آن جشن کذایی و سیره امام علی(ع)

آنقدر حساس است که برادرش او را نتوانست تحمل کند، و بسیاری او را رها کردند، همان ها که اسمشان بسیار بزرگتر از هیکل‌شان بود و ستوران!!!، بیشتر از مال‌شان، نامشان را یدک می‌کشیدند…

  • احمد کریمی/ حکمت ما

بیا در این چند خط نوشته با من قدم بزن، بیا تا قسمت کوتاه یکی از حکایات واقعی، اما افسانه شده به دست “مردم‌نمایان” را برایت بازگو کنم…
می‌بینی؟!

چشم دلت با من همراه است؟!

راه زیادی نمانده است، از غفلت به بیداری رسیدن را شیطان طولانی نشان می‌دهد، اما راهی‌ست کوتاه و نزدیک…

صدای ضربات کلنگ است که می‌اید، می‌شنوی ؟!

مردی غریب و تنها، در گوشه‌ای از نخلستان، چاه می‌کند. از دور هم حتی، صدای ضرباتش نشان می‌دهد، قدرت دستانش، لیاقت آفرین گفتن دارد…

نزدیک تر بیا، او را شناختی؟! فکر تو، چشم دلت را باز نکرد؟!

او علی‌ست…

همان کسی که خلیفه مردم ظاهر بین، و امام و امیر و مولای همه مردم است تا ابد…

اینجا چه می کند؟!

سوال خوبی‌ست !

برای نیاز خویش از دستان خویش کمک می‌گیرد…

مگر بیت المال نیست که از آن استفاده کند و در دارالاماره‌اش بنشیند و خلافت کند؟!

این هم سوال خوبی‌ست!!!

او به بیت المال برای این مردم بیش از حد حساس است. زندگی‌اش را که با چشم دل ببینی، پر از تعجب و سوال می‌شوی ! دقت او در بیت المال ضرب المثل مردمان همه اعصار شده است…

آنقدر حساس است که برادرش او را نتوانست تحمل کند، و بسیاری او را رها کردند، همان ها که اسمشان بسیار بزرگتر از هیکل‌شان بود و ستوران!!!، بیشتر از مال‌شان، نامشان را یدک می‌کشیدند…

این علی‌ست، اما رهایش کن، او باید با چاه تنها بماند تا شرح ناحقی ها در حق خویش را در آن بازگو کند، بیا برویم و حرف هایش را بجوئیم و به گوش دل گیریم …

علی همیشه مظلوم بوده و هست …

اینها هم حرف‌های اوست. این ها را برای بعضی!!! باید بارها خواند و تذکر داد که اگر نامتان شیعه است، باید و مجبور هستید به آنها عمل کنید…

نامه ۵ نهج البلاغه:

نامه به «اشعث بن قیس» فرماندار آذربایجان

ای فرماندار، مسؤولیّت تو «حرفه» نیست، بلکه «امانتی» است که به عهده گرفته‌ای. تو در برابر «مافوقت» مسئولی، تو را نسزد که نسبت به مردم خودسرانه تصمیم گیری و در کارهای مهم جز به «دستور» عمل کنی.
اینک بخشی از بیت المال در دست تو است و تو نگهبان آنی تا به دستم سپاریش. بدان امید که «علی» برای تو بد فرمانروایی نباشد، و السّلام.

نامه ۲۰ نهج البلاغه:

نامه به «زیاد بن ابیه»، جانشین «عبداللّه بن عبّاس» (کارگزار امام در بصره)

به خدا سوگند سوگندی راست، اگر خبر رسد که در بیت المال مسلمین خیانت ورزیدی، چه کم یا زیاد، بر تو به نهایت سخت گیرم آنچنان که تهیدست و گرانبار و حقیر مانی، و السّلام.

نامه ۴۵ نهج البلاغه:

نامه به «عثمان» پسر «حُنَیف انصاری»، کارگزار امام در بصره

امّا بعد، ای پسر حُنَیف، به من خبر رسیده که مردی از جوانان و سرشناسان بصره تو را به سفره‌‏ای خوانده است و تو هم سر از پا نشناخته بدانجا شتافته‏‌ای، و او غذاهای رنگارنگ و مخصوص برای تو فراهم کرده و کاسه‏‌ها یکی پس از دیگری پیش روی تو نهاده. و من گمان نمی‏کردم تو به سفره گروهی در آیی که “نیازمندانشان” را جفا کنند و “ثروتمندانشان” را به میهمانی خوانند…
….
آری، اگر می‏خواستم، راهش را می‏دانستم که چگونه به عسل ناب، مغز گندم و بافته‏ های ابریشمین دست یابم. امّا چه دور است که هوای نفس بر علی چیره شود و شکمبارگی او را بر سر سفره رنگین نشانَد تا به انتخاب خورش‌ها پردازد در حالی که شاید در حجاز یا یمامه کسی باشد که خواب قرص نانی را هم نبیند و سیری را اصلًا نشناسد…
یا چگونه شب را سیر و سیراب بخوابم و حال آنکه اطرافم شکم‌هایی گرسنه و جگرهایی سوخته باشد…

….

یا امیرالمومنین(ع) به چاه بگو: اینجا و پس از سال‌ها، آنها که دم از تو زده‌اند، هنوز هم مانند پسر عثمان، اینگونه میهمانی می‌روند و اینگونه میهمانی می‌دهند…
بگو به چاه، که فقرا بر سر ماندن و رفتن در بسته‌های اقتصادی، بالا و پایین می‌شوند، اما در همین نزدیکی‌ها به هر میهمانی‌، در آن میهمانی کذایی، چند سکه طلا می‌دهند…
یا علی، باز هم بگو که برخی، هنوز خوردن غذایی پخته آرزوی بزرگشان است و برخی دیگر، در تنوع میهمانی دادن، به مشکل ایده خورده اند !!!
برو…
برو به چاه بگو…
گوش ها، را مدت هاست از سرب “هوی و هوس” پر کرده اند…
چاه، گوش شنیدنش را، دل تحمل کردنش را و جایگاه ذخیره اشک‌های تو را دارد…

 


لینک های مرتبط:

نهج البلاغه

مردم باید از یارانه انصراف دهند تا دولت تجمل گرایی و ریخت و پاش های خود را داشته باشد

آقای رئیس جمهور به همسرتان اجازه ندهید با استفاده از اماکن دولتی بار دیگر سنت‌های جاهلی و رژیم شاهنشاهی را احیا کند

متولی جشن سعدآباد مشخص شد +سند

مقصر عدم انصراف مردم از یارانه‌ها کیست؟/ کم‌کاری رسانه‌ها یا بی‌برنامگی دولت

مروری بر برخی فرمایشات امام خمینی(ره) درباره اشرافی‌گری و کاخ نشینی: