به یاد خدمتگزاری در شأن مردم میبد
جانباز شیمیایی حجتالاسلام سید جلال یحییزاده فیروزآبادی در بسیاری از ابعاد شخصی و شخصیتی«متناسب با مسؤولیت خود»، میتواند الگویی شایسته برای کسانی باشد که این روزها به دنبال حضور در جایگاههای حکومتی هستند.
- مرتضی رضائیان
قریب یک سال پیش حجت الاسلام والمسلمین یحیی زاده نماینده متعهد و پرتلاش مردم در مجلس شورای اسلامی رخ در نقاب خاک کشید و مردمان قدرشناس را در سوگ خویش نشاند؛ سید جلیلالقدری که به واسطه «تعهد»، «سادهزیستی» و «جدیت در خدمتگزاری»، محبوبیتی شگفت داشت و آنگاه که بانگ «إرجعی إلی ربک» را لبیک گفت، دلهای بسیاری در فرقت جانسوزش به ماتم نشست و مردمان در تشییع پیکر دردکشیدهاش قیامتی کمنظیر برپاکردند.
جانباز شیمیایی حجتالاسلام سید جلال یحییزاده فیروزآبادی در بسیاری از ابعاد شخصی و شخصیتی«متناسب با مسؤولیت خود»، میتواند الگویی شایسته برای کسانی باشد که این روزها به دنبال حضور در جایگاههای حکومتی هستند. «سادهزیستی» مثالزدنیاش بهرغم حضور چندین ساله در کسوت نمایندگی مردم و فراهمبودن زمینه بهرهمندی از امکانات فراوان و «احتیاط فوقالعاده» در استفاده از بیتالمال، چنان بود که مورد تمجید خاص رهبری عالیقدر نظام هم قرار گرفته بود.
وی به جای اینکه هزینه سفرهای کاری خود را بر بیتالمال تحمیل کند، مسیر طولانی حوزه انتخابیه تا مجلس شورای اسلامی را با اتوبوس و قطار میپیمود و برای سرکشی به حوزه انتخابیهاش، از موتورسیکلت شخصی خویش استفاده میکرد؛ مرکبی بسیار ساده و قدیمی که شاید قراردادن آن در موزه مجلس بتواند برای تودههای مردم امیدبخش و برای برخی متصدیان امروز و فردا، درسآموز باشد. او نمایندگی مجلس را نه طعمهای برای خود و خانواده و بستگان، بلکه «امانت» و «ابزار»ی برای خدمترسانی به مردمان بهویژه محرومان میدانست و از آن جایی که خود و خانوادهاش زندگی «فوقالعاده ساده»ای داشتند، مشکلات مردم را با تمام وجود لمس میکرد و برای رفع آنها سر از پا نمیشناخت.
حجتالاسلام یحییزاده که در دوران دفاع مقدس بارها در جبههها حضور یافته و «جانباز شیمیایی» بهشمار میآمد، گفتار عالمانه را با رفتار صادقانه پیوند زده بود و در مجلس شورای اسلامی در زمره «منظمترین»، «پرکارترین» و در عینحال «کمهزینهترین» نمایندگان شناخته میشد که با کمترین استفاده از امکانات بیتالمال- هرچند حلال و مباح- بیشترین خدمتها را ارائه میکرد. او هیچگاه شیفته جاه و مقام نشد و چنان ساده و بیپیرایه بود که اگر غریبهای او را درجمع و یا سوار بر مرکبش میدید، باور نمیکرد که وی یکی از نمایندگان شاخص و کارآمد مجلس شورای اسلامی است. سید، ساده زیست؛ همچنان که بسیار ساده وارد مجلس شد و ساده و بی هیچ ذخیرهای مادی پس از سالها خدمتگزاری مثالزدنی، به دیار باقی شتافت.
او نمایندهای صادق و متعهد بود که در قضاوتهای سیاسی و رعایت حریمهای شرعی، دقتی بس فراوان داشت و با این همه وصیت کرده بود که «اگر در چند صباح عمر زمانی از کسی گلایه داشتم، به هیچ وجه راضی نیستم کسی بعد از مرگم آن را بیان کند، چه رسد به این که بخواهد همان حرفها را که چه بسا نابخردانه هم زدهام، علم کند و به رخ دیگری بکشد.»
سید اما در یکی از یادداشتهایش گویا نگاهی به این روزها داشته است: «… پس از نماز به خانه آمدم، نان و پنیر و سبزی مثل اکثر شبها افطاری کامل من بود… با توجه به آنچه در جلسات مجلس در این دو سه روز مطلع شدم، این ایام، پایانی است بر اقتصاد و بودجه انبساطی. به هرحال باید باور کرد ما در جنگ همهجانبه اقتصادی دشمن هستیم! باید باور کرد دشمن هدف اصلی را اقتصاد ما قرار داده است! باید قبول کرد که باید فکری نو در انداخت و باید تدبیر کرد. باید قبول کرد که دوره ولخرجی و اسراف سپری شده است!… باید پذیرفت که جنگ جنگ است!» بیگمان وجود اینگونه خدمتگزاران و تلاش برای انتخاب مسؤولانی اینچنین متعهد و کارآمد، در عرصههای گوناگون، امیدواری مردم و استحکام روزافزون نظام اسلامی را در پی خواهد داشت. تا باد، چنین بادا
خدا رحمتش کند و با اجداد طاهرینش محشور فرماید
سعدیا مرد نکونام نمیر هرگز مرده آن است که نامش به نکویی نبرند