تناقضی به‌ نام «فرد»‌ حزب‌اللهی

حجه الاسلام و المسلمین ابوالفضل امامی

  • حجه الاسلام و المسلمین ابوالفضل امامی

به دلیل ظلمی که بر ائمه علیهم السلام و جامعه اسلامی رفته است؛ بسیاری از ابعاد دین شکوفا نشده است. از آن جمله، فقه «اجتماعی» است. در یک نگاه می توان سه سطح برای فقه اسلامی نشان داد؛ الف. فقه فرد؛ ب. فقه اجتماع؛ ج. فقه سیاست.

فقه فرد یعنی ترسیم ابعاد گوناگون نیازهای فرد با خود و خدای خود. فقه اجتماع یعنی ترسیم ابعاد گوناگون نیازها و همکاری های فرد با افرادی همانند خود که گاهی با ولایت در حوزه ای خاص همراه است؛ فقه سیاست یعنی ترسیم ابعاد گوناگون نیازها و همکاری با کسی که دارای ولایت عمومی است. یعنی اگر هرمی را تصور کنیم، رأس هرم دارای ولایت بر هرم است و این رابطه از بالای هرم به پایین رابطه سیاسی است. در عین حال، رابطه مجموعه هم عرض در هرم، رابطه اجتماعی است؛ یعنی در لایه های هم عرض، کسی بر دیگری ولایت در حوزه عمومی آنان ندارد.

در فقه فردی، هر فردی موظف به انجام وظایفی در قبال خود و خدای خود است. در فقه اجتماعی، هر کسی موظف به همکاری با مجموعه ای از افراد هم عرض خود است و در فقه سیاسی هر کسی در بیعت ولیّ امر است. به نظر می رسد که تا کنون تمرکز و دقت کافی در طراحی فقه اجتماعی نشده است. برداشت هایی درباره «فقه اجتماع»ی در پی می آید.

۱. ضرورت تشکیل حزب سیاسی؛ «حزب الله»:

الف. اسلام جهان را خواهد گرفت: «هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ» صف، ۹.

ب. راه غلبه در این جهان و رستگاری در آن جهان، در گرو تشکیل حزب الله است: «وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ» مائده، ۵۶. می بینیم که ولایتمداری شرط لازم برای سعادت هر فرد است، اما شرط کافی برای غلبه و پیروزی، حزب الله بودن است و روشن است که حزب از یک جمع تشکیل می شود. پس تشکیل حزب الله بر همه واجب است؛ وگرنه سهمی از پیروزی در این دنیا (عالمگیر شدن اسلام) و فَلاح و رستگاری در آن جهان ندارند: «أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» مجادله، ۲۲. می بینیم که حزب الله، مفلحون هستند. اکنون به آیه امر به معروف و نهی از منکر نیز دقت کنیم که تشکیل گروه اسلامی را واجب می داند و تنها کسانی را اهل رستگاری و «مفلحون» می داند که گروهی اهل دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر اند: «وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» آل عمران، ۱۰۴. بنابراین حزب الله، اولاً گروه هستند و نمی تواند کسی بدون یار و گروه باشد و حزب اللهی باشد؛ یعنی ما «بچه حزب اللهی نداریم، بلکه بچه های حزب اللهی» داریم.

۲. ضرورت تأسیس حزب اجتماعی

آیات بسیاری از قرآن، صراحتاً بر گروه گرایی اسلامی اشاره دارد: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقینَ»؛ توبه، ۱۱۹. سه کلمه در این فرمایش است: «کونوا، مع، الصادقین».

الف. کونوا: یعنی «شما» این گونه باشید! و کم ترین افراد تشکیل دهنده صیغه جمع در عربی سه نفر است.

ب. الصادقین: یعنی جمع راستان؛ کمترین تعداد برای تشکیل جمع، سه نفر است؛ پس هر گروه دست کم باید شش نفر باشد.

ج. «مع» وقتی محقق می شود که همگرایی از نگاه عرف، به گونه ای باشد که گفته شود اینها با هم هستند. بنابراین «باید» گروه گرایی اسلامی به حدی باشد که عرف آنان را یک مجموعه با هم بدانند.

۴. تعداد نفرات حزب سیاسی و حزب اجتماعی

انسان حتی اگر تنها ماند، باید برای خداوند قیام کند: «أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى‏ وَ فُرادى‏‏ ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا ما بِصاحِبِکُمْ مِنْ جِنَّهٍ» سبأ، ۴۶. و اگر این منطق، رخ نماید، و حتی با احساس تنهایی نیز به پا خیزیم، خواهیم دید که دیگران هم هستند و محمد (ص) دیوانه نبوده است که چنین سخنی آورده است! کمترین تعداد برای اقامه نماز جماعت، دو نفر است و کمترین تعداد برای اقامه نماز جمعه ۵ نفر است و کمترین تعداد برای تشکیل حزب اجتماعی صادقین، ۶ نفر است. و بهترین تراز برای تأسیس حزب الله سیاسی، ۲۰ نفر است که قدرتی بیش از ۲۰۰ نفر دارند: «إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ». انفال، ۶۵.

منظور ما از حزب الله سیاسی، ساختار احزاب شیطانی بر آمده از غرب نیست؛ زیرا اهل ایمان فقط یک «ولیّ» دارند و لذا حزب الله فقط یک حزب است و رهبر آن حزب هم الله و رسول و اولی الامر و ولیّ فقیه است نه کس دیگر: «وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ» مائده، ۵۶». و هر کس که سرپرستی خداوند و رسول خدا و اهل ایمان (علیهم السلام) را بپذیرد، بدرستی که حزب الله هستند که پیروزند! و هر حزب دیگری، حزب الشیطان است.

۴. عدم تأسیس حزب اجتماعی به معنای بیایمانی است

اگر کسی شوقی به تأسیس حزب اجتماعی و سیاسی نداشته باشد، اهل ایمان و عمل صالح نیست؛ زیرا: «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا» مریم، ۹۶. به راستی آنان که ایمان آوردند و کار نیکو انجام دادند، خداوند در دل دیگران برای آنان مودت ایجاد می کند. از آنجا که حتما در جهان، اهل ایمان وجود دارد، اگر ما شوق پیوستن به آنان و با صادقین بودن در دل نداشته باشیم، روشن است که «وِداد» در میان ما نیست؛ یعنی اهل ایمان و عمل صالح نیستیم! دست در دست هم نهیم به مهر و دنیا و آخرت خویش را کنیم آباد: تعاونوا علی البر و التقوی! هم کاری در راه نیکوکاری ضرورت دارد!