نکاتی درحاشیه مطلب پر ازغلط معاون عمرانی استاندار یزد درباره امام(ره)
اگر اصرار دارند به مسایل فرهنگی ورود کنند و در کنار آقای طالبی ایشان، معاون سیاسی-عمرانی باشند، بهتر است به جای تعظیم کردن به دادستان تفت، ابتدا دو واحد درس وصیتنامه امام(ره) را در یکی از دانشگاههای استان بگذرانند.
معاون امور عمرانی استاندار در اظهارنظری بدون ارتباط با حوزه تخصص و فعالیت خود پیرامون سخنان اخیر امام جمعه مهریز نوشته: «حضرت امام خمینی(ره) در جایی، فکر میکنم وصیتنامه خودشون ذکر میکنند که اگر جایی برخلاف قانون تصمیمی گرفتم، بنا بر مصالح جنگ بود و از این به بعد همه چی بر مبنای قانون خواهد بود (نقل به مضنون) حال دادستانی برای اجرای قانون میبایست توبه کند. چه میشود ما را. به احترام دادستان محترم تفت کلاه از سر برداشته و سر تعظیم فرود میآورم.»
صرفنظر از اشکالات املایی و ویرایشی متعدد متن آقای معاون، این نوشته واجد اشکالات استنادی فاحشی نیز میباشد که بیانگر مطالعه پایین آقای سیدحسینی پیرامون وصیتنامه امام خمینی(ره) میباشد.
آنچه ایشان به وصیتنامه امام(ره) نسبت دادهاند، خلاف واقع است و بهتر بود ایشان ابتدا یکبار این متن را مطالعه میفرمودند و بعد که از صحت استناد خود اطمینان حاصل کردند، مبادرت به انتشار نوشته خود مینمودند.
حقیقت آن است که آنچه آقای معاون عمرانی استاندار به وصیتنامه امام خمینی(ره) نسبت دادهاند، مربوط به پاسخ معظم له به نامه گلایهآمیز جمعی از نمایندگان مجلس دوم درباره روند خلاف قانون و بیسابقهای بوده که طی آن شورای تشخیص مصلحت نظام که آن روز هنوز صورت قانونی امروز را نیافته بود، راسا مبادرت به قانونگذاری مینمود و به نوعی فرآیند تقنین در مجلس را دور میزد.
اما نکته جالبتر آنکه از خلال سطور وصیتنامه الهی-سیاسی امام خمینی(ره) که یک متن کاملا راهبردی و به نوعی قانون اساسی تمامی سخنان و منویات ایشان محسوب میشود، میتوان محتوایی صد و هشتاد درجه برخلاف آنچه آقای معاون عمرانی از مطلبش قصد نموده برداشت کرد.
امام خمینی(ره) در بند میم وصیتنامه سیاسی-الهی خود درباره آزادی غربی و محصولات مخرب فرهنگی مرقوم داشتهاند:
«رادیو و تلویزیون و مطبوعات و سینماها و تئاترها از ابزارهای مؤثر تباهی و تخدیر ملتها، خصوصاً نسل جوان بوده است. در این صد سال اخیر بویژه نیمه دوم آن، چه نقشههای بزرگی از این ابزار، چه در تبلیغ ضد اسلام و ضد روحانیت خدمتگزار، و چه در تبلیغ استعمارگران غرب و شرق، کشیده شد و از آنها برای درست کردن بازار کالاها خصوصاً تجملی و تزئینی از هر قماش، از تقلید در ساختمانها و تزئینات و تجملات آنها و تقلید در اجناس نوشیدنی و پوشیدنی و در فرم آنها استفاده کردند، به طوری که افتخار بزرگِ فرنگی مآب بودن در تمام شئون زندگی از رفتار و گفتار و پوشش و فرم آن بویژه در خانمهای مرفه یا نیمه مرفه بود، و در آداب معاشرت و کیفیت حرف زدن و به کار بردن لغات غربی در گفتار و نوشتار به صورتی بود که فهم آن برای بیشتر مردم غیرممکن و برای همردیفان نیز مشکل مینمود!
