واکنش رهبری به برنامه شناسنامه آیت‌الله خزعلی

حسین رنجبران

  • محمد حسین رنجبران/ مجری برنامه تلویزیونی شناسنامه

امروز شناسنامه ای را که با حضرت آیت الله خزعلی (ره) ضبط کردیم دوباره بازپخش شد یاد تقریبا دو سال پیش افتادم که با تلاش بسیار توانستم ایشان را برای این گفتگو راضی کنم البته از حق نگذرم که سرکارخانم دکتر خزعلی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در این مسیر بسیار کمکم کرد و باعث شد زحمات بیش از یکساله ام به ثمر نشیند اما خاطره ام از این مرد معنوی … گفتگویمان وقتی تمام شد حاج آقا فرمودند می شود من قبل از پخش برنامه را ببینم، من هم گفتم حاج آقا یه مقدار وقتمان تنگه اگر اجازه بدید با خانم دکتر هماهنگ میکنم، این عالم بزرگوار چون به سختی هم می شنیدند فکر کردند که بنده گفتم باشه و می فرستم ببینید برای همین وقتی برنامه پخش می شود دلگیر می شوند برای همین پسرشان آقا علیرضا بهم زنگ زد که حاج آقا از دستتون دلخور شده چون منتظر بوده برنامه را قبل از پخش ببیند، من هم توضیح دادم که من به حاج آقا عرض کردم با خانم دکتر هماهنگ می کنم اما گویا ایشون این طور برداشت کرده اند اگر اجازه بدید برای عذرخواهی خدمت ایشان برسم روز سه شنبه بود که باهم تلفنی صحبت کردیم ((البته تقریبی یادم هست)) و قرار شد جمعه خدمتشان برسم.

جمعه قرارمان ده و نیم بود و من حدود یازده رسیدم تا رسیدم حاج آقا گلایه کرد:”چرا درآمدی…”هم داشتم از خجالت آب می شدم هم ناراحت بود که خدایا من برای عذرخواهی آمدم اما این تاخیر هم به مجموعه عذرخواهی ام اضافه شد خداکنه حاج آقا من رو حلال کنه و نکنه از خونشون برم بیرون و ایشون از من دلخور باشد، همین جوری نشسته بودم توی پذیرایی منزل ایشون تا از اتاق بیایند بیرون ((درابتدای ورودم از تجدید وضو آمده بودند بیرون از اتاق و جلوی درب سرویس بهداشتی ایشون رو دیدم که گفتند دیر آمدی)) و یکسره فکر و خیال می کردم که آقا علیرضا اومد توی پذیرایی و دید من خیلی چهره ام نگرانه گفت الحمدالله همه چیز حل شد خیالت راحت گفتم چطور؟ گفت:”حاج آقا دیروز با خبرگان خدمت حضرت آقا بوده اند و بعد از سخنرانی آقا ایشان را می بیند و کلی از مصاحبه حاج آقا در برنامه شما تشکر می کنند و شروع به تعریف از صحبت ها و مواضع ایشون در اون برنامه می کنند و…”بعدش وقتی حاج آقا اومد خونه از این رو به اون رو شده بود و دیگه دلخور نبود…

بعدش ایشون تشریف آوردند یک نسخه از برنامه رو خدمتشون دادم و بازخوردها رو هم تقدیم شون کردم و بعد هم عذرخواهی کردم از سوءتفاهم ایجاد شده و دستشون رو بوسیدم و از بزرگواریشون تشکر کردم.
روحشان قرین رحمت الهی باد انشاالله