- حجه الاسلام و المسلمین ابوالفضل امامی میبدی
بیش از یک دهه پیش یک روشنفکر مآب به نام مهاجرانی که خودش اعلام کرده بود که در کودکی شیر خر خورده است، در اقدامی مشکوک موجی رسانه ای را به راه انداخت که عزاداری برای امام حسین سبب افسردگی می شود. نقاب ضدیت وی با اهداف امام خمینی وقتی برافتاد که وی در پی فتنه خانمانسوز و نفس گیر ۸۸ به انگلیس پناه برد.
متأسفانه استاندار یزد که تخصصی در حوزه اسلام شناسی، فقه اجتماعی و فقه تربیتی ندارد، در مصاحبه ۲۴ آذر ۹۲ با سایتی مدعی اصلاحات، در پاسخ مطلبی درباره نشاط اجتماعی در یزد می گوید:
«این مسئله را با من در میان گذاشتند. افسردگی مردم یزد مطرح شده است، چه باید کرد مهم است. به مسئله و جنبه های غم انگیز هم باید اشاره شود، برای نمونه برنامه های صدا و سیمای یزد با دیگر استان ها تفاوت زیادی دارد. به طوریکه عمده برنامه های یزد حزن و اندوه است. الان مذهبی های ما هم با صدا و سیمای یزد مشکل دارند. ما باید توجه داشته باشیم که دین اسلام یک دین سرزنده و شاداب است. در واقعه عاشورا شما واقعه عشق و عشق بازی را می بینید، بحث کشت و کشتار نیست بلکه چون حضرت امام حسین علیه السلام آگاهانه وارد میدانی می شود که باطلی حق جلوه داده نشود و حقی باطل نشان داده نشود. این صحنه ها صحنه های زیبایی دارد که ما تبدیل به حزن و اندوه کرده ایم. من می گویم رویه کارهای ما باید طوری باشد که ما را به سرچشمه اسلام برساند. آداب و رسوم ما متفاوت است که باید تغییر کند. این تغییر به نظر من با شرایط روز تغییر می کند».
روشن است که این سخنان ارزش پاسخگویی ندارد و کافی است بدانید که بین گریه بر سید الشهداء و افسردگی رابطه تضاد وجود دارد نه رابطه مستقمیم. به هر روی آقای میرمحمدی لابد می تواند بفهمد که امام زمان الگوی همه جهانیان است و ایشان هر صبح و شام بر مصیبتهای امام حسین گریه می کند. عجیب است که جناب استاندار معیار تغییر را هم مشخص کرده است: «آداب و رسوم ما متفاوت است که باید تغییر کند. این تغییر به نظر من با شرایط روز تغییر می کند».
البته وی در این جا صراحتاً از نظر خودش حرف می زند! آیا جناب استاندار، فقیه است؟ آیا در فقه وی، «شرایط روز» هم یکی از منابع فقه تربیتی و اجتماعی است؟ چگونه یک فرد بی تخصص به خود اجازه می دهد در حیاتی ترین و حتی امنیتی ترین مسائل حاکمیت و اسلام با این روش برخورد کند؟
البته جمعی از اهل علم، پاسخی مشفقانه و مستندی به وی دادند؛ ولی ما از بازتاب رسانه ای واکنش استاندار مطلع نشدیم. خوب است که جناب استاندار در این فرصتی که در اختیارش قرار گرفته استف اشتباه فاحش خود را رسماً اعلام کند. همه می دانیم که بی احتیاطی و اشتباه درباره خط سرخ امام حسین، بسیار خطرناک است.
آقای استاندار همت کنند از مسئولین بخواهند که یه بررسی کنند گستره خودکشی های سطح کشور و حتی استان چقدر مربوط به گریه کن ها امام حسین هستند و چقدر مربوط به افراد فراری از این جلسات!!!
راه دوم هم اینه که ایشون یه مدت به دور از اجبار و شرایط پست و میز به این جلسات برن بعد بیان در این خصوص اظهارنظر بفرمایند. وقتی بعضی از دوستان مجبورن بخاطر پست و مقام در یک چنین مجالسی شرکت کنند خوب مطمئناً تو روحیه شون تاثیر می ذاره
نکته سوم هم اینکه آقای استاندار یه سر بعد از جلسات کمیل و عزاداری برن روحیه و حالات مردمی که از جلسه بیرون میان بخصوص رفیق، رفقایی که دو سه نفره اومدن رو ببینند تازه خنده و شوخی هاشون گل میکنه
آقای امامی چه قدر خوب ای کاش در جامعه ما هر کس در تخصص خودش حرف بزند. مطلب بجاست. اما خود شما هم در بسیاری از جاها در حوزه اقتصادی، سیاسی و در هر زمینه ای مطلب می نویسد. که این هم جای سوال دارد که چرا برخی روحانیون خود را در تمام زمینه ها متخصص می دانند!
سلام به شما
من نمی دونم شما چند سال که توی رشته اقتصاد درس می خونی حق اظهار نظر داری، ولی من با ۳۷ سال سن، ۱۸ سال در حوزه علمیه درس خواندم و در تحصیلات اکادمیک هم کارشناسی و کارشناسی ارشد را گذرانده ام؛ یک دوره کارشناسی ارشد در رشته تبلیغ بین المللی هم خوانده ام؛ الان هم ترم چهارم دکترای فقه سیاسی؛ گرایش روابط بین الملل هستم. آیا حق ندارم درباره مسائل سیاسی و اقتصادی بنویسم؟
شما فکر می کنید که ما چند سال از عمرمان را بایدمطالعات اقتصاد اسلامی بگذرانیم تا اجازه داشته باشیم یک مقاله عمومی در حوزه نقد برخی مسائل اقتصادی بنویسیم؟
ضمن اینکه اگر کسی حرف درستی بزند، حتی اگر در تخصصش نباشد، باید حرف را پذیرفت. به هر حال حتی اگر کسی تخصصی در امری هم داشت، باید اشتباهاتش را با دلیل نشان داد. و من هم مثل هر کس دیگر، نیازمند نقد علمی و ضابطه مند شما دوست ارجمند هستم.
لطفا ما را یاری کنید