محمود زمانی قمی استاندار بازنشسته به علت تصویب قانون منع بهکارگیری بازنشستگان در ادارات و نهادهای دولتی مجبور به کنارهگیری از سمت خود شد. و دوباره برخی مدیران شیفته خدمت! و حکایت بعضی از مدیران این استان که متأسفانه کم نیستند! و… مثنوی هفتاد من است و هر چه از آن نوشته شود بازهم کم است.
انتظار حل شدن مشکلات استان باوجود بعضی مدیران خیالی عبث و واهی بیش نیست؟! چراکه برخی از این مدیران شیفته مدیریت و رئیس بازی!!! نهتنها از نوع مدیران رانتی، ژن برتری و بیانگیزه محسوب میشوند، بلکه متأسفانه فقط بهواسطه زد و بندهای پشت پرده در این جایگاه قرارگرفتهاند و هیچکدام بهواسطه شایستگی، بایستگی، دانش و تجربه به این مقام دست نیافتهاند، بلکه طبق سفارش فلانیهای پشت پرده و گاهی مرکز نشین ها در این مقام جا خوش کردهاند و خاطرشان هم جمع است که فعلاً تکان نخواهند خورد؟!
ولی چه باید کرد؟ متأسفانه برخی تغییرات کلان در سطح استان دلشوره در بین این عزیزان ایجاد میکند! و دوباره باید به دستبوس مرکزنشینان یا دوستان محفلی و حزبی خود جهت استمرار پست و صندلی خدمت خود رجوع کنند! معنی این حرفها را مدیرانی از نوع رانتی، ژن برتری و بیانگیزه خوب درک میکنند؟!
متأسفانه برخی افراد و جریانهای سیاسی مناصب را گوشت قربانی مقاصد خویش نمودهاند و واگذاری پستها را بهنوعی با گروکشی و امتیازگیری به نفع خود یا جناح موردعلاقهشان و حتی گاه بهدوراز شایستهسالاری آرایش میکنند که نتیجه کار آنها، تأثیر منفی بر بازدهی کار نهادها و سرنوشت مردم استان یزد داشته است.
مدیران تصادفی و نالایق زاییده موجسواریهای سیاسی هستند که از وارونه جلوه دادن ظاهر و باطن هیچ ابایی نداشته و گاهی حرفهایی میزنند که خود به آن پایبند نیستند.
متأسفانه عدم تعهد، دلسوزی و همچنین بیتدبیری برخی مدیران و مسئولان استان سبب شده است تا گرد محرومیت همچنان بر چهرهی یزد خودنمایی کند و این استان را بهصورت دائم در میان استانهای کمتر توسعهیافته قرار دهد.
متأسفانه برخی مدیران استان که شعار را سرلوحه کار خود قرار دادهاند تا عمل، با ارائه آمارهای غیرواقعی نهتنها دستاوردی برای این دیار به ارمغان نیاوردهاند بلکه خود مانعی برای توسعه و ترقی شدهاند بهطوریکه آمارها نشان میدهد یزد در بسیاری از شاخصهای صنعتی، اقتصادی و اجتماعی نسبت به گذشته تنزل داشته است.
از زمان روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و شعار دولت در خصوص بهکارگیری همه گرایشهای سیاسی و اقشار در بدنه سیاسی و اداری کشور علیالخصوص در تصدی مناصب مدیریتی و علیرغم تأکید دولت بر شایستهسالاری، متأسفانه به دلیل مشخص نبودن فاکتورهای شایستگی تعریفشده توسط دولت،بسیاری از افراد بانفوذ در گروههای تصمیم گیر و تصمیمساز، موقعیتی برای خود دستوپا کردند و مانند دایههای شیرینتر از مادر بهظاهر از دولت حمایت نموده اما در خفا زمینه دسترسی وابستگان خود را به ثروت و قدرت فراهم نمودند و در شمایل حامیان دولت با به دست آوردن کرسیهای مختلف در برخی از ادارات در سطح استان و شهرستانها چهره دولت را در برابر مردم تخریب کردند و فضای سیاسی و اداری استان و بسیاری از شهرستانها را به جولانگاهی برای تاختوتاز خود تبدیل نمودند و فضای سیاسی جامعه را به سمتی پیش بردند که تصمیم سازان سیاسی که خود این افراد را علم کرده بودند به دلیل عدم موفقیت در اجرای سیاستهای دولت و نارضایتی مردم از روندهای موجود ناچار به باج دادن به این عناصر شدند که هیچگونه وجهه مردمی نداشتند و تنها چند صباحی از طریق روشهای نادرست سیاسی برای خود موقعیتی پوشالی رقمزده بودند.
