-
مرتضی رضائیان فیروزآبادی
رهنمودهای اخیر مقام معظم رهبری در دیدار هزاران نفر از دانشجویان و دانش آموزان بار دیگر نقشه راه تداوم مسیر انقلاب و پاسداری از منافع ملت را نمایان ساخت و تداعیگر اذعان وزیر خارجه سابق امریکا شد که گفته بود: «رهبر ایران میتواند نقشههایی را که بهترین ذهنها با صرف بیشترین بودجهها در زمانی بسیار طولانی کشیده و مجریانی ماهر اجرای آن را به عهده گرفتهاند، با یک سخنرانی یکساعته خنثی کند.» سخنان رهبر انقلاب نکات متعددی در برداشت که در این نوشتار به برخی از آنها اشاره میشود.
۱- همانگونه که مقام معظم رهبری تصریح نمودند، مجموعه مسؤولان و مذاکرهکنندگان با ۱+۵، فرزندان انقلاب و مأموران جمهوری اسلامی هستند که با تلاش فراوان در حال انجام دادن مأموریت سخت خود میباشند و هیچ کس نباید آنها را تضعیف کند، مورد توهین قرار دهد یا سازشکار بداند. چه این که آنها در خط مقدم دیپلماسی قرار دارند و بایستی در چارچوب موازین به تقویت آنان پرداخت تا با پشتوانهای قویتر و اعتماد به نفس فزونتر به دفاع از حقوق ملت در عرصه دیپلماسی بپردازند. البته تیم مذاکرهکننده میداند که نقد دلسوزانه، سرمایه بزرگی برای آنان خواهد بود؛ چه اینکه در پرتو نقدهای آگاهان، کاستیهای احتمالی برطرف و نقاط مثبت تقویت میگردد. متاسفانه گاه برخی رسانهها و افراد نزدیک به دولت محترم به جای استقبال از نقدهای دلسوزان، با ادبیاتی نامناسب به تخطئه منتقدان روی میآورند که اقدامی ناسازگار با اصول سیاستورزی به شمار میآید.
۲- مقام معظم رهبری در آغازین روز سال جاری با اشاره به درخواست آمریکاییها برای مذاکره فرموده بودند: «من بر اساس تجربههای گذشته به چنین گفتوگوهایی خوشبین نیستم… البته مخالفتی هم ندارم.» ایشان چندی بعد نیز با ارائه ایده «نرمش قهرمانانه» به عنوان تاکتیک- نه راهبرد- راه را برای آزمودن برخی ادعاها گشودند. متاسفانه درطول سالهای گذشته بهویژه در ایام انتخابات اخیر، افراد و رسانههایی مدعی بودند کاخ سفید و اوباما با پیامها و نامهنگاریهایشان حسن نیت خود را نشان دادهاند و ما در صورت مذاکره با واشنگتن میتوانیم مشکلات اقتصادی را از میان برداریم. بنابراین مذاکرات مورد اشاره میتواند نوعی راستیآزمایی مجدد در زمینه صداقت طرف مقابل باشد و ظرفیت فکری ملت را هم افزایش خواهد داد. البته تجربه مذاکرات سالهای گذشته همچنان در پیش روی مردم ایران قرار دارد: «یک دهه قبل در مذاکرات با اروپاییها، با نوعی عقبنشینی، تعلیقی را که در واقع تحمیل شده بود پذیرفتیم اما بعد از دو سال تعلیق و تعطیلی بسیاری از کارها، همه فهمیدیم که حتی با این گونه کارها، مطلقاً امیدی به همکاری طرفهای غربی وجود نخواهد داشت. اگر این کار را نمیکردیم ممکن بود برخی مدعی شوند که اگر یک بار عقبنشینی میکردید مشکلات حل و پرونده هستهای عادی میشد، اما با تجربه تعلیق موقت، همه درک کردند که طرفهای ما دنبال اهداف دیگری هستند.»
۳- مذاکرات اخیر«فقط در مورد مسائل هستهاى است و لاغیر». متاسفانه برخی رسانهها و جریانها با هیجانی ناسازگار با متانت سیاسی، در آرزوی برقراری رابطه با امریکا لحظهشماری میکنند و مذاکرات اخیر را نیز در همین زمینه معرفی میکردند. تصریح مقام معظم رهبری به «بجا» نبودن برخی از آنچه در سفر اخیر رئیسجمهور محترم و هیات همراه ایشان به نیویورک پیش آمد- و وزیر محترم امور خارجه کشورمان در بیانی صادقانه، مصادیق آن را مکالمه تلفنی دکتر روحانی و اوباما و نیز دیدار طولانی خود و وزیر خارجه امریکا دانست- گویای نکات قابل تاملی در این راستا است. با تاسف، برخی گروهها از بعضی مسائل پیش آمده چنان به وجد آمدند که خواستار تعطیلی مراسم سیزده آبان و شعار مرگ بر امریکا گردیدند و حتی از نصب بیلبوردهای روشنگرانه درباره ماهیت آمریکا در سطح برخی شهرها هم برآشفته شدند؛ بی آنکه تغییری-هرچند ظاهری و نمادین- در رویکردهای خصمانه دولتمردان امریکا علیه مردم ایران مشاهده شود!
