مسئولین مردمی چقدر مردمی هستند؟!

احمد کریمی/ حکمت ما

مسئول مردمی، هر چقدر هم مردمی باشد، نمی تواند مردم را آنگونه که هستند درک کند …

و وقتی مردم توسط مسئول مردمی خوب درک نشوند، مسلماً اولویت مهم رسیدگی به اصلی ترین نیاز های مردم نیز به رتبه های بعدی و بعد از موضوعات دست چندم اداری و دولتی نزول می کند…

درک کردن مردم و فهم مشکلاتشان با قوه تخیل و احساس مردمی بودن میسر نمی شود، بلکه باید دقیقا همان مشکلات را با همه وجود حس کرد و چشید و فهمید…

با نگاهی به الگوی بزرگ مسئولیت و ریاست، حضرت امیرالمومنین (ع) این موضوع به خوبی حس می شود، وقتی امام علی علیه السلام در زمان حکومتش با اینکه فتوحات در زمان خلفای سه گانه ثروت خوبی را نصیب جامعه اسلامی کرده بود و شرایط با زمان رسول گرامی اسلام بسیار متفاوت بود، اما نان جو می خورد آن هم به اندکی و خواب و استراحتش شدیداً تحت تاثیر بود، در روز با شلاقش به میان بازار می آمد و در شب با همیان نان و خرما به میان فقرا، و لباسش خشن تر و ضخیم تر و آزاردهنده تر از لباسی بود که بر تن غلامش کرده بود، که مبادا ذره‌ای از مردم و احساسشان دور شود و وقتی حس کرد که کوتاهی کرده، صورت به آتش تنور خانه آن زن شوهر از دست داده نزدیک کرد و فرمود: ای علی! بچش طعم آتش را! این جزای آن کسی است که از وضع یتیمها و بیوه زنان بی‏خبر باشد.

این سبک زندگی، عین زندگی آن قشر ضعیفی‌ست که کف جامعه در حال جنگی نابرابر با مشکلاتش می باشد، آنچیزی که در مسئولین مردمی ما دیده نمی شود؛ و می گویم مسئول مردمی! چون مسئول غیر مردمی را فقط برای آتش جهنم آفریده اند و بس !!!

کت و شلوار، ماشین خوب، اتاق کار با صندلی گردان و کولر گازی و صدها ضابطه اداری و دولتمندی، نمی تواند عمق فلاکت و عسرت کارگری را برساند که روزهای آخر برج را از صندوق صدقات خانه، پول برای خرید نان بر می دارد…

فتوا نمی دهم، اما حس می کنم مردمی نبودن تنها درد مسئولینِ مردمی جامعه ماست، نه کم کاری می کنند، و نه بدِ مردم را می خواهند، بلکه به حس عمیق مردمی بودن نرسیده اند؛ چه؛ حتی کیلومترها نیز با آن فاصله دارند، حتی اگر ساعات زیادی در روز با مردم باشند، که آن هم به خاطر جلسات و … و… نیستند !

باید مثل علی(ع) فقیر شد، اول، فقیری به درگاه خدا و سپس فقیری در بین مردم؛ تا فشار حاصله از این وضعیت سخت که بدتر شدنش، چیزی جز نتیجه سیاست مذاکره با گرگ نبود را به خوبی حس کنند…

رفقا، وقتی از خالی بودن خانه از نان، و جیب از پول، هشتتان گروی نهتان شد و چاره اتان بیچاره، آن وقت برای مردمی که مثل خودتان هستند به آب و آتش می زنید…

رفقا، روی صندلی گردان و اتاق خنک با کولر گازی کم مصرف، احساس سرشکستگی مردی که بیکار، مردی که حقوق نگرفته، مردی که علیل و مردی که بی پول است را نمی توان چشید …

تفاوت مسئول غربی و اروپایی با مسئول ایرانی، که فقط مکان و سرزمینی نیست که در آن مسئولیت دارند!؟ بلکه در الگوهایی هست که باید برای حاکمیت بر مردم از آنها تبعیت کنند…

باید مثل علی(ع)فقیر شد، با اینکه توانایی ثروتمند شدن داشت، این اولین پله حاکمیت بر مردمی است که در میدان جنگ نابرابر اقتصادی با همه دنیا بر سر اعتقاداتش در افتاده است …