چند نکته مهم درباره اعتراض تعدادی از فرهنگیان میبد به یک کاریکاتور انتقادی
غیرتورزی این چند فرهنگی عزیز به نهاد اداری متبوعشان قابل تمجید است و از این بابت به اکثر این عزیزان دستمریزاد و خداقوت میگوییم اما با عرض پوزش و جسارت فراوان اجازه میخواهیم که سوالاتی را نیز از این عزیزان متدین و انقلابی بپرسیم
در پی انتشار کاریکاتوری انتقادی از وضعیت مدیریت فرهنگی آموزش و پرورش در یکی از نشریات شهرستان میبد، حدود ۱۰ نفر از فرهنگیان محترم که این کاریکاتور را توهین به مجموعه فرهنگیان قلمداد کردهاند با حضور در نهادهای مختلف، به نوعی اعتراض خود را به نمایش گذاشتند.
به گزارش “میبدما”، حرکت این جمع که اکثرا افرادی زحمتکش و خدوم هستند مورد استقبال ویژه و اگزجره شده یکی دو رسانه شهرستان قرار گرفته و برخی خبرنگاران رسانهها با شتاب هرچه تمامتر سعی در انتشار این خبر در فضای مجازی را دارند.
پر واضح است که درباره این کاریکاتور، بایستی توضیحات مدیر مسئول نشریه مذکور نیز شنیده شود اما تا همین جای ماجرا مسائلی به ذهن متبادر میشود که لازم است همشهریان عزیز و به ویژه این فرهنگیان گرانسنگ به آن توجه فرمایند.
۱٫ کمتر از سه سال پیش، مسئولین یکی از رسانههای شهرستان، مبادرت به انتشار تصویر زیر نمودند. این تصویر نمایشدهنده پلاکاردی است که توسط یکی دو نفر از والدین دانشآموزان میبدی (با نام جمعی از اهالی یکی از محلات میبد) در ورودی یکی از مدارس این شهرستان نصب شد و در آن از مدیریت آن دبستان خواسته شده بود تا از ثبت نام دانش آموزان افغانستانی ممانعت به عمل آورد. خبرنگار سایت یادشده بلافاصله تصویری از آن تهیه و مسئول آن سایت نیز این تصویر را روی خروجی سایت خود قرار داد.
پس از درج این تصویر در آن رسانه، بلافاصله سایتهای متعدد داخلی و خارجی آن را بازنشر دادند و به شکل بیسابقه و مفتضحانهای آبروی میبدیها از این طریق ریخته شد و انتقادات بسیاری نثار مردم میبد و آموزش پرورش این شهر روانه شد که چرا اجازه نصب چنین پلاکارد موهنی در ورودی مدرسه داده شده و از این طریق مردم میبد، مردمی بیفرهنگ و خودخواه جلوه داده شدهاند؟!
اما این پایان ماجرا نبود و عکس ژئورنالیستی مذکور این بار در رسانههای ضدانقلاب و بینالمللی بازنشر داده شد و به شکلی متحد و یکپارچه، این بار ضدانقلاب و غربیها بودند که کل جمهوری اسلامی ایران را متهم به نژادپرستی کردند و تحلیلهای بسیاری درباره آن به رشته تحریر درآوردند.
پس از آن، سفر این عکس به محافل ضدایرانی کشور افغانستان آغاز شد و آنان از این تصویر به عنوان سندی روشن، دال بر نژادپرستی ایرانیان استفادههای فراوانی کردند و معالاسف این روند همچنان ادامه دارد و محافل مختلف غربی، ضدانقلاب، داخلی، خارجی، افغانستانی و غیرافغانستانی اصلا اجازه کهنه شدن به این عکس ندادهاند.
حال سوال روشن از این چند فرهنگی عزیز که نسبت به نام آموزش و پرورش و نام میبد و ایران و انقلاب اسلامی، تعصب و حمیت دارند، این است که آیا در قبال آن حرکت زشت و نسنجیده که آبروی میبد و میبدی را در سراسر دنیا بازیچه خود قرار داد، نیز واکنشی نشان دادند؟ و این که آیا میدانند افرادی که خود را برای انتشار خبر اعتراض آنان به شدت به تکاپو انداختهاند، همانانی هستند که آن عکس کذایی را منتشر کردند؟!
