به خاطر یک مشت یارانه!

احمد کریمی

  • احمد کریمی/ حکمت ما

این مطلب، تذکری کوتاه است در باب اخلاقی زیبا در ایرانیان عزیز، که رفته رفته به یک ضد اخلاق تمام عیار تبدیل می‌شود، و ما ایرانیان مسلمان و حتی غیر مسلمانِ اسلام دوست، بدون اینکه خود بدانیم و خود بخواهیم، به مسیری می‌رویم – یا برده می‌شویم!- که شاید بتوان به آن معنای فاجعه را نسبت داد.

یکی از اخلاقیات خوب مردمان این دیار، اخلاق طنز محور آنهاست. به این عنوان که، برای هر چیزی اتفاق می‌افتد، به سرعت و باحرکتی سریع و قابل توجه، آن را تبدیل به یک ابزار برای لبخند زدن می‌کنند…

مثلاً آمریکا با غیظ و خشونت هر چه تمام‌تر و با ادبیاتی تند و تهاجمی، ایران را تهدید می‌کند و از گزینه‌های نظامی و … که روی میز هستند، دم می‌زند و جالب آنکه، ایرانی خوراک طنزش جور می‌شود و هر کس، از نویسند و گوینده و …می‌شود تحلیل کننده این ادبیات تند، و بازار خنده‌ای که به راحتی جور می‌شود.

شاید به جرأت بتوان گفت، همه استکبار و استعمار جهان در این اخلاق ایرانی مانده است، که هر بلایی بر سرش بیاید، لبخندش محو نمی‌شود و آن را به نوعی ریشخند می‌کند…

اما اگر به دقت روند این طنز محوری ایرانیان را رصد کنیم، و با دیدی موشکافانه به این جریان نظر کنیم، خواهیم دانست که تازگی‌ها، این جریان طنز محوری، کارش به تمسخر قرآن و حدیث نیز کشیده شده است، و مردم ما بدون اینکه خود بدانند نتیجه کارشان چیست و این کار از کجا آب می‌خورد، هر اراجیفی را که به نظرشان خنده دار می‌اید، در قالب طنز نوشتاری و گفتاری، گسترش می‌دهند.

این روزها که بازار بگیر نگیر یارانه داغ شده است و همه ذهن‌شان با این موضوع به نحوی درگیر است، این پیامک‌های طنز است که با استفاده از متن احادیث ائمه اطهار(ع) و برخی از آیات کتاب نورانی قرآن، یارانه را به طنز گرفته است. جالب این است که اصولاً بسیاری از مذهبی‌ها هم در گفتن و یا گسترش این پیام‌ها در قالب پیامک، نقش دارند و انگار به نحوی می‌خواهند چهره دین را نیز با این سبک مردم داری طنازانه، زیبا نشان دهند.

اما یادمان باشد، این‌ها همه به نحوی تمسخر ارزش‌های والای دین است و سوای از اینکه با صراحت یک نوع تمسخر است، که در قرآن کریم(+) بارها به آن تذکر داده شده است، یک نوع عامل ضد تربیتی نیز هست که باعث ساقط کردن نقش قدرتمند احادیث ائمه اطهار(ع) و قرآن کریم می‌شود. در اینجا آنچه به تمسخر گرفته شده است، قرآن و حدیث است، نه یارانه !!!

به این معنا که هر بار در جایی، حدیثی خوانده شود، “ضمیر ناخودآگاه” ما به سمت یک مطلب مسخره و طنز سوق داده می‌شود و خود به خود، نه تنها اثر احیاء دین و ارزش‌های الهی ندارد، بلکه اثر سوء نیز دارد.

این جریان، مدتیست که از قبل بیشتر اوج گرفته است و به راحتی دارد، ارزش می‌شود، ذائقه مردم مسلمان ما به خواست دشمن – که البته نقش اصلی را خودمان بازی می‌کنیم – کم کم عوض شده است، و این روند به تندی بیشتری رسیده است…

مواظب باشیم، تمسخر ارزش‌های دینی، عاقبت خوبی ندارد !