۴- ملت باید با هوشیاری کامل اوضاع را زیر نظر داشته باشد و بتواند واقعیتها را همانگونه که هست- نه آن گونه که برخی القا میکنند- تحلیل و ارزیابی کند. در این صورت است که تیر بدخواهان داخلی و دشمنان خارجی به سنگ خواهد خورد و به تقویت هوشیاری و انسجام مردم ایران خواهد انجامید. متاسفانه عده ای با تمسک به برخی شعارها و القاءات دروغین میکوشند واقعیتها را از مردم پنهان دارند و برآنند تا با نشان دادن بهاصطلاح در باغ سبز، نوعی اشتیاق کاذب برای برقراری ارتباط با دشمن فریبکار و بدسابقه در دلها ایجاد کنند. برخی افراد ناآگاه یا کماطلاع از پیشینه امریکا و اذناب آن هم با پذیرش ادعاهای سطحی و استدلالهای ناقص، تیر اتهام را به جای نشانه رفتن به سمت خارج، به سوی نظام نشانه میروند!
در این زمینه رسانهها به ویژه رسانه ملی میتوانند با بهره گیری از کارشناسان فرهیخته و نشاندادن ماهیت امریکا و وضعیت نابسامان برخی دوستان و همپیمانان این کشور در دورههای گوناگون، افق فکری این افراد را به واقعیتهای پنهان شده نزدیکتر سازند. در این میان باید با مستندات کافی برای اینگونه افراد توضیح داده شود که موضوع هستهای، بهانهای بیش نیست و حتی در صورت کوتاه آمدن در این زمینه، دشمنان بهانههای دیگری را دستاویز کارشکنی بر ضد ملت ایران قرار خواهند داد؛ همانگونه که پیش از مطرح شدن موضوع هستهای نیز همواره بهانههای متعددی برای تحریم و اعمال فشار مطرح میکردند. کسانی که این روزها با نادیده گرفتن بسیاری از واقعیتهای ملموس، در مسیر جابه جا کردن صندلی شاکی و متهم در رابطه بین ایران و امریکا گام برمیدارند، باید توضیح دهند که آیا قطع یکجانبه رابطه با ایران و إعمال تحریمهای متعدد در سالهای آغازین انقلاب، هدف قراردادن ناجوانمردانه هواپیمای مسافربری و قتلعام مظلومانه۲۹۰ مسافر آن، طراحی کودتا در پایگاه نوژه، پشتیبانی از گروهکهای تروریست و ضد انقلاب، حمایت از رژیم بعثی در جنگ تحمیلی و دهها و صدها اقدام جنایتکارانه دیگر هم همگی معلول موضوع هستهای بوده است؟!
به نظر میرسد حتی با چشمپوشی از آرمانهای دینی و انقلابی و با تکیه صرف به منافع ملی نیز به خوبی میتوان ماهیت خصمانه امریکا را مشاهده کرد. البته تغییر رویکردهای واشنگتن در عرصههای گوناگون و تامین منافع ایران در سایه برقراری رابطه معقول مبتنی بر اصول دیپلماسی و. ..، محال نیست؛ اما با توجه به سوابق امریکائیان و رفتارهای متناقض کاخ سفید حتی پس از نرمشهای دولت یازدهم و برخی پالسهای ارائه شده، چنین تغییر رویکردی بسیار دور از دسترس مینماید. بررسی رفتارهای دوگانه و تحقیرآمیز امریکا حتی نسبت به دوستان و همپیمانان خود نیز گویای بسیاری از واقعیتها در این زمینه است.
۵- در ماههای اخیر برخی دولتمردان در سطوح گوناگون و رسانههای همسو با دولت محترم، بخش عمدهای از نگاه خود را معطوف به لغو تحریمها کردهاند و به نظر میرسد عادی شدن رابطه با واشنگتن را تنها راه ممکن برای حل مشکلات قلمداد میکنند! فقدان تلاش جدی برای کنترل بازار و ارائه نشدن برنامههای مؤثر در زمینه رفع مشکلات اقتصادی و. .. این شائبه را تقویت میکند. در حالی که تدبیر و کشورداری اقتضا میکند متصدیان محترم با نگاهی به تجربههای گذشته و قرائن موجود، احتمال تداوم بهانهجوییهای غربیان را اصل قرار دهند و با در نظرگرفتن پتانسیل سنگین داخلی و ظرفیتهای متنوع انسانی، طبیعی و جغرافیایی کشور، با تمام توان به برطرف کردن مشکلات کمر همت بندند.
بدیهی است «تکیه بر تواناییهای درونی به معنای نفی دیپلماسی نیست اما باید توجه داشت تحرک دیپلماسی تنها بخشی از کار است و محور اصلی، اتکا به توانایی داخلی است که میتواند پای میز مذاکره نیز اعتبار و اقتدار بیاورد.» گره زدن مسائل به مذاکرات اخیر که متاسفانه در سخنان برخی مسؤولان در سطوح بالا و نیز رسانههای خاص، نمود قابل تاملی دارد، افزون بر غفلت نگاههای برنامهریز از توان داخلی و معلق ماندن امکانات انسانی و فکری، موجب میشود در صورت ناکامی در مذاکرات- که قرائن موجود هم آن را تقویت میکند- روحیه امیدواری و «ما میتوانیم» جای خود را به نومیدی و بیانگیزگی بدهد. متاسفانه در هفتههای اخیر برخی مسؤولان اجرایی در سخنان خود اوضاع اقتصادی را بسیار نابسامان جلوه دادند و به گونهای سخن گفتند که در بررسی منصفانه، دور از شعار تدبیر و امید ارزیابی میشود.
بدیهی است چنانچه این «خطا» به «خط» تبدیل شود، افزون بر مغایر بودن با اصول کشورداری، پیامدهای ناگواری را به دنبال دارد که ذکر آن در این مجالنمی گنجد. بنابراین دولت خدمتگزار باید ضمن تداوم تلاشهای سنجیده دیپلماتیک در چارچوب عزت، حکمت و مصلحت، راهبردهای خود را برپایه تقویت اقتدار ملی و استحکام داخلی بنیان نهد و اجازه ندهد کسانی در سطوح گوناگون یا رسانههای مدعی همراهی، با سوء برداشت از شعارهای رئیس جمهور محترم، خواسته یا ناخواسته در مسیر تقویت جبهه خارجی گام بردارند. چه این که اگر در دولت گذشته برخی سوءتدبیرها مشکلاتی را در عرصه اقتصادی بر جای نهاد، نباید اجازه داد ذوقزدگی بیمبنا و خودکمبینی در برابر غربیان، زمینه سوءاستفاده دشمنان را فراهم کند.
بیتردید، عبور از این عرصه در گرو هوشمندی و برخورداری از روحیه قوی و اعتماد به نفس بالا در مذاکرات از یک سو و تکیه بر قدرت داخلی همراه با تقویت امید، وحدت و اقتدار ملی است. خوشبختانه با تدابیر و حمایتهای مقام معظم رهبری شرایط مناسبی برای دولت و رئیس جمهور محترم فراهم شده و انتظار ملت این است که از منافع ملی و حیثیت نظام به خوبی پاسداری شود: «عرض کردیم، باز هم تکرار میکنیم: با تلاشى که دولت محترم و مسؤولین کشور دارند انجام میدهند، ما موافقیم… احتمالاً یک اقدام مفیدى است؛ این کار را انجام بدهند، اگر نتیجه گرفتند که چه بهتر، امّا اگر نتیجه نگرفتند، معنایش این باشد که براى حلّ مشکلات کشور بایستى کشور روى پاى خودش بایستد. این توصیه قبلى خودمان را باز هم تکرار میکنیم: به دشمنى که لبخند میزند، اعتماد نکنید.»
این مقالات رو از کجا کپی میکنین؟
مطمئنید نویسنده هاش راضین؟
اینا رو از یکی اش روزنامه ها برداشتید درسته
______________________
میبدما: بیشتر مقالات درج شده در میبدما یا توسط نویسندگان و خبرنگاران همکار این مجموعه نوشته شده و یا آنکه توسط مخاطبان میبدما ارسال شده که این مقاله هم جزء مقالات ارسالی است که آقای رضائیان برای میبدما ارسال نموده است.
شما هم لطف بفرمایید به جای اینکه سریع برچسب بزنید و زیر آب این و آن را بزنید، قدری تقوا پیشه کنید و پیش از حرف زدن کمی تامل داشته باشید آقای اکبرزاده!