بسیار عادی مطالعه می کردم و استرسی هم نداشتم/ فعالیت های هیئتی را به خاطر کنکور تعطیل نکردم

در زمان کنکور و اوج مطالعه درسی نیز از اخبار روز جامعه و مسائل شهر بی اطلاع نبودم و به نوعی اخبار را هم دنبال می کردم، اینطور نبود که ساعات مطالعه در خانه، مرا از اطرافم بی خبر کند.

کنکور با همه فراز و نشیب هایش در سال ۱۳۹۶ به منزل نتایج و مقصود رسید و دانش آموزان شرکت کننده در این ماراتن علمی، حاصل تلاش های بلند مدت خود را دیدند.

به گزارش میبدما؛ یک از بهترین رتبه های کنکور امسال در شهرستان میبد با رتبه ۴۳ انسانی، احمد دهستانی می باشد؛ که با وی در مورد کنکور و حواشی این رقابت علمی بزرگ کشور، گفتگویی صورت داده ایم که در ادامه می خوانید:

لطفا خودتان را معرفی کنید و کمی از سابقه تحصیلی خود بگویید؟

احمد دهستانی هستم متولد ۱۳۷۸، دوران ابتدایی را در مدارس ۱۲ بهمن ده آباد و شفیعی مهرجرد و دوران راهنمایی را در مدرسه ابن سینا پشت سر گذاشتم.

دوران دبیرستان را نیز در دو مدرسه بودم، سال اول و دوم  را در ولی عصر(عج)، سوم و پیش دانشگاهی را در مدرسه مولوی بودم. از نکات قابل توجه سال دوم این بود که حدود ۲۰ نفر از هم کلاسی هایم از بچه های افغانستانی بودند و همه آنها هم در کلاس ما تجمیع شده بودند و دوران دوستی با آنها هم دوران خوبی بود و مشکلی با هم نداشتیم، البته از این تعداد فقط نزدیک به پنج نفرشان در کنکور شرکت کردند.

از چه زمانی برای کنکور حرکت جدی را شروع کردی؟

در سال های اول و دوم دبیرستان زیاد به آن فکر هم نمی کردم. البته در سال سوم تمرکز بیشتری روی این موضوع داشتم. به هر حال صرف نظر از بحث مدرک و مسائل مالی و به خاطر علاقه ای که به علوم قضایی داشتم، رشته انسانی را انتخاب کردم و الحمدلله در کنکور هم موفق به کسب رتبه خوبی شدم.

مطالعه درسی شما برای کنکور از چه زمانی شروع شد، و چه زمانی برای آن صرف کردی؟

از ماه رمضان سال ۹۵ تقریبا خواندن را شروع کردم. تابستان را بیشتر تست زدم و چون زمان خوبی تا کنکور مانده بود، درس های عمومی را کاملا خواندم و حتی کتابی مانند تاریخ ادبیات را که دو جلد حجیم هم هستند را یادداشت برداری و خلاصه نویسی کردم. البته در ماه مبارک رمضان به آن صورت که باید، نخواندم، دیر شروع کردم ولی استرسی هم از این بابت نداشتم.

قبل از نوروز روزی پنج الی شش ساعت مطالعه داشتم و گاهی این زمان به سه ساعت نیز می رسید. در ایام نوروز و بعد از آن که تعطیل بودم و به نوعی به این زمان، زمان طلایی نیز می گویند حتی تا ۱۲ ساعت نیز مطالعه درسی در روز داشتم، البته تا هشت ساعت نیز می رسید گاهی.

به هر حال فشار زیادی روی خود نمی آوردم، به نظرم مدارس پسرانه این حسن را نسبت به مدارس دخترانه دارند که فشار کمتری بر دانش آموزان می آید، و آزادی عمل بیشتری در مطالعه درسی دارند.

زمان مطالعه را هم از ساعت پنج و نیم صبح شروع می کردم چون واقعا هم زمان از دست نمی رفت و هم تمرکز خوبی داشتم، از آن طرف هم بیشتر از ساعت ده شب ادامه نمی دادم و زودتر می خوابیدم.

کلاس های ویژه و موسسه ای هم ثبت نام داشتی؟

تنها آزمونی که شرکت کردم از طرف مدرسه بود که البته برای همه تقریبا اجباری بود و بقیه نیز شرکت کردند. فقط یک موسسه و در یک آزمون تستی شرکت کردم که آن هم اینطور نبود که مثل برخی از افراد پول بدهم و دنبال موسسه ها باشم، بلکه دوستانم زمینه اش را فراهم کردند و من هم در یک آزمون شرکت کردم.

توصیه ام نیز به دانش آموزان کنکوری این است که در آزمون های ثبت نامی آموزش پرورش شرکت کنند و این دو آزمون جامع، اصل هستند و می توانند به صورت زیادی کمک کنند.

در زمان مطالعه برای کنکور رابطه شما با خانواده چطور بود؟ تجربه شده که بچه ها به نوعی در قرنطینه درسی می روند و گاهاً خانواده نیز به خاطر آنها در محدودیت های زیادی قرار می گیرند.

خانواده من به خاطر کنکور اصلا محدود نشدند، حتی در زمان تعطیلات نورزو نیز چند روزی به مشهد مسافرت کردند. حتی خودم نیز به خاطر کنکور روی همه فعالیت های دیگرم چشم نبستم. به نوعی هم هیئت را می رفتم، هم در بسیج تا حدودی فعال بودم، مسجد و نماز هم سر جایش و مرتباً برقرار بود.

