ایران و در راهروهای مجلس شورای اسلامی و حرم امام خمینی ره حکایت از این حقیقت داشت که چنان چه این گروه خطرناک در آن دو کشور به اهدافش دست می‌یافت هدف اصلی‌اش حمله به ایران اسلامی و مرکز آم القرای جهان تشیع بود.

برای مهار این گروهک خون‌خوار دو نوع تفکر وجود داشت، تفکر سازش که معتقد به مذاکره برد- برد بود و دیگری همان گفتمان مقاومت و پایداری که معتقد بود باید در برابر این جرثومه‌های فساد و اربابانشان ایستاد و ذره‌ای عقب‌نشینی نکرد این تفکر همان تفکر انقلابی و مقاومت بود که پرچم آن بر دوش مقام معظم رهبری بود و افسران رشیدش سید حسن نصرالله و قاسم سلیمانی بودند.

شاید آن روزی که بچه‌های شیعه زینبیون پاکستان و فاطمیون افغانستان و حیدریون عراق و حزب‌الله لبنان بافرمان ولی امر مسلمین جهان گرد هم آمدند کمتر کسی باورش می‌شد که مقاومت چنین پایان زیبایی داشته باشد. گفتمان مقاومت با کمترین هزینه و حداقل امکانات و بااراده و ایمان الهی توانست در مدت سه سال تومار این جریان خطرناک را در هم بپیچد و به عمرشان خاتمه دهد. این گفتمان، گفتمان اشداء علی الکفار رحماء بینهم بود. در این گفتمان تنها خشیت از خدا و امید به او موج می‌زد و ذره‌ای امید به غیر خدا و ترس از دشمنان خدا وجود نداشت.

به‌راستی امروز دیگر حجت بر همگان تمام‌شده است. در این دو نمایشگاه همه دیدند که گفتمان سازش شکست خود و گفتمان مقاومت میوه داد. با توجه به مقایسه، همه باید درس بگیرند و استراتژی خود را در برابر دشمن، مقاومت قرار دهند و از سازش و تسلیم و مذاکره با دشمن بپرهیزند.

به‌راستی چنان چه گفتمان مذاکره در اهدافش پیروز می‌شد و حداقل به ۲۰ درصد از اهدافش دست می‌یافت ریشه تفکر انقلابی را در کشور و منطقه نابود می‌کرد؛ اما اکنون خطای استراتژیک این جریان به عبرتکده ای برای نسل کنونی و چندین نسل آینده و مردم منطقه تبدیل‌شده است.