از امضاء کارتابل زیر کولرگازی ادارات میبد تا سربریده شدن پاسداران در کردستان
لابد منتقدین ایشان هم نسخههای امروزی کومله و ضدانقلابها هستند! با این وصف سوالی که باید از ایشان پرسید این است که چمران و متوسلیان و بروجردی علیه ضدانقلاب میجنگیدند، آیا شما هم مشغول نبرد با ضدانقلابید؟
- احمد کریمی/ حکمت ما
انتصاب بخشدار جدید میبد، با حاشیههایی همراه بود که نه تنها برای ابهامات متعدد مطرح شده جواب قانع کنندهای اعلام نشد بلکه با رسانهای شدن صحبتهای عجیب فرماندار میبد در جلسه تودیع و معارفه، به نوعی در آتش این جنجال دمیده شد.
پیش از این با پرداختی مبسوط به این انتصاب پرحاشیه، گفته شد که آیا یک نفر بومی هم نبوده است که این مسئولیت را بر دوش بگیرد؟ شهر صد هزار نفری که در کشورمان به داشتن مردمان باهوش، علما و بزرگان و داشتن اعرافیها و یحییزادهها شهره شده، امروز باید به جایی برسد که -سوای از حاشیه های فردیِ بخشدار منصوب شده- جوانی غیر بومی با شناختی در حد حضور سالی یکبار در یکی از هیئات فیروزآباد، و نا آشنا نسبت به جریان اجتماعی شهرستان به کار گمارده شود؟ و فرماندار میبد برای جبران مافات ناگزیر به اعطای تابعیت! به وی شود!
این تغییر پرابهام که افت و کاستیهای آن از هر لحاظ مشخص است، باعث تبادر این مطلب به ذهن میشود که آیا یک سال مانده به پایان دولت مستقر که برخی از آن باعنوان دولت مستعجل هم یاد میکنند، آیا قرار است مسئولین منتصب شده جدید، در این فرصت کوتاه باقیمانده ماموریتی خاص را دنبال کنند؟! چرا که این تغییرات اتوبوسی در استان یزد – که بخشداری میبد گوشه کوچکی از آن بود- اگر واقعا برای تحول در این بخش ها بود، باید بسیار قبلتر و عاقلانهتر از این انجام می پذیرفت تا زمان کافی برای شناخت، تغییر و تحول، کار و فعالیت میدانی این مسئولین و ارگان مربوطهی آنها مهیا بشود.
اما فارغ از این مسائل، بخشدار جدید، حاشیههای پر رنگی از دورانی بسیار تلخ در کارنامه خود دارد. برخی معتقدند این فرد توبه کرده است؛ اما وقتی آن نامههای عفن علیه نظام اسلامی، انعکاس گستردهای در رسانههای ضدانقلاب پیدا کرده است چرا ما امروز باید در حد شنیدهها بفهمیم که این دوست عزیز از گذشته خود نادم است و کوچکترین متن یا دستخطی نیز در رسانهها دیده نمیشود؟! چه تضمینی است که این افراد با سابقه یاد شده در انتخابات سال ۸۸، مجددا علیه نظام جمهوری اسلامی این بار در کسوت یک مقام دولتی مرتزق از بیتالمال، شمشیر نکشند؟!
از یاد نبریم که سه سال قبل، رهبر معظم انقلاب فرمودند: «در انتخابات سال ۸۸، آن کسانی که فکر میکردند در انتخابات تقلب شده، چرا برای مواجههی با تقلب، اردوکشی خیابانی کردند؟ چرا این را جواب نمیدهند؟ صد بار ما سؤال کردیم؛ نه در مجامع عمومی، نخیر، به شکلی که قابل جواب دادن بوده؛ اما جواب ندارند. خب، چرا عذرخواهی نمیکنند؟ در جلسات خصوصی میگویند ما اعتراف میکنیم که تقلب اتفاق نیفتاده بود. خب، اگر تقلب اتفاق نیفتاده بود، چرا کشور را دچار این ضایعات کردید؟ چرا برای کشور هزینه درست کردید؟ اگر خدای متعال به این ملت کمک نمیکرد، گروههای مردم به جان هم میافتادند، میدانید چه اتفاقی میافتاد؟ میبینید امروز در کشورهای منطقه، آنجاهائی که گروههای مردم مقابل هم قرار میگیرند، چه اتفاقی دارد میافتد؟ کشور را لب یک چنین پرتگاهی بردند؛ خداوند نگذاشت، ملت هم بصیرت بهخرج دادند. در قضایای سال ۸۸، این مسئلهی اصلی است؛ این را چرا فراموش میکنید؟» (بیانات در دیدار دانشجویان، ۱۳۹۲/۵/۶)
جالب آنکه فرماندار محترم در جلسه معارفه این فرد و در واکنش به این انتقادات، جملهای توهینآمیز به کار میبرد و میگوید: «کار کردن در میبد مثل جنگیدن در کردستان است»!
وقتی فرماندار میبد کار کردن در میبد را به جنگیدن در کردستان تشبیه میکند، مطمئنا منظورش این نیست که خدای ناکرده ایشان در جبهه ضدانقلاب و کوملهها قرار دارد؛ بلکه به احتمال زیاد مقصود ایشان این است که به همان اندازه که مجاهدینی چون مصطفی چمران، احمد متوسلیان، مسیج بروجردی، ناصر کاظمی، محمود کاوه، اصغر وصالی و… در نبرد با ضدانقلاب سختی کشیدند، به همان اندازه او و کسانی که در میبد پست میگیرند سختی میکشند و لابد منتقدین ایشان هم نسخههای امروزی کومله و جداییطلبان و ضدانقلابها هستند! با این وصف سوالی که باید از ایشان پرسید این است که چمران و متوسلیان و بروجردی علیه ضدانقلاب میجنگیدند، آیا شما هم مشغول نبرد با ضدانقلاب هستید؟ اگر این طور است پس چرا در صف شما کسانی قرار دارند که همنوا با ضدانقلاب چندین بار پنجه به صورت نظام کشیدهاند؟ چرا اصرار دارید همواره در کنار کسانی دیده شوید که صراحتا علیه انقلاب و روحانیت موضع میگیرد و با یکی از رئوس کودتای۸۸ دیدار برنامهریزی شده تدارک میبیند؟!
بر روان شهدای جبهه غرب و کردستان درود میفرستیم؛ همانها که بعضا توسط کوموله و ضدانقلابهای جدایی طلب سر از تنشان جدا شد و حتی مثله شدند. اینکه مسئولی در امنیت و آرامش کامل میبد، کار کردن در این شهر را مانند جنگیدن در کردستان میداند، مطمئنا وهن به شهدا و مجاهدین قهرمان جبهه کردستان است؛ همانها که نفر به نفر و با دست خالی علیه ضدانقلاب جنگیدند؛ نه اینکه زیر باد کولر گازی بنشینند و کارتابل امضاء کنند و بیشتر وقتشان را مصروف جلسه و همایشهای رنگارنگ بکنند و سر ماه حقوق مکفی به حسابشان واریز شود.
این قیاسهای تلخ و مضحک، انسان را به یاد تشبیه چند ماه قبل سخنگوی دولت میاندازد که معاهدهای چون برجام را که فعلا جز «خسارت محض» برای ایران آوردهای نداشته، با عملیاتهای غرورآفرینی چون «فتحالمبین» و «بیتالمقدس» مقایسه کرد.
ما منکر زحمات فرماندار محترم و همکارانشان نیستیم اما رسانه چشم جامعه است و حق دارد در جامعه ای که برای برپایی اسلام در آن خونها ریخته شده است، حرفی که آن را حق میداند بر اساس آرمان هایش بزند. اینکه برخی می خواهند دهان منتقدین را با حاشیههایی چون مجوز ارشاد ببندند نیز اصلا صحیح نیست زیرا، اولا این روزها مجوز دلیلی برای زدن حرف ناحق برخی شده است، و همین مجوزها در سطح کلان، ما را به چاه هایی انداخته است که بوی تعفن “آلبالوهای فاسد” آن از فرسنگها دورتر حتی وزیر مجوزها را هم شاکی کرده و ثانیا اگر در مورد مجوز «میبدما» نیز ابهامی وجود دارد، از مسئول سایت پیگیری کنید تا ایشان شناسه مجوز «میبدما» را به شما نشان دهد.
در انتها با خیرخواهی از دوستان و بزرگان شهر که دلی برای انقلاب می سوزانند و برایشان آینده این نظام و انقلاب اهمیت دارد، این انتظار وجود دارد که در قبال اینگونه انتصابها که بعید نیست ادامه هم داشته باشد،موضع صریح بگیرند و سوای از تکلیف گرایی، مدیون خون شهدای فدا شده در این راه نشوند…
ملاک حال فعلی افراد است
نام برادر معاون سیاسی استاندار هم که در حال حاضر رئیس فرهنگی اداره ارشاد استان هست در بیانیه به چشم می خورد
اگر صحبت سر برومی یا غیر بومی بودن است ماروسای غیربومی زیادی داریم در میبد از قبیل رئیس اداره فرهنگ و ارشاد میبد که اصلا نمیدونیم فعالیت این اداره چیست؟؟؟؟ و……………..