یزد، افسرده یا سرزنده؟

احمد پهلوانیان

 احمد پهلوانیان/ رئیس صدا و سیمای یزد

یکم : انسان مورد نظر اسلام انسانی‌ست که در همه ابعاد وجودی خود دارای تعالی و بالندگی  باشد و کمال و سعادت مورد نظر اسلام،کمالی همه جانبه در تمام ابعاد زندگی بشر است؛ رشد تک‌بعدی، یکجانبه و کاریکاتوری هیچ‌گاه مورد تایید اندیشه‌ی دینی اسلام نیست.
انسان با سواد اما بد اخلاق، مورد تایید نیست ؛ همان گونه که انسانی که متخلق است اما کج فهم یا کم فهم است، آدمی که ثروتمند است اما از معنویت و اخلاق دور است، همه این انسان ها مورد تایید نیستند، انسانی که در همه ابعاد زندگی خود رشد کرده و صاحب کمال و رشد شایسته  شده است مورد نظر اسلام است؛
گو اینکه نگاه به دنیا با فراموش کردن آخرت و یا تمرکز بر آخرت با از یاد بردن دنیا نیز مورد تایید اسلام نیست؛ آن گونه که در کتاب شریف کیمیای سعادت آمده است که همه ویژگی ها و غرایز انسان یک حالت افراط و زیاده روی و یک حالت تفریط و کوتاهی دارد؛ اما آنچه که در این میان کمال است، تعادل بین همه ویژگی ها و پرداختن به همه غرایز  در جهت کمال و رشد انسان است.

دوم :آموزه های دین عزیز اسلام بر شادی و نشاط تاکید بسیار دارد، چه اینکه  نشاط عامل رشد و حرکت و بستری برای پیشرفت و تعالی خواهد بود، چه برای یک فرد و چه در بعد  اجتماعی ،برای یک جامعه. شاد بودن، شاد زیستن و نشان دادن شادی و نشاط خود در جامعه به عنوان یک نشانه در رفتار مومنانه انسان مورد نظر و مورد تایید دین ذکر شده است.
پیامبر اسلام و خاندان پاک مطهرش که درود و سلام خدا بر ایشان باد همواره با رویی خوش و سینه ای گشاده و تبسمی بر لب در میان مردم بودند، نه ترشرو و تنگ آغوش و اخمو. حضرت علی علیه السلام در روایتی می‌فرمایند مومن کسی است که شادی اش در چهره اش نمایان و آشکار است و اندوه اش، در قلبش پنهان از دیگران، آنگونه که حافظ می فرماید: “با دل خونین لب خندان بیاور همچو جام” و ابن سینا در نمط نهم کتاب شریف اشارات می‌فرماید: “العارف هش بش بسام…” ، انسان سالک الی الله و انسان مومن در مسیر رسیدن به  خدا، خوشرو و خوش گو و متبسم است.

سوم :نشاط و شادی مراتبی دارد و هر مرتبه دارای اسباب و علل خاصی است مرتبه احساسی و حسی، مرتبه روانی و خیالی و مرتبه روحانی و عقلی؛ که اسباب شادی و نشاط در هر مرتبه با نشاط و شادی در آن مرتبه نسبت دارد، و هرچه از مرتبه حس فراتر رفته به مرتبه ی روان و روح  نزدیک شویم شادی و نشاط، عمیق‌تر، جدی‌تر، تاثیر گذار تر و ماندگارتر در روح و روان انسان است.
علت شادی و نشاط حسی مشخص است تصویری، کلامی یا صدایی که موجب انبساط خاطر می شود؛ اما در مورد نشاط و شادی معنوی و روانی و عقلانی هر آنچه که برای عبادت باشد و جزئی از مناسک دینی باشد می‌تواند عاملی برای شادی و نشاط باشد. چه اینکه آن عامل، حرکتی بدنی و جوارحی باشد یا تغیری باطنی و جوانحی؛ آنگاه که این حرکت یا تغیر در جهت دستور خداوند و برای نزدیکی  به خداوند باشد و به بیان دیگر عبادت باشد عاملی خواهد بود برای انبساط خاطر و نشاط متعالی و معنوی انسان، چه سطح ظاهری و قشری  آن هم سرور باشد یا غیر آن، تفاوتی نمی‌کند.
حتی عزاداری اگر با اندیشه  عبادت و برای تقرب به خداوند و کمال و تعالی روح انسانی باشد نه تنها انسان را دچار گرفتگی خلق و قبض در خاطر نمی کند بلکه  عاملی خواهد بود برای نشاط معنوی و بسط خاطر انسان در بعد روحانی و معنوی  و این همان حزن سبز خواهد بود، حزنی که به ظاهر اندوه است اما انسان را به حرکت در می آورد، رشد می بخشد و تعالی می دهد، در هر لحظه و هر آن، شاد و دست افشان و به گفته جناب مولانا روز به روز نو می شود دنیا و ما. و این سطح از نشاط و انبساط اگرچه در تظاهر و نمایش بانشاط حسی و احساسی تفاوت بسیار دارد اما بسیار مانا، تاثیرگذار، کمال بخش و حرکت آفرین در جهت رشد و تعالی و بالندگی انسان خواهد بود.

چهارم: آنگونه که از جناب آقای دکتر منتظری ریاست جهاد دانشگاهی کشور نقل شده است آن نظرسنجی که در مورد شادی و نشاط در کشور انجام شده و یزد را به عنوان افسرده ترین شهر کشور معرفی کرده مبنایی دیگر  و ساز و کاری دگر و نتیجه ای غیر از آن چیزی دارد که طرح شده و مورد بحث قرار میگیرد. من به این بحث کاری  ندارم، به مواضع مخالف و موافق هم کاری ندارم. آن  یک پژوهشی است که  با ساز و کار خودش باید سنجیده شده و درستی، پایایی، مانایی و روایی آن با اصول علمی محک بخورد؛ اما من به عنوان یک یزدی که  بیش از دو دهه در یزد نبوده و  در استان‌ها و شهرهای مختلف زندگی کرده ام اکثر نقاط ایران را و مردمان شریفش را تجربه کرده ام به هیچ عنوان نمی توانم این مطلب را که مردم یزد افسرده ترین مردم کشور هستند بپذیرم  و آن را در نسبت مستقیم با برگزاری مراسم عزاداری امام حسین علیه السلام و اهل بیت علیهم السلام بدانم .
طنازی در بیان، شوخ طبعی همیشگی و سرزندگی جزء ویژگی های  مردم یزد بوده و هست و البته  این طنز و شوخی و سرزندگی لازمه کار و تلاش و کوشش می باشد.
مردم یزد مردم قنات و  قنوت و قناعت، مردم کار و کاریزند؛ قنات یعنی کار و تلاش و کوشش و جدیت برای پیشرفت و آبادانی و زندگی و سرزندگی و آیا می‌توانند مردمی به چنین عنوان و نمادی شهره شده باشند و خود افسرده باشند؟ خشت خشت این شهر عزیز به دست مردمانی نهاده شده که درسینه شور زندگی و در نگاه عشق بندگی داشتند.
گذشته، امروز و فردای مردمان اندیشمند و نجیب، پرکار و سربه زیر، شریف و سرافراز یزد را که هرجا باشند و  در هر نقطه ای از این دنیا، مبدا کار و تلاش و منشا زندگی و آبادانی خواهند بود امانتی‌ در دست همه ما است که امروز هستیم و میتوانیم، آن  را قربانی چالش ها و خواست های زندگی روزمره نکنیم.