ادعای خلاف‌واقع منسوب به یکی از کاندیداهای انتخابات میبد علیه علامه مصباح

این فرد در انتهای پیامش با مقایسه سخنان رهبر معظم انقلاب و آیت‌الله مصباح یزدی، این‌گونه نتیجه گرفته که: «انتخاب با شماست تا ببینید چه کسی در خط نظام و انقلاب است. آن کسی که در مهمترین اصل با نظر امام مخالف است؟»

اخیرا در شبکه‌های موبایلی پیامی به نقل از یکی از کاندیداهای انتخابات میبد و تفت منتشر شده به این مضمون: «رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنانشان، انتخابات را مسئله‌ای بسیار مهم و نعمتی واقعا بزرگ خواندند و افزودند: این برکت حقیقی، ناشی از نگاه عمیق و روش امام خمینی(ره) است که بر خلاف برخی نظرها، انتخابات را در حