خاطره ای از اربعین ۹۵

حجت الاسلام حاج قاسم روان‌بخش

هر کس یک بار طعم شیرین زیارت اربعین را آن هم با پای پیاده چشیده باشد، دیگر نمی‌تواند از این سفر معنوی چشم بپوشد؛ به همین دلیل است که در این چند سال اخیر، همواره بر تعداد زائران افزوده می‌شود و مرزهای خاکی و هوایی کشور گنجایش تردد این همه زائر را ندارد.

ما نیز مانند دیگر زوار چند سالی است که این طعم شیرین را چشیده ایم؛ از این رو، از مدت‌ها پیش، زیارت اربعین، سرزمین فکر و ذهنمان رااشغال کرده بود. برای فرا رسیدن ایام اربعین لحظه شماری می‌کردم.

روز دهم صفر مقارن ۲۰ آبان سال ۱۳۹۵ فرارسید. دوستان و همسفران سابق یکی یکی جمع شدند؛ تعدادی نیز تازه به جمع ما پیوسته بودند. امسال قرارمان بر این شد مسیر جدیدی انتخاب کنیم تا جلوه‌های دیگری از این حرکت عظیم را مشاهده کنیم. خیلی اهل استخاره نیستیم؛ زیرا استشاره بر استخاره مقدم است. ولی در این مورد به دلیل تردیدی که حاصل شده بود به استخاره متوسل شدیم، قرآن ما را به مرز چزابه راهنمایی کرد و دیدن آیات و نشانه‌های الهی زیادی را در این مسیر نوید داد. پس از صرف صبحانه، به طرف خرم آباد حرکت کردیم. هنگام اذان ظهر به مسجدی در میدان اول شهر بروجرد رسیدیم.

اتوبوس زائران افغانی در کنار مسجد پارک شده بود، همه وضو گرفته و برای نماز آماده شده بودند، ۹ دقیقه دیگر تا اذان باقی مانده بود ولی راننده به بهانه این‌که مرز شلوغ می‌شود اجازه نماز نمی‌داد و با فشار و سر و صدا همه را سوار می‌کرد! به راننده گفتم فرصتی که برای نماز در ایستگاه بعدی می‌گذارید بیش‌تر است؛ بر مهمانان امام حسین(ع) سخت نگیر. او هم تا نام امام حسین(ع) را شنید کوتاه آمد و پذیرفت.

نماز جماعت با شکوهی برگزار شد و از معنویت خاصی برخوردار بود. به رسم عادت همیشگی، ۵ دقیقه برایشان صحبت کردم؛ از ضرورت قدردانی از شهدا گفتم؛ یادمان نرود که این راه پر معنویت را کسانی بر روی ما گشوده‌اند که امروز در جمع ما نیستند. آن‌ها بر روی لباس‌های خاکی‌شان نوشته بودند مسافر کربلا، ولی از باب کل ارض کربلا، شلمچه و چزابه و فکه را کربلا کردند و هیچ گاه به کربلای حسین(ع) نرسیدند. یادآوری نعمت بزرگ ولایت نیز گوشه‌ای از توصیه‌های قرآنی بود که خداوند به همه اقوام به ویژه بنی اسرائیل داشته‌اند.

ادامه دادم: اگر نعمت رهبری‌های هوشمندانه و مدبرانه امام خمینی(ره) نبود، امروز خاک ما در دست بعثی‌ها بود و خاندان منحوس بعثی علاوه بر عراق، بر ایران نیز حکومت می‌کرد. رهبری‌های داهیانه امام خامنه‌ای همه نقشه‌های استکبار جهانی را پنبه کرد به طوری که ترامپ هم در مناظره اش آن را به رخ رقیب می‌کشید. ایشان توانست تهدیدهای دشمن را به فرصت تبدیل کند و عراق شیعه را در کنار ایران و بر ضد نقشه‌های استکبار قرار دهد. آری! این همایش بزرگ ۳۰ میلیونی به برکت خون‌های پاک صدها هزار شهید و رهبری‌های مدبرانه امام خامنه‌ای فراهم شده است. بی سبب نیست که مفتی خبیث مکه، این همایش بزرگ را تهدید به خون می‌کند و زوار حسین(ع) را در سامرا مانند ارباب بی کفنشان قطعه قطعه کرده است. البته این گونه تحرکات آب در هاون کوبیدن است و هر سال که می‌گذرد بر شکوه و عظمت این حرکت افزوده می‌شود.

سخن که به این جا رسید، یکی از زوار دلسوخته افغانستانی پس از تشکر از مهمان نوازی‌های ایرانی‌ها و قدردانی از نعمت ولایت و رهبری، خطاب به ما ایرانی‌ها گفت: ما قدر رهبری و ولایت را خوب می‌فهمیم؛ یکی از جلوه‌های آن، امنیت است، آیا شما قدر این امنیت را می‌دانید؟
به هر حال انرژی تازه گرفتیم و به سوی خرم‌آباد حرکت کردیم. ماشین‌ها از یکدیگر سبقت می‌گرفتند؛ مسیر اتوبان خرم آباد– اندیمشک به میدان مسابقه عاشوراییان تبدیل شده بود؛ مسابقه‌ای که خط پایانش کربلا تعیین شده بود.