هجمه توهین آمیز اصلاح طلبان به مردم میبد به خاطر رای ضعیف به دکتر روحانی!

اینکه این استاد محترم دانشگاه، با نگاه از بالا به پایین، مردم میبد را به خاطر عدم رای به کاندیدای محبوب خود، سنتی و دارای خصلت پیروبودن بخواند، واقعا پسندیده نیست.

انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری با انتخاب دکتر حسن روحانی به عنوان رییس جمهوری اسلامی ایران و در مقابل نه ۴۳ درصد از مردم ایران به ایشان همراه بود و علیرغم پیروزی رییس‌جمهور مستقر در این انتخابات اما در بسیاری از شهرستانها و ۸ استان کشور(سمنان، خراسان جنوبی، قم، زنجان، همدان، خراسان شمالی، مرکزی و خراسان رضوی)، آقای روحانی موفق به کسب رای اکثریت مطلق مردم نشد که از جمله این شهرستانها می‌توان به «میبد» اشاره نمود.

به گزارش میبدما؛ پس از این اتفاق، معدودی از اصلاح‌طلبان در شبکه های مجازی شهرستان میبد علنا مردم میبد را به‌خاطر این‌گونه رای‌دادنشان، مورد هجو و توهین قرار دادند که مستندات آن موجود است. اما به تازگی یکی از پایگاههای اطلاع‌رسانی شهرستان میبد با انتشار مطلبی به قلم یکی از اعضای محترم هیات علمی دانشگاه یزد که به اذعان خودش یک شهروند یزدی است که حتی سکونت در میبد هم ندارد، به واکاوی دلایل رای ضعیف میبدی‌ها به دکتر روحانی پرداخته است که در بخش‌هایی از آن با غلظتی کمتر و در لفافه، ادامه روند توهین‌آمیزی که در سطور پیشین به آن اشاره شد، مشاهده می‌شود..

این استاد گرامی دانشگاه در جای‌جای متن خود به تحلیل مبتنی بر «شنیده‌هایش» پرداخته؛ شنیده هایی که بعضا کاملا اشتباه و به دور از واقعیت می‌باشد و البته از یک استاد محترم و فرهیخته انتظار زیادی نیست که تحلیل خود را صرفا بر مبنای شنیده هایی – که عمدتا هم قابل خدشه است- استوار نسازد.

ایشان اولین دلیل رای شکننده دکتر روحانی در میبد را «بافت نسبتاً سنتی و مذهبی مردم میبد» دانسته و متکی بر آن مدعی شده که درباره سند ۲۰۳۰ علیه دولت مستقر دروغ‌پراکنی شده و چون مردم میبد خصلت «پیرو بودن»! را در خود دارند و از حقیقت امر اطلاعی نداشته‌اند، از احساسات مذهبی آنان سوءاستفاده شده و به همین خاطر آنان به روحانی رای نداده‌اند!

اینکه این استاد محترم دانشگاه، با نگاه از بالا به پایین، مردم میبد را به خاطر عدم رای به کاندیدای محبوب خود، سنتی و دارای خصلت پیروبودن بخواند، واقعا پسندیده نیست. نقد مردم و رای آنان کار نادرستی نیست اما توهین به آنان و تلویحا ادعای قشری و مرتجع بودن آنان را نمودن به‌هیچ‌وجه زیبنده ایشان نیست. متاسفانه یکی از عارضه‌های سوء اصلاح‌طلبی در سال‌های اخیر نیز همین بوده که وقتی مردم اقبالی به آنان نداشته‌اند، برخی از آنان یا ادعای تقلب کرده‌اند و یا اینکه متاسفانه به توهین به مردم روی آورده و آنان را سنتی، متحجر، بی لیاقت، قابلمه به دست و بی‌سواد خوانده‌اند.

نویسنده در بخش دیگری از مطلبش یکی دیگر از دلایل رای ضعیف مردم میبد به دکتر روحانی را رقابت دائمی و طولانی میان مردم اردکان و میبد دانسته که از قدیم‌الایام وجود داشته و اینکه اردکان معمولاً دارای مشی اصلاح‌طلبی بوده است و در مقابل، این نگاه تقابلی مردم میبد در برابر مردم اردکان در این دوره عمداً از سوی افراد ستاد رقیب تشدید شد و عوامل قومی و فواصل و اختلافات داخلی نیز با تقویت شدن توانست بر روی نگرش مردم میبد تأثیرسوء گذاشته و آراء بیشتری را برای جناح رقیب که اصول‌گرا تلقی می‌گردید جلب نماید.