البته به عنوان مثال بسیج را در چندماه مانده به کنکور کمتر رفتم، هیئت را از هفته ای چند بار که به هیئت های مختلف می رفتم، محدود به همان هیئت هفتگی خودمان کردم ولی تعطیل نکردم.

مشاوره تحصیلی هم رفتید؟ یا مشاور داشتید؟

من نه مشاوره رفتم و نه به سازمان های مختلف برای این مسئله مراجعه داشتم. البته با مشاور مدرسه، آقای کلانتری، در دبیرستان در ارتباط بودم و ایشان خیلی به من کمک کرد، و همین طور آقای حسنی هم کمک زیادی کردند و به واسطه ایشان توانستم عربی را صد در صد بزنم، که از همه آنها تشکر ویژه می کنم.

گفتید فعالیت های هیئتی هم داشتید؟

بله، آشنایی زیادی با هیئت های میبدی دارم. هفته ای هم به چند هیئت مختلف سر می زدم. در هیئت معروف به “شاخ‌شاخ” هم که سابقه زیادی در مهرجرد دارد، مداحی کرده ام که البته در نزدیکی کنکور به خاطر بر هم خوردن تمرکز در تمرین و کار کردن روی سبک ها، موقت کنار گذاشتم.

هیئت محبان الحسین(ع) مهرجرد را از سال ۹۲ هفتگی شرکت می کنم، در انجا البته به کارهای هیئت و فعالیت ها نیز کمک می کنم و مسئولیت دارم.

در مناسبت ها نیز اصلا هیئت را رها نکردم، فاطمیه قبل از نوروز، و حتی ماه مبارک رمضان و شب های احیا که کمتر از یکماه مانده به کنکور را به طور کامل در هیئت فعالیت داشتم.

این مدل رسیدن به کار هیئت به درس خواندن و تمرکز بر یادگیری و یاداوری دروس تاثیر نمی گذاشت؟

به نظرم مسجد و حسینیه و فعالیت های هیئتی اصلا محدودیتی برایم ایجاد نکرد. درس خواندن سر جای خود بود و به جای تفریحات بیهوده و خیابان گردی و … و یا حتی سینما رفتن مانند برخی از دوستانم، هیئت و مسجد جایگزین شده بود.

در هیئت و حسینیه هم قوت قلبی داشتم که همان قوت قلب مانع از استرس و دلهره برای من در کنکور بود. به راحتی در مراسم ها شرکت می کردم و دغدغه این را نداشتم که این فعالیت ها مرا از درس عقب می اندازد، و معنویت برای من کمک بسیاری موثری بود.

یعنی زمان بندی خاصی برای هیئت رفتن و درس خواندن داشتید؟

به عنوان مثال من دو ساعت درس می خواندم، و برای زمان استراحتم مداحی گوش می کردم، این هم به نوعی برایم روحیه بخش و آرام بخش بود و هم به نوعی یاداوری سبک هایی بود که بعدا در هیئت از روی انها مداحی می کردم.

گوش دادن به مداحی و رفتن به هیئت و حسینیه، به قول برخی برای شما افسردگی ایجاد نکرد؟!

این حرف مضحک و مسخره را بنده قبول ندارم، با اینکه برخی آن را جار می زنند. فضای هیئت و مسجد برای من بسیار روحیه ساز بود و قوت قلب خوبی نیز پیدا کرده بودم. حرف من این است که آن چیزی که باعث به هم ریختن روحیه و روان منِ دانش آموز می شود، دیدن فیلم هایی است که هیچ سنخیتی با فرهنگ و آداب و رسوم و عرف ما ندارد. البته نمی خوام بحث سینما را پیش بکشم، به هر حال مخالف تماشای فیلم نیستم، ولی وقتی برخی هیئت و حسینیه را زیر سوال می برند و حتی مراسم فاطمیه که چند سال پیش در نوروز بود را مورد هجمه قرار می دهند، باید هم آن را با این موضوع مقایسه کنیم.

غیر از فعالیت های هیئتی درمحورهای دیگری هم فعالیت داشتی؟

بله، البته به جز مسجد و بسیج، در فضای مجازی هم فعالیت هایی داشتم، البته به آن صورت نبوده که همه بدانند و به این موضوع شهرت داشته باشم، اما فعالیت هم داشتم.

در کنار مطالعات درسی هم همیشه مطالعه غیر درسی داشتم. حتی اگر پنج دقیقه هم در  روز فرصت برایش جور میشد، مطالعه می کردم.

در زمان کنکور و اوج مطالعه درسی نیز از اخبار روز جامعه و مسائل شهر بی اطلاع نبودم و به نوعی اخبار را هم دنبال می کردم، اینطور نبود که ساعات مطالعه در خانه، مرا از اطرافم بی خبر کند.

در طرح مطالعاتی شهید مطهری نیز شرکت می کردم، که البته زمان کنکور به صورت موقت تعطیل شد تا ان شاءالله بعدا ادامه دهم.

اگر این موفقیت را کسب نمی کردی و یا حتی از کنکور موفق بیرون نمی امدی، چه می کردی؟

من اطمینان زیادی به موفقیت در کنکور داشتم، حتی باور کنید روی رتبه دو رقمی منطقه هم فکر می کردم و انتظارش را داشتم که موفق باشم.

از شما متشکریم که در این گفتگو شرکت کردید

بنده هم ممنونم