سرخوردگی طنزنویس ضدانقلاب از آوارگی در غرب
«من نمیخواهم ۳۰ سال اینجا بمانم و بپوسم؛ میخواهم به ایران بروم ۶ ماه به زندان بروم و بعد بیرون بیایم و کارم را انجام دهم.» به گزارش رجانیوز، جمله بالا بخشی از گفتگوی ابراهیم نبوی روزنامهنگار و طنزنویس فراری با بیبیسی است. ابراهیم نبوی روزنامهنگاری بود که در دوران اصلاحات مشهور شد، البته نه […]
«من نمیخواهم ۳۰ سال اینجا بمانم و بپوسم؛ میخواهم به ایران بروم ۶ ماه به زندان بروم و بعد بیرون بیایم و کارم را انجام دهم.»
به گزارش رجانیوز، جمله بالا بخشی از گفتگوی ابراهیم نبوی روزنامهنگار و طنزنویس فراری با بیبیسی است. ابراهیم نبوی روزنامهنگاری بود که در دوران اصلاحات مشهور شد، البته نه بخاطر مقالات سینماییاش بلکه بخاطر طنزهایی که مینوشت. روزنامههای زنجیرهای سکوی پرتاب او شدند تا مقاله نویس نه چندان مشهوری که دستی هم در طنز داشت، بعنوان یکی از چهرههای شاخص طنز مطبوعاتی ایران معرفی شود.
نبوی در همان سالها همین طنزهای مطبوعاتیاش را در چند کتاب گرد آورد و عملاً نویسنده هم شد؛ اگرچه قبل از آن کتابهای دیگری هم منتشر کرده بود، اما مخاطب عام او را با کتابهای طنزش شناخت. نبوی که سابقه همکاری با محسن مخملباف در فیلمنامهنویسی را داشت و حتی در یکی از فیلمهای او مدت کوتاهی هم بازی کرده بود تا وقتی بصورت روزانه شروع به طنزنویسی نکرده بود، از چنین شهرتی برخوردار نشد.
نبوی که در بین سالهای ۶۱ تا ۶۴ مدیر دفتر سیاسی وزارت کشور بود، سال ۸۲ از کشور خارج شد و در اروپا به دورهگردی طنازانه پرداخت. اما ده سال طنزپردازی در غربت و نوشتن انواع توهینهای بیشرمانه به مقدسات مردم ایران و مسئولان کشور، زمان مناسبی بود تا او بفهمد که دارد در غربت «میپوسد»!
نبوی در بخش دیگری از گفتگویش با بیبیسی در پاسخ به این سئوال که شما قبل از خروج از کشور کتاب های پرفروشی داشتید، فکر میکنید که الان هم شرایط مثل قبل فراهم باشد، گفت: قطعا. در سال ۱۳۹۱ کتابهای من در زمان آقای احمدینژاد چاپ شد. من فقط نویسنده سیاسی نیستم، در زمینه موسیقی، سینما و داستان هم نوشتم. من نمیخواهم همه هویتم در سیاست گم شود و به هر حال باید تاوان کاری را که انجام دادهام را بدهم.
او در پایان از اشتیاقش برای بازگشت به ایران گفت و تاکید کرد: من ایرانی هستم و به زبان فارسی مینویسم، ۷۷ کتاب به زبان فارسی نوشتم و دوست دارم خوانندههایم کتابهایم را بخوانند.
اشتیاق نبوی به برگشت نشان میدهد که کار مهمترین طنزنویس دوران اصلاحات که به قول خودشان خیلیهای بخاطر طنزهای او برخی روزنامهها را میخریدند به کجا رسیده است. طنزنویسی برای سایتهای ضد انقلاب و دوره گردی و دلقکبازی در شهرهای مختلف به نام اجرای برنامه طنز، نهایتاً او را به اینجا رسانده که در حسرت مخاطب داخلی آه بکشد و حسرت روزهایی را بخورد که روزگاری در ایران داشت.
سرنوشت ابراهیم نبوی میتواند درس عبرتی باشد برای همه هنرمندانی که هفتاد میلیون مخاطب ایرانی را به چند هزار مخاطب خارج نشین میفروشند و فکر میکنند آنجا حلوا خیرات میکنند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