چه کسی جلوی رخنه فرهنگی فاجعه بار برخی از فیلم ها را می گیرد؟!/ مدیریت آموزش و پرورش، بانی رخنه فرهنگی در میبد؟!

اگر به این نفوذ و رخنه و تهاجم فرهنگی، اطلاقِ “کثیف و سخیف” نکنیم، حتماً به انفعال و سکوت و عدم مقابله دستگاه های فرهنگی و قضایی و دولتی مرتبط، “سکوتی سخیف” را می توان اطلاق کرد.

احمدکریمی/ حکمت ما:

سینمای ایران، چه قبل و چه بعد از انقلاب، اخلاق خود را از سینمای غربی و در واقع از اصل خویش دور نکرده است، هر چند، فیلم های ارزشی زیادی نیز در این وادی ساخته و اکران شده اند، اما از بالا و از نمایی کلّی، و با نظاره کردنِ سینمای داخلی، این سوال مهم به ذهن متبادر می شود که: واقعا چرا سینمای ما به طرف انقلاب چرخشی کامل نداشته و هنوز هم سوای از اسلام و نظام اسلامی در حرکت است؟

در متن سینمای ایران، می توان نقطه های عطف بیشماری را به تماشا نشست که نمود و بروز و ظهورِ خلاصی بخش عمده ای از این بدنه بزرگ از حقیقت نظام اسلامی و مردم آن است؛ که برای نقد و بررسی این نقاط عطف، باید به اهلش رجوع کرد.

این روزها اولین محصول مشترک سینمای هند و ایران بر روی پرده سینماها در حال اکران است، و یکی دیگر از آن نقطه های عطف در شرف اتفاق است. نقطه عطفی که البته مدتی پیشتر زمینه سازی آن شروع شده و قبحِ این نوع فیلم ها مدت هاست که ریخته شده است…

636065280096083028

“سینما چی” های ما خیلی از – به اصطلاح- تابوها را با جانفشانی و تلاش خستگی ناپذیر!!! خود شکسته اند و هر روز به اعتقاد خودشان در حال فتح قله های هنرمندی!!! بیشتری در خفقان !!! جمهوری اسلامی هستند.

این روزها فیلم های “روابط آزاد” و “روابط قبل از ازدواج” و اصلاً ” روابط بدون ازدواج”، دیگر کسی را اذیت نمی کند و سینماچی ها به سراغ دور زدن محور بزرگتری مانند حجاب و عفاف و حیا رفته اند. هر چند هنرمندان زن ایرانی که برای نشان دادن بهتر هنر خود، کشف حجاب و کشف عفاف و حیا!!! را لازم دیده اند، به آن سوی مرزها رفته اند و می روند، اما ذات سینمای ما که جدای از ذات سینمای غربی نیست، برای بی بهره نشدن از خانم های آنچنانی، و به رغم ناتوانی در استفاده از خانم های هنرمند داخلی برای این موضوع، به سراغ خانم های نسخه ی خارجی می رود و طبیعتاً به خاطر حساسیت کمتر از بی حجابی آنها استفاده می کند!

%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d9%be%d8%a7%d8%b1%d8%a7%d8%af%d8%a7%db%8c%d8%b3

نگارنده از اولین تجربه ساخت این نوع فیلم ها سررشته ای ندارد، و مطمئناً مانند ” فیلم سلام بمبئی” یک روزی شروع آن، نقطه عطفی جدید در سینمای داخلی بوده است، اما مطمئناً این شروع، که در گذشته های دور اتفاق افتاده است، تا به هم خوابی و هم آغوشی در فیلمها و نشان دادن اتفاقات اتاق خواب منتهی نشود، از حرکت و تلاش نمی ایستد.

چند سالی از مصاحبه خانم لیلا حاتمی با شبکه تلویزیونی یورونیوز نگذشته است و هنوز مدارک این مصاحبه در رسانه ها موجود است. این هنرپیشه ایرانی، در حاشیه جشنواره فیلم مراکش، نشان دادن صحنه های خصوصی تر در فیلم های اسلامی را اتفاقی خوشایند توصیف می کند، و جالب تر انکه این موضوع را باعث حسودی خود نمی داند !!!(لینک)

خانم لیلا حاتمی از آن دسته از هنرمندانی! است که ماندن را به رفتن ترجیح داده اند، اما اخلاق سینمایی آنها، کاملاً غربی و غیر اسلامی است، که نمونه های آن مانند روبوسی با مردی اجنبی در حاشیه یکی از جمع های سینمایی، بسیار حاشیه ساز شد…

آرمان سینمای اتاق خوابی، بدون سانسور و خصوصیِ آنچنانی، آرمانی است که برای گروهی از هنرمندان! ایرانی آرزویی دست یافتنی ست، و برای آن اگر نگوییم “خواسته” در حال برنامه ریزی و پی ریزی هستند، “ناخواسته” و با این روند رو به رشد، در حال زمینه سازی آن هستند، و در این مسیر پیشرفت چشمگیری نیز داشته اند!

سینمای امروز ایران- سوای از ملیت بازیگران داخل فیلم ها-  سینمایی است که زنان سر برهنه را در خود به نظاره می نشیند و سینماچی های معتقد به سینمای غربی، این به اصطلاح نقیصه بزرگ را با دور زدن قوانین شرعی و عرفی و قضایی، جبران کرده اند!!! گرچه توان خانم های هنرمند ایرانیِ معتقد به آرمان سینمای هرزه، بیش از این نبود که از روسری به کلاه های متفاوت رو بیاورند و یا اینکه موهای خود را چند وجبی بیرون بگذارند و یا در انتهای آن با لباس های کم و تنگ در فیلم ها ظاهر شوند، اما زنان خارجی این محدودیت را ندارند و با رخنه ای عجیب و عدم مقابله و سکوتی عجیب تر، این مشکل را از سر راه خود برداشته اند!

image-800-533

اگر به این نفوذ و رخنه و تهاجم فرهنگی، اطلاقِ “کثیف و سخیف” نکنیم، حتماً به انفعال و سکوت و عدم مقابله دستگاه های فرهنگی و قضایی و دولتی مرتبط، “سکوتی سخیف” را می توان اطلاق کرد.

با انفعال وزارت ارشاد و روند رو به رشد این ضعف و اهمال کاری، باید منتتظر عواقب ناخوشایند زیادی بود، کما اینکه با تحلیل کامل جریان سینما، امروز نیز سینمای ما فقط یک فاجعه است. فاجعه ای که اگر برای متوقف کردن آن برنامه مفید، موثر و قدرتمند ارائه و اجرایی نشود، ضربات جبران ناپذیری -نه تنها به نسل سینمارو ما، بلکه- به نسل جوان و قوای محرک و آینده ساز ما وارد می شود!

این ضربه در حالی اثر و قدرت تخریبش بیش از پیش می شود که – مانند شهرستان میبد- “آموزش پرورش” نیز متولی اکران فیلم های سخیف و مفتضح می شود، فیلم هایی که به خاطر جایگاه اکران کننده آن، بیشتر مخاطبینش از بدنه نوجوانها، جوانان و خانواده ها هستند!!!

و در انتها باید گفت: تنها نقطه امیدواری کسانی که سینمای ضد اسلامی و ضد اخلاقیِ داخلی و خارجی را رصد می کنند، فیلم هایی مانند “یتیم خانه ایران” و ” محمد رسول الله(ص)” هستند که آبروی ما در برابر چشم آیندگان خواهند شد.