شادی در قطار رم؛ گریه در قطار قم

دکتر ابوالفضل امامی میبدی/ روحانی مرکز شیعیان رم ایتالیا

چهار سال است که در رم زندگی می کنم. از مسافرت در ایران می ترسم؛ چون حمل و نقل بین شهری شکنجه گاه بهداشت روانی برای یک سفر اسلامی است.

با همسر و سه فرزندم سوار قطار میبد به قم شدم. فیلم «تنگه ابوقریب» گذاشتند. پنج دقیقه گذشت، ناگهان فیلم را قطع کردند و فیلمی گذاشتند که بعدا گفتند اسمش «دلم می خواد» است.

از اول تا اواسط آن پر از صحنه های ۲۰۳۰ای و ترویج رقص و حریم شکنی بود، به مهماندار گفتم چرا فیلم قبلی را قطع کردید؟ گفت «مردم» به ابوقریب اعتراض کردند که صحنه های خشن! دارد.

گفتم ما هم معترضیم به این فیلم که پر از صحنه های بی عفتی است؛ لطفا قطع کنید! گفت نمی شود! اصرار کردم گفت برو پیش رئیس قطار

به رئیس قطار گفتم این فیلم خیلی نامناسب است و من از پخش این فیلم از خانواده ام خجالت می کشم؛ گفت فیلم اشکالی ندارد؛

گفتم تمام بخش های فیلم صحنه پردازی و انجام رقص است؛ نمی بینید؟ گفت کسی اعتراض ندارد؛ گفتم من و خانواده ام معترضیم و خیلی های دیگر هم اعتراض دارند ولی مراجعه نکردند؛ اگر می خواهی من از چند سالن نظر سنجی کنم.

چرا ابوقریب را قطع کردید؟
اصلا از بالا گفتند که ابوقریب پخش نشود و پخش آن برای ما ممنوع است؛

پس چرا پخش کردید؟
اشتباهی بود! ولی مهماندار گفت چون مردم اعتراض کردند قطع کردیم!

از این جا که دیدم زور منطق کافی نیست؛ به دیپلماسی عمومی رو آوردم و صدا بلند کردم تا همه مردم بشنوند: گفتم من چهار سال است که در رم زندگی می کنم هیچ هواپیما و قطاری در ایتالیا دیدن چنین فیلمی را به من و خانواده ام تحمیل نکرده است؛ چرا شما چنین می کنید؟ یعنی از پاپ هم مسیحی تر اید؟
گفت در غرب صحنه های عادی اش خیلی بدتر است؛

ولی می توانی نبینی و رد شوی ولی من در قطار نمی توانم رد شوم و باید دو ساعت به خودم و خانواده ام چشم بند و گوش بند بزنم؛ آیا شما قصد شکنجه مسافر را دارید؟ من در غرب می توانم حیای خانواده ام را حفظ کنم ولی در قطار رجا در جمهوری ایران نمی توانم!
ارشاد مجوز پخش را داده است و این فیلم را تایید کرده است!

 شما اما دارید آن را تحمیل می کنید. ارشاد مجوز دیدن داده است، اما کسی را مجبور به دیدن نکرده است. پس شما حق ندارد به مسافر تحمیل کنید!
اگر فیلم را قطع کنیم، مردم ناراحت می شوند؛
کسی که بلیت خریده است، آن را به شرط دیدن این فیلم نخریده است تا حق اعتراض داشته باشد؛ اما ما حق داریم که طبق بلیت مان سوار قطار شویم و در بلیت ما نبود که کودکان معصوم من مجبورند این فیلم را ببینند.
یک زن و مرد به صدای بلند من اعتراض کردند؛ گفتم من مسول حفظ حیا و عفاف خانواده م هستم و اجاز نمی دهم که در قطار جمهوری اسلامی ایران شکنجه شوند شما هم اگر آرامشتان به هم خورده است با رئیس قطار دعوا کن نه با من.

چند دقیقه بعد یک مرد بلند شد و آمد به رئیس قطار گفت: معترض راست می گوید، اگر فیلم مورد تأیید ارشاد است، هر کس می توان بلیت بخرد و ببیند و یا انتخاب نکند و نبیند؛ اما شما در این جا دارید فیلم را به همه تحمیل می کنید.

 در این لحظه رئیس قطار دستور داد که فیلم قطع شود و هیچ کس هم اعتراضی به قطع فیلم نکرد!

به رئیس قطار گفتم که مسافرت خسته کننده است و هر کس نیاز به آرامش خودش را دارد و حتی فیلم ابوقریب هم برا مسافرت خوب نست؛ چنان که روضه حاج منصور هم خوب نیست. مردم باید سبک و راحت باشند.
بعد در حالی که در یک صندلی روبری هم نشسته بودیم و به هم نگاه می کردیم، خوشحال از این که تنگه ابوقریب فرهنگی در برابر هجوم بیرحمانه ۲۰۳۰ در این قطار حفظ شده بود، بغضم باز شد و برای مظلومیتی که بر مردم و حتی بر خود رئیس قطار می رفت، گریه کردم و او هم مهربانانه تسلی میداد و رضایت می خواست.

باور کنید پخش این فیلم در ذات رئیس قطار نبود و تحمیل شده بود از بالا؛ از حسن روحانی و رفقای ۲۰۳۰بازش

مسوولین فرهنگی مثل اروپایی ها شوند و تحمیل هر گونه فیلم و موسیقی را در مسافرتهای بین شهری ممنوع کنند.