۲٫ از چند سال قبل خارج شویم و به همین چند ماه قبل برسیم. حتما این چند فرهنگی عزیز و محترم به خاطر دارند که اداره آموزش و پرورش میبد چند وقتی است به شکلی غیرقانونی به تصدیگری در امر سینماداری روی آورده و چندی قبل فیلم بسیار مفتضح و فاسدی به اسم «۵۰ کیلو آلبالو» را در این سینما روی پرده برد. شدت ابتذال این فیلم سینمایی به آن حد بود که حتی وزیر ارشاد که دستگاه متبوعش متولی اعطای مجوز به آن است، آن را فاسد و افتضاح معرفی کرد و دستور توقیفش را صادر کرد اما مدیریت آموزش و پرورش میبد علیرغم اعتراضات مکرر مردمی، ائمه جمعه شهرستان، برخی از مدیران حوزه علمیه، روحانیت، بسیج و… حاضر نشد این فیلم وقیح و بسیار مبتذل را از پرده پایین بکشد و تا آخرین موعد که فیلم بعدی رسید(و حتی بعد از اعتراض وزیر ارشاد)، به اکران غیرقانونی این فیلم مبتذل ادامه داد.
سوالی که در این زمینه از این فرهنگیان باغیرت و عزیز داریم آن است که آیا این گرامیان در برابر این اقدام بیسابقه و غیرقانونی آموزش و پرورش میبد نیز مانند امروز واکنش نشان دادند؟ و این که آیا میدانند یکی از ده نفری که در میان آنان قرار گرفته و به عنوان نماینده فرهنگیان در حال اعتراض به کاریکاتور است، فردی است که خود متولی و فعال مایشاء اکران این فیلم سینمایی مفتضح در میبد بوده است؟!
۳٫ نمیدانم، این جمع معترض گروهها و کانالهای مجازی در شبکههای پیام رسان اینترنتی را دنبال میکنند یا خیر؛ اما احتمالا ایشان مطلع هستند که در میبد برخی گروههای مجازی با تعداد اعضای چند صد نفری شکل گرفته که به شکل متهورانهای، ارزشهای انسانی، اخلاقی، دینی، ملی و انقلابی را مورد هتک و هجو قرار دادهاند. در رصدهای انجام گرفته مشخص شد یکی از این افراد که با هویت مشخص اقدام به انتشار مطالب انحرافی مینماید، در حال حاضر مدیر یکی از مدارس بسیار مهم میباشد. او در پستهایش صراحتا و بی هیچ مخفیکاری، نعوذ بالله حتی خدای متعال و ائمه طاهرین(ع) را نیز قابل نقد میداند و این عقیده فاسد را نشر میدهد.
سوال ما از این فرهنگیان دلسوز این است که آیا نسبت به این شبکهها در شهرستان و به ویژه نسبت به اقدامات این همکار بشدت سیاستزده خود که موجب وهن و لکهدار کردن اعتبار و آبروی آموزش پرورش و نگرانی برخی از والدین شده، واکنشی نشان دادهاند؟ و این که آیا میدانند همین فرد، یکی از کسانی است که سردمدار اعتراض به کاریکاتور یادشده در فضای مجازی و گروههای موبایلی شده؟!
۴٫ همین چند وقت قبل، یکی از مدارس نامآشنای میبد جشنی برگزار میکند و طی آن پدر چندتن از دختران دانشآموز را روی صحنه نمایش فرامیخواند و مسابقهای تحت عنوان «مقنعه سرکردن» پدران جلوی دخترانشان و والدین دیگر دانشآموزان راه میاندازد تا هر یک بهتر این کار موهن را انجام داد به عنوان برنده معرفی شود و در ادامه جلوی همین دانشآموزان، دیالوگهای زنندهای رد و بدل شد که ما از بازنشر آن «شرم» داریم اما شما میتوانید از اولیای دانشآموزان حاضر در آن جشن کذایی بپرسید که جزئیات تلخ این اتفاق چه بوده است.
