پرونده هسته‌ای؛ از فتنه و انحراف تا دولت یازدهم

مهندس اکبر دهستانی

  • مهندس اکبر دهستانی

این روزها موضوع گفتگوهای هسته‌ای یکی از مباحث بسیار مهم کشور شده و در رسانه‌های جمعی دائما از آن صحبت می‌شود و در این میان عده‌ای دائما از نقش جدید دیپلماسی کشور صحبت می‌کنند. بد نیست بررسی روشنگرانه و عاقلانه‌ای روی‌ این موضوع داشته باشیم:

در سالهای ۸۲ و ۸۳ آقایان خاتمی ‌به عنوان رییس جمهور، روحانی به عنوان مذاکره کننده ارشد هسته‌ای و ظریف به عنوان نماینده دائم جمهوری اسلامی ‌در سازمان ملل مستقر بودند و آقای‌ هاشمی نیز‌ به عنوان پشتیبان دائمی‌ آنان مطرح بود. در سال ۸۳ وزرای خارجه سه کشور اروپایی با تمام قدرت در کاخ سعد آباد اعلام کردند حتی یک سانتریفیوژ هم نمی‌توانید داشته باشید و به این ترتیب صفر تا صد انرژی هسته ای در کشورمان تعلیق شد.

با وجود این، غرب نه تنها به هیچ یک از تعهدات خود در قبال این اقدام اعتمادساز ایران عمل نکرد بلکه در وقاحتی آشکار، ایران را محور شرارت خواند و این به آن دلیل بود که مذاکره کنندگان از ترس جنگ، تسلیم همه چیز شده بودند و البته مقام معظم رهبری نیز به دلیل ضعف عمومی ‌حاکم بر دولت وقت، ‌این فرصت را به آنها دادند تا غرب را امتحان کنند.

با روی کار آمدن دولت نهم و تغییر رویکرد کشور در سیاست خارجی، این بار نظام و دولت با جدیت مقابل همه زیاده خواهی‌های غرب ‌ایستادند و با متحد کردن مردم با سرعت، تاسیسات هسته‌ای را مستقر کردند و در بسیاری از موضوعات علمی ‌و صنعتی از جمله چرخه کامل سوخت هسته‌ای، تولید رادیو داروها، نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی سلولهای بنیادی و دهها مورد دیگر به سرعت راه پیشرفت را در پی گرفتند. در عمران و آبادی نیز کشور چنان با سرعت رشد کرد که بسیاری از سیاسیون از حسرت و حسادت جیغ بنفش کشیدند و بسیاری از دوستداران نظام اسلامی ‌از شادی در پوست خود نمی‌گنجیدند. در هر جایی از جهان اسلام قدم می‌گذاشتید از جمهوری اسلامی ‌و رییس جمهور شجاع آن تعریف می‌کردند. نفرت از غرب و آمریکا در سراسر جهان موج می‌زد؛ به همین دلیل اوباما یکبار در زمستان۸۷ و بار دوم روز قبل انتخابات ۸۸ برای عادی سازی روابط با‌ ایران، نامه نوشت و پیام داد.

انتخابات ۸۵درصدی سال ۸۸ می‌توانست صحنه سیاسی جهان را به نفع جمهوری اسلامی ‌چرخش دهد ولی ناگهان خیانتکاران داخلی از حسادت همه صحنه بازی را به هم زدند و آمریکا و اسراییل را غرق در شادی و شعف کردند و کاری کردند که همه ارتجاع عرب و جناح غرب گرا فریاد شادی سردادند و از آن روز به بعد هر روز بر فشارهای سیاسی و اقتصادی افزودند.

از سال ۹۰ با حاشیه‌سازی‌های مکرر و بی‌مورد احمدی نژاد و حلقه اطرافش او را هم به وادی تفرقه و فتنه کشاندند و دشمن با مشاهده‌ این تفرقه باز هم بر فشارها افزود و متاسفانه این افزایش فشارها هم باعث نشد که احمدی نژاد در رفتارش تجدیدنظر نماید و حاشیه‌سازی‌های وی با جدیت بیشتری ادامه یافت.

به طور قطع و یقین در این شرایط، سران فتنه و رابطان آنها و کسانی‌که از کشور فراری بودند مرتبا به غرب و سران اروپایی پیام می‌دادند که فشار و تحریم‌ها را زیادتر کنند و بعید نیست درآینده‌ای نه چندان دور‌اینتلیجنت سرویس و سیا اسناد این خیانت‌ها را منتشر کند.

البته انتخابات امسال و تحقق حماسه سیاسی مدنظر رهبر انقلاب، قدری صورت مسئله را دگرگون ساخت. رییس جمهور بلافاصله بعد از رای آوردن مورد تایید و تفقد رهبری و رقبایش قرار گرفت و جهان چهره یک دست و یک صدا از جمهوری اسلامی‌ و پشتیبانی تمام‌عیار مردم ایران از نظامشان را مشاهده کرد. از آن سو وقوع بیداری اسلامی‌ و تشتت و رکود اقتصادی در غرب و نیز بدبینی روزافزون افکار عمومی دنیا به غرب و آمریکا باعث شده تا غرب نیز به مانند سالهای ۸۲ و ۸۳ از قوت و قدرت چندانی برخوردار باشد.

 بنابراین به نظر می‌رسد شرایط برای مذاکره‌ای سودمند آماده است و عطش غرب برای رسیدن به مصالحه قابل مشاهده است. ضمن آن‌که ایران اسلامی‌ با تکیه بر ظرفیتهای برون‌زا برای خودکفا شدن در همه زمینه‌ها تلاش می‌کند که بسیاری از موفقیتهایی که در این زمینه به دست آمده در سایه تحریمها حاصل شده است.

اما نکته‌ای که در این زمینه به شدت سیاست خارجی ما را تحت‌الشعاع قرار داده آن است که مقامات سیاسی کشورمان در اقدامی به دور از تدبیر مدام از وضعیت بد اقتصادی کشور، خزانه خالی و تاثیر شدید تحریمها بر اقتصاد کشور دم می‌زنند و غرب با ملاحظه این رفتار سیاستمداران ایرانی کم کم به این نتیجه رسیده که بهترین راه‌کار در مواجهه با ایران تداوم فشار و تحریم‌ها است تا ایران به طور کامل تسلیم شود. چه اینکه بیشتر افرادی که الان سر کار هستند همانانی اند که در سالهای ۸۲ و ۸۳ پرونده هسته ای ایران را تدبیر می‌کردند. بنابراین لازم است دولتمردان کشورمان با تکیه بر توانمندیهای داخلی و به دور از هرگونه انفعال و عقب نشینی سر میز مذاکرات بروند.

در پایان از خدا می‌خواهیم صدها لعن و نفرین خود را نثار همه سران فتنه کند که اولا دشمن که به ذلت افتاده بود را جری کردند و به وسوسه انداختند. ثانیا آبروی نظام اسلامی‌ را در جهان خدشه‌دار کردند. ثالثا چهار سال مردم کشور را زجر دادند رابعا رشد اقتصادی کشور را مخدوش ساختند. خامسا شور و شوق غیرقابل وصفی که در مردم به وجود آمده بود را از بین بردند.