خاطره‌ای خواندنی درباره مرحوم محمدجواد اقبال

وبلاگ مسجد جامع یخدان: ۱-هنگام وفاتش سه بارگفته یاحسین(علیه السلام) وازدنیارفته است. ۲-دستشویی های مساجدی که کثیف بوده هنگام ظهرکه همه خواب بودند بدون این که کسی بفهمه وفقط پدرش ازاین قضیه خبرداشته آب می کشیده وتمیزمی کرده قضیه ازاین قراره که پدرش ماه یک بارچندتومان پول بهش می داده او هم به پدرش گفته […]

۱-هنگام وفاتش سه بارگفته یاحسین(علیه السلام) وازدنیارفته است.

۲-دستشویی های مساجدی که کثیف بوده هنگام ظهرکه همه خواب بودند بدون این که کسی بفهمه وفقط پدرش ازاین قضیه خبرداشته آب می کشیده وتمیزمی کرده قضیه ازاین قراره که پدرش ماه یک بارچندتومان پول بهش می داده او هم به پدرش گفته راضی هستی که من هرجاخرجش کنم پدرش چون بهش اعتمادداشته گفته هرجاکه خواستی خرجش کن .بعدازچندمدتی مادرش می بیندکه خانه که می آیدیک راست می رودحمام بهش شک می کندوبه پدرش می گویداوهم به پسرش می گویدوقسمش می دهدتازنده هستم راضی نیستم به کسی بگویی.

۳-جمعه ها غروب می رفته پشت بام دعای سمات راتلاوت می کرده

۴-زیارت ناحیه مقدسه راحفظ کرده بود.وبااون الفت وانس عجیبی داشته است.

۵-حافظ ۲۰جزءکلام الله قرآن مجید

۶-بازیارت جامعه کبیره ارتباط برقرارمی کرده

عجیب آدم وشخصیتی بوده حتی پدرش درخواب ایشان رادرحرم امام حسین(علیه السلام)می بیند.

یک احساس دلتنگی می کنم که ازیک نظریکی ازبهترین رفیقهایم راازدست دادم  ازیک نظردیگه بایدتسلیم تقدیرخداشد.خدااوراباامام حسین (علیه السلام )محشوربفرمایدودست ماراهم درقیامت بگیرد ورفیقهایش راتنهانگذارد.وصبر به بازماندگان وخانواده ایشان مرحمت بفرماید.