بلاشک این حقیقت و واقعیت را نمیتوان کتمان نمود که اگر استاندار قبلی نتوانست در برخی از حوزهها بهویژه در عرصه کاهش بیکاری و بحران آب قرین به توفیق باشد، بخشی از مسؤولیت و عدم توانایی آن مربوط به همین افراد و کسانی است که مسؤولیتهای مختلف را بر عهده داشتهاند و همچنان نیز در این مسؤولیتها و منصبها قرار دارند! که متأسفانه شاهد هستیم بیشتر بجای خدمت به مردم دنبال منافع حزبی و محفلی خود هستند.
در شرایط فعلی از ناحیه مردم، صاحبنظران، کارشناسان و دغدغهمندان توسعه و پیشرفت استان که خواهان موفقیت و یا حرکت در مسیر کاهش درد و آلام مردم این دیار هستند به این نکته اساسی مکرراً تأکید شده که تغییر و جهتدهی مناسب در سطح استان ایجاد نخواهد شد، جز اینکه در بسیاری از حوزهها ، خانهتکانی اساسی بر مبنای شایستهسالاری و بهرهوری مناسب در انتخاب مدیران شکل گیرد.
متأسفانه امروز استان یزد، علیرغم برخورداری از بسیاری مواهب طبیعی و اقلیمی و انسانی، باز در سطوحی قابلتوجه از بیکاری، بحران آب، اتباع بیگانه، مهاجرت روستاییان به شهرها، مهاجرت نیروهای تحصیلکرده و جویای کار به نقاط دیگر کشور، آمار طلاق و کاهش ازدواج، آمار جرائم و بزهها، میزان افسردگی، وضعیت نابسامان ساختوسازها و تخریب منابع طبیعی، محجوریت و انزوای نخبگان و شخصیتهای ذینفوذ مذهبی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی استان و دهها پدیده و مشکلات آسیبزای دیگر رنج میبرد!
پس از انتصاب زمانی قمی بهعنوان استاندار یزد بسیاری از سیاسیون، احزاب، تشکلهای مردمنهاد و دلسوزان این تغییر را در رأس مدیریت استان به فال نیک گرفتند و آن را نقطه عطفی برای یک شروع نو و جهتدار قلمداد کردند، بسیاری از آنها امیدوار بودند با آمدن استاندار جدید مدیران ضعیف و بی تدبیر در حداقل زمان عزل و بهجای آنها افراد شایسته، کارآمد و همچنین با رزومه مدیریتی درخشان برای خدمت به مردم به کار گرفته شوند، اتفاقی که چندان رخ نداد و زمانی قمی همچنان با معاونین و مدیران سابق یا جابجایی آنها به کار خود ادامه داد؟!
متأسفانه باید اعتراف کرد مهمترین مشکل امروز جامعه ما بیتفاوتی در سایه سیاست زدگیهای حزبی مسئولان و نخبگان نسبت به مشکلات است. از طرفی میبینیم که مسئولان به یادآوری و هشدارهایی که به آنها جهت کمبودها و معضلات میشود چندان توجه و اعتنایی نمیکنند و از طرف دیگر عده معدودی هم که سعی میکنند همگان را نسبت به مشکلات و آسیبهای جامعه آگاه کنند متهم به سیاه نمایی میشوند.
این ماجرا بهشدت خطرناک است و باید فکری به حال آن کرد. این بیتوجهی میتواند جامعه را از تحرک بیندازد و گرفتار مشکلات پیچیدهای کند که تمامی نخواهد داشت. و باید توجه نمود مشکلات هرچقدر بزرگتر شود تصمیم گرفتن درباره رفع آنها دشوارتر و شاید روزی هم لاینحل باقی بماند.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