مطابق با تحقیقات خبرنگار ما اینکه ستاد دکتر رییسی در میبد بر اختلافات کهنه میبد و اردکان دست گذاشته و از این طریق به کسب رای پرداخته مطمئنا ادعای گزافه‌ای است که معلوم نیست چنین مطلب خلاف واقعی از کجا آمده است. اما علیرغم این، نمی‌توان کتمان کرد که هرگاه اصلاح‌طلبان مقدرات کشور را در دست داشتند، نه تنها میبد، بلکه بسیاری دیگر از شهرستانهای استان به نفع یکی دو شهرستان خاص، متضرر شده‌اند؛. برای نمونه در دولت یازدهم نه تنها اقدام یا پروژه چندان چشمگیری برای شهرستان میبد تمهید نشد بلکه تا جای ممکن، مناصب استانی، خالی از نخبگان میبدی شد و حتی فراتر از آن، بسیاری از پستهای دولتی شهرستان میبد هم به افراد غیربومی واگذار گردید و به نوعی استعداد و نبوغ ۱۰۰ هزار میبدی از این طریق نادیده گرفته شد.

نویسنده محترم در ادامه ادعای دیگری را مطرح کرده و باز هم خود را موظف به اثبات آن ندیده است. وی مدعی شده مردمان شهرهایی چون بافق، بهاباد، ابرکوه و میبد، اوضاع اقتصادی نابسامانی که در این سال‌ها حاکم بوده را از چشم دولت روحانی دیده‌اند و در مقابل فریب وعده‌های اقتصادی پوپولیستی رقیب را خورده‌اند! درحالیکه در شهرهای بزرگ مانند تهران [احتمالا به دلیل اینکه شعور بیشتری نسبت به مردم میبد داشته اند!] کمتر تحت تاثیر آن شعارها قرار گرفته اند و به دکتر روحانی اقبال نشان داده اند!
مشخص نیست مقصود نویسنده از شعارهای پوپولیستی دقیقا کدام موارد بوده اما از ادامه متن وی مشخص می‌شود که یکی از برنامه‌های ارائه شده دکتر رییسی در انتخابات، یعنی سه برابر نمودن یارانه دهک‌های پایین جامعه- مدنظر نویسنده بوده است. این در حالی است که اولا وضعیت اقتصادی اکثر مردم میبد، متوسط است و سطح معیشت آنان تفاوت چندانی با مردم یزد و اردکان و اشکذر ندارد، بنابراین دلیلی ندارد که میبدی‌ها فریفته این شعار شوند و اردکانی‌ها و یزدی‌ها نشوند؛ مگر آنکه نویسنده، مردم میبد را عوام‌ و ساده‌لوح و زودباور بداند که متاسفانه نشانه‌هایی از چنین نتیجه ای در خلال سطور مطلب مورد اشاره مشاهده می‌شود. ثانیا اخیرا سخنگوی دولت که در عین حال رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی هم هستند، حتی از ۵ برابر نمودن یارانه دهکهای پایین جامعه (شامل ۱۰ میلیون نفر) سخن گفته است! بد نیست این استاد محترم دانشگاه بفرمایند که آیا دولت فعلی هم گرفتار پوپولیسم شده‌اند یا اینکه این برنامه از ابتدا هم مشکلی نداشت و فقط اشکالش این بود که از زبان آقای دکتر رییسی مطرح شد؟!

نویسنده در ادامه باز هم مردم میبد را نواخته اما با تاسف‌فراوان این بار به شکلی زننده! وی توزیع اقلامی چون نبات و پارچه سبز و همچنین سید بودن آقای رییسی را در زمره دلایل رای دادن مردم میبد به وی قلمداد نموده است!! البته مبدع این سخن خلاف واقع، این استاد محترم دانشگاه نیست بلکه او این تخریب را از مناظرات انتخاباتی وام گرفته؛ مناظراتی که در آن جلوی چشم میلیون‌ها بیننده و وقتی هیچ چیز دیگری برای تخریب رقیب پیدا نشد، او را به دروغ، متهم به توزیع نبات و پارچه سبز جهت کسب رای کردند! حالا آقای نویسنده با تکرار این ادعای کذب، مدعی شده مردم میبد هم فریفته پارچه سبز و نباتی شده‌اند که برساخته ذهن وی و هم‌فکرانش بوده است و به این ترتیب در این نوشته هم به دکتر رییسی تهمت زده شده و هم به شعور مردم فهیم و فرهیخته میبد توهین شده است!
در مجموع به نظر می‌رسد بسیاری از ادعاهای مطروحه توسط این عضو محترم هیات علمی دانشگاه کاملا مخدوش و یا قابل خدشه است و همانگونه که ایشان می‌دانند شرط ابتدایی یک تحلیل علمی و منطقی، صحت داده‌های اولیه و پردازش مستند و منطقی این داده‌ها می‌باشد. فراتر از این موارد، ای‌کاش این برادر عزیز و همه ما با کنارگذاشتن حب و بغض‌های نفسانی و سیاسی، با درنظر گرفتن اینکه همه ما دیر یا زود، باید از این دنیای پست و مادی خداحافظی کنیم، خدا و قیامت را در تحلیل‌هایمان خط نزنیم. ماه رمضان، بهترین زمان برای شروع است…