فیلمهای تلویزیون از فرآوردههای غرب یا شرق بود که طبقه جوان زن و مرد را از مسیر عادی زندگی و کار و صنعت و تولید و دانش منحرف و به سوی بیخبری از خویش و شخصیت خود و یا بدبینی و بدگمانی به همه چیز خود و کشور خود، حتی فرهنگ و ادب و مآثر پر ارزشی که بسیاری از آن با دست خیانتکار سودجویان، به کتابخانهها و موزههای غرب و شرق منتقل گردیده است. مجلهها با مقالهها و عکسهای افتضاح بار و أسفانگیز، و روزنامهها با مسابقات در مقالات ضد فرهنگی خویش و ضد اسلامی با افتخار، مردم بویژه طبقه جوان مؤثر را به سوی غرب یا شرق هدایت میکردند. اضافه کنید بر آن تبلیغ دامنهدار در ترویج مراکز فساد و عشرتکدهها و مراکز قمار و لاتار و مغازههای فروش کالاهای تجملاتی و اسباب آرایش و بازیها و مشروبات الکلی بویژه آنچه از غرب وارد میشد.
اکنون وصیت من به مجلس شورای اسلامی در حال و آینده و رئیس جمهور و رؤسای جمهور مابعد و به شورای نگهبان و شورای قضایی و دولت در هر زمان، آن است که نگذارند این دستگاههای خبری و مطبوعات و مجلهها از اسلام و مصالح کشور منحرف شوند. و باید همه بدانیم که آزادی به شکل غربی آن، که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران میشود، از نظر اسلام و عقل محکوم است. و تبلیغات و مقالات و سخنرانیها و کتب و مجلات برخلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور حرام است. و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است. و از آزادیهای مخرب باید جلوگیری شود. و از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه برخلاف مسیر ملت و کشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است، به طور قاطع اگر جلوگیری نشود، همه مسئول میباشند. و مردم و جوانان حزباللهی اگر برخورد به یکی از امور مذکور نمودند به دستگاههای مربوطه رجوع کنند و اگر آنان کوتاهی نمودند، خودشان مکلف به جلوگیری هستند. خداوند تعالی مددکار همه باشد.»
همانگونه که آقای سیدحسینی مشاهده میفرمایند، امام خمینی در این متن بسیار مهم به مردم و جوانان حزباللهی تکلیف فرمودهاند که اگر دستگاههای مربوطه در قبال آزادیهای مخرب و اقدامات خلاف شرع و برخلاف مسیر ملت و کشور اسلامی و حیثیت جمهوری اسلامی کوتاهی کردند، آنان موظفند راسا ورود کنند و از این مسائل جلوگیری نمایند.
بنابر این متن مهم، آقای معاون عمرانی و دوستانشان در ماجراهای حاشیهای اخیر در استان یزد محکوم هستند و اگر نبود تاکیدات مکرر جانشین به حق آن بزرگوار، حضرت امام خامنهای مبنی بر لزوم رعایت قوانین کشور و پرهیز از به هم زدن مراسمات، مردم و جوانان حزباللهی قادر بودند با استناد به این بند از وصیتنامه امام خمینی(ره) راسا مانع از اقدامات خلاف شرع دستگاههای دولتی و یا چراغ سبز آنان به چنین اقداماتی شوند.
در هر صورت به نظر میرسد آقای سیدحسینی بهتر است در این چند ماه باقی مانده از عمر دولت، مقداری هم به حوزه تخصصی خود ورود پیدا کنند تا حداقل کمترین نشانهای از فعالیت عمرانی این دولت در استان یزد مشاهده شود و اگر اصرار دارند به مسایل فرهنگی ورود کنند و در کنار آقای طالبی ایشان، معاون سیاسی-عمرانی باشند، بهتر است به جای تعظیم کردن به دادستان تفت، ابتدا دو واحد درس وصیتنامه امام(ره) را در یکی از دانشگاههای استان بگذرانند و سپس در اینباره قلم به دست گیرند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