همچنین چند وقت قبل به صورت گسترده تبلیغات کلاسهایی در سطح شهر منتشر میشود که طی آن به پدر و مادرها اطلاع میدهد با مجوز رسمی آموزش و پرورش و زیر نظر این اداره و در مکانی متعلق به آموزش و پرورش قرار است آموزش نواختن انواع و اقسام آلتهای موسیقی(از قبیل دف و تنبک و تار و گیتار و سنتور و ویولن و…) به فرزندان متقاضیان بدهند و این در حالی است که بسیاری از مراجع، آموزش موسیقی به کودکان و نوجوانان را واجد ایراد و مغایر با اهداف نظام جمهوری اسلامی دانستهاند؛ آن هم توسط نهاد دولتی و بسیار حساسی مانند «آموزش و پرورش»!
این جمع فرهنگیان عزیز حتما ماجرای گریهآور پرتاب چادر دخترهای دانشآموز به آسمان در برنامه آموزش و پرورش یزد را هم شنیدهاند و کلیپ آن را دیدهاند…
با این اوصاف، سوال خود را باز تکرار میکنم؛ آیا نسبت به این موضوعات هم واکنشی اتخاذ شد؟!
۵٫ در کشور روزانه دهها کاریکاتور در روزنامههای کثیرالانتشار و فضای مجازی منتشر میشود و روند واکنشها به این آثار در طول زمان، «موهن» بودن یا نبودن آن را تعیین میکند؛ چرا که توهین یک مقوله انتزاعی و ذهنی است و برای تشخیص آن باید به عرف مراجعه کرد اما متاسفانه تاکنون از این هنر در میبد برای نشان دادن انتقادات استفاده نشده و بر همین مبنا ممکن است اغراق و هجو موجود در آن برای برخی افراد هضم نشود درحالیکه اگر این کاریکاتور در شهرهای دیگر که مقوله طنز و کاریکاتور در آنها نشو و نما داشته منتشر گردد مطمئنا شاهد اعتراض همان ۱۰ نفر فرهنگی نیز نخواهیم بود. شاهد این مدعا جستجوی کاریکاتورهای روزانه جراید و سایتهای کشور از طریق موتورهای جستجوی مختلف است که کاریکاتورهایی به مراتب انتقادیتر و تندتر از کاریکاتور نشریه نارین -که مدیرمسئول آن خود فرزند روحانی شهید و از مادری فرهنگی است- را نمایش میدهد و در عین حال چنین اعتراضی را ایجاد نکرده است.
۶٫ غیرتورزی این چند فرهنگی عزیز به نهاد اداری متبوعشان قابل تمجید است و از این بابت به اکثر این عزیزان دستمریزاد و خداقوت میگوییم اما با عرض پوزش و جسارت فراوان اجازه میخواهیم که سوالات فوق را نیز از این عزیزان متدین و انقلابی بپرسیم؛ اینکه آیا یک کاریکاتور ساده انتقادی که در آن مطلقا به فرهنگیان عزیز تعرضی صورت نگرفته و اساسا اشارهای به آموزش و پرورش میبد نشده و کلیت مدیریت پرورشی آموزش و پرورش مورد نقد قرار گرفته استحقاق چنین حملات تند و تیزی دارد اما موارد یادشده در سطور بالا چنین ظرفیتی نداشت؟! و اینکه آیا هشدار اخیر رهبر معظم انقلاب مبنی بر اینکه در دستگاههای فرهنگی کشور، «ولنگاری و بیاهتمامی در امر فرهنگ» مشاهده میشود، نباید ما را هشیار کند که لبه تیز غیرتورزی خود را باید متوجه دستگاههایی نماییم که چنین نگرانی و تشویشی را برای امام امت، ایجاد کرده اند؟
میبد ما ازتون خوشم میاد چون همیشه با دست پر و با دلیل مطلب مینویسید
کشیدن این کاریکاتور کاری شایسته نبود ولی مطمئناً بعضی از رسانه ها و افراد که از بعضی رسانه های مخالف افکار خود کینه و بغض به دل دارند تا می توانند جولان می دهند و فضا را متشنج می کنند این در حالی است که مسئولان نشریه نارین با عذرخواهی فرصت را از آنان گرفته اند ولی این افراد دست بردار نخواهند بود .
با سلام
اینجانب از روزی که این خبر در شهر دهن به دهن پیچید سایت شما را رصد میکنم تا ببینم عکس العمل شما در رابطه با این موضوع چی میتونه باشه.
واقعاً برای خودم متأسفم که این سایت بخاطر یک کار زشت و ناپسندیده از یک روزنامه، بجای آرام کردن جو متشنج در رابطه با این موضوع سعی در حمایت از اینجور مسائل و رفتارها داره. آفرین و صد احسنت به شما که اینقدر در رابطه با این موضوع مطلب جمع کردید.
سایت میبد ما،
شما حرف از جانیفتادن موضوع کاریکاتور و هنر در جامعه به میان می آورید در حالی که انتقاد بدین وسیله تا مسخره نمودن و افترا بستن به یک اداره آن هم آموزش و پرورش تفاوتش از زمین تا آسمان است. اینجانب بر هیچکدام از مسائلی که در متن خبر بدان اشاره نمودید و اینجور ناهنجاری ها و زیرپاگذاشتن ارزشها را قبول نداشته و بر اینچنین رفتارهایی صحه نمی گذارم ولی رسالت یک سایت آیا طرفداری از یک حرکت زشت و ناپسند است؟؟؟ (جای تفکر)
فرموده اید “چند فرهنگی عزیز” این چند فرهنگی نماینده بسیاری از فرهنگیان این خطه هستند که اعتراض خود را به گوش مسئولین رسانده اند. اما شما با عنوان کردن چندباره این عبارت ” چند فرهنگی عزیز” در متن سعی در کوچک بودن این اعتراض داشته اید که این هم در نوع خود جالب است.
در جایی از متن به موردی برخورد کردم و بیاد این بیت شعر افتادم : گنه کرد در بلخ آهنگری… به شوشتر زدند گردن مسگری. کشیدن پای رئیس آموزش و پرورش در این قضیه چه توجیحی داشت. همه ما میدانیم که آن کار رئیس اشتباه بود. این خبر در مورد هنجارشکنی یک کاریکاتور میباشد نه به محکمه کشیدن جناب آقای رئیس. اینکه در این خبر بخواهیم با فرافکنی و آسمان و ریسمان بافتن این قبیل کارها را توجیح کنیم کاری بیهوده است.
در متن نوشته اید در بعضی از شبکه های اجتماعی نسبت به ارزش های ملی و دینی هتک حرمت صورت می پذیرد. یک سوال اینکه این موضوع چه ارتباطی به این زحمتکشان دارد. شما سایت میبدما به عنوان یکی از فعالان فرهنگی این شهرستان تا چه حد در رابطه با موضوع فرهنگ و اینجور شبکه ها فعال بوده اید؟ ( این متن خبر مانند مثل مشت نمونه خروار است). ما اگر فضای مناسب برای افراد جامعه ایجاد نکنیم دشمنان بیکار ننشسته و به عقاید ما خدشه وارد میکنند. فضای مجازی مثل یک کارد میماند که هم میتواند دست ببرد هم میوه. ولی آموزش و پرورش و به خصوص معلمان آیا قدرت بستن این کانال ها و اقدام قضایی بر علیه این هنجارشکنان را دارد؟؟
لازم به توضیح مبی باشد که این کاریکاتور در یک روزنامه محلی به چاپ رسیده و قرار نیست معلمان شهرستان سوسنگرد و یا زابل نسبت به این موضع جبهه بگیرند.
اینجانب خود فرزند یکی از فرهنگیان بازنشسته این شهرستان می باشم و از نزدیک آقای کریم بیکی را میشناسم و نسبت به ایشان اردادت خاص و ویژه دارم ولی در این جور مسائل اگر بخواهیم کورکورانه و متعصبانه رفتار کنیم راه کج رفته ایم.
این لینک هم در وبلاگ اقای کریمی دیدم که بهتر بود می گذاشتید دوست عزیز:
http://www.aparat.com/v/fl1KW/%D8%B1%D9%82%D8%B5_%D9%BE%D8%B3%D8%B1_%D8%A8%DA%86%D9%87_%D8%AF%D8%B1_%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87_%D9%88_%D8%B3%DA%A9%D9%88%D8%AA_%D8%AA%D8%A7%D8%B3%D9%81_%D8%A8%D8%A7%D8%B1_%D9%85%D8%B3%D8%A6%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86
در گذشته چگونه امر به معروف می کردند از ایشان بپرسید؟
آن وقتی که سینما فیلم ۵۰ کیلو آلبالو پخش می کردند غیرت این فرهنگیان عزیز کجا بود؟؟ انتقاد آن ها فقط از رساته است؟؟؟
منم با این متن موافقم (تکبییییییر!!)
سلام
۱- در مورد نصب پارچه اعتراضی مقصر عمده رسانه بعد کسانی که نصب کرده و کمتر از همه مسئولین مدرسه،شاید اصلا فرصت نشده مدیر پارچه را ببیند تا بکند.
۲- در مورد فیلم آلبالو تعداد زیادی فرهنگیان اعتراض کردند اما از راه خودش و درون سازمانی نه جنجال در رسانه و در بوغ کردن
۳- از نظر ما شبکه های مجازی اعتباری ندارند و متاسفانه اکثرا افراد با هویت جعلی مطالبی منتشر می کنند که سندیت و اعتبار ندارد.
۴- در برگزاری جشن ها کار را به مجری می سپارند که متاسفانه بعضی مواقع سلیقه ای عمل می کند و الان تجربه شده که از قبل برنامه ها با مجری هماهنگ و مرور شود.
۵- در مورد موسیقی اگر مرکزی مشکل دارد نباید مجوز بدهند تا تاسیس بشود نه اینکه تاسیس شود اما ما جلوی همه بگیریم که ثبت نام نکنند!!!
در پایان خدمتتان عرض کنم آموزش و پرورش به ویژه شهرستان میبد موفقیت های زیادی داشته و اگر شما تحقیق جامعی انجام دهید متوجه می شوید پاکترین سیستم اداری و مخلص ترین کارمندان متعلق به آموزش و پرورش است که با جان و دل کار می کنند و فیش های حقوقی همه آنها کاملا مشخص است!
احسنت و آفرین بسیار بجا و کاملا منطقی بود ممنونیم از شما .
این عزیزان فرهنگی زمان اکران فیلم بسیار مبتذل ۵۰ کیلو آلبالو کجا بودن که از آموزش و پرورش دفاع کنن!!!؟
هموطن عزیز، اون چیزی که این وسط گم شد و متاسفانه به خاطر شانتاژ خبری یکی از سایت های میبد و همین طور تحریک فرهنگیان دلسوز میبدی اتفاق افتاد، واقعیت به تعفن کشیده شدهی محور پرورش در اموزش پرورش است. باید باور کنیم که گاهی باید اینطور به نقد کشیده شوند تا در مسیر خطایی که می روند کمی هم حیا کنند و دست نگهدارند.
دیدن و تماشای تبلیغ طرح اوقات فراغت با مجوز اموزش پرورش میبد، اون هم با این حجم کلاس اموزشی موسیقی، چه چیزی به جز متعفن کردن محور پرورش می تونه باشه؟
این کاریکاتور به نظرم اصلا به مربیان و معلمان ربطی پیدا نمی کنه، موندم چطور این بنده های خدا رو تحریک کرده اند !
کنار هم گذاشتن این دو تصویر پیام خوبی رو القا نمی کنه !؟
http://meybodema.ir/content/uploads/photo_2016-07-11_02-10-55-348×500.jpg
http://meybodema.ir/content/uploads/41247622110743209319517889122115103209138.gif
باید در این مورد واقعا حساس بود
هر چند نوشتار شما به صورت استدلالی و زیباست ولی چند مغالطه دارد:
۱- مغالطه کوچک شماری: شما این عده را که به نمایندگی از فرهنگیان و آموزش و پرورش اعتراض کرده اند را “چند فرهنگی” نامیده اید.
۲- استفتائاتی که از مراجع عالی قدر در خصوص موسیقی آورده اید جواب آنها به موسیقی لهو و مطربی است ولی شما این جواب را به کل موسیقی گسترش داده اید. مطابق فتوای مقام معظم رهبری موسیقی لهوی مناسب با مجالس عیش و نوش است و تشخیص آن با عرف است آیا به نظر شما در آموزش و پرورش موسیقی لهوی تدریس خواهد شد.
در پایان این نکته رو هم بگم:
آموزش و پرورش کارهای عقب مونده و خیلی مهمتری از تدریس موسیقی داره که ازش غافله و این به آموزش و پرورش میبد هم محدود نمی شه. مطابق قانون تدریس موسیقی در حوزه کاری اداره ارشاد است.
_______________________
میبدما:
۱٫ وقتی این عزیزان ۱۰ نفر بوده اند ما بگوییم ۱۰هزار نفر؟! چنین مغالطه ای نداریم.
۲٫ پاسخ مراجع و شخص رهبری معظم انقلاب کاملا واضح است و قید لهوی و مطربی در آن مشاهده نمیشود.
بسیار عالی و مستند بود.
واقعا باید به نوشتن چنین متنی با این همه استناد احسنت گفت.
ولی متاسفانه گوش شنوا در مسئولین کم داریم
این کاریکاتور کشیده نمی شد بهتر بود ولی چرا آموزش و پرورش روی این قضیه حساس شده و قضیه را بزرگ کرده و مانور داده این در حالی است که این نقاشی همان واقعیت زشت چند روز قبل است که در یزد رخ داد و دانش آموزان دختر حاضر در مراسم به درخواست مجری با بی عفتی و بی حیایی و گستاخی تمام به برداشتن چادر از سر و پرتاب آن پرداختند . اصلا فلسفه کاریکاتور جلوه دادن مشکلات است که گاهی هم ممکن است مثل این کاریکاتور پسندیده نباشد ولی اگر بناست به خاطر این تصویر همۀ شهر را به هم ریخت پس البته و صد البته آموزش و پرورش خیلی باید پاسخگوی مشکلات عدیده در حوزۀ پرورشی باشد که با روح و روان فرزندان این سرزمین وارد کرده و رسالت خود را فراموش کرده و خوب عمل نکرده .
این کار لازم بود تا آموزش و پرورش به خود بیاید قبل از آن که اوضاع بدتر از این شود . وقتی مسئولین به برخی موارد زننده در اموزش و پرورش رسیدگی نمیکنند چرا بقیه سکوت کنند. درست است که این کاریکاتور ناخوشایند است ولی واقعیت آموزش و پرورش کشور را می رساند که به حال خود رها شده . رفتار زشتی که در یزد رخ داد بخش کوچکی از آن است در تهران و شهرهای دیگر موارد افتضاح زیادی مشاهده می شود که هیچ کس رسیدگی نمی کند .
جالبه ها؛ زیر نظر مدیریت آموزش پرورش میبد و همینطور یزد اتفاقاتی افتاده که توی دنیا نیفتاده:
پرتاب چادرها !!!؟؟؟
زدن پارچه نوشته تبعیض امیز !!!؟؟؟
آموزش هشتاد نوع کار با آلات موسیقی !!!؟؟؟
اونوخ چسبیدن به یه کاریکاتور!
آموزش پرورش میبد و …:
آموزشِ نی، سنتور، دف و تنبک، تار و ستار، گیتار، کیبورد و پیانو، ویلون، آواز سنتی، موسیقی کودکان …
به خدا یه فکری به حال بچه های معصومی بکنید که قراره آینده ساز جامعهی اسلامی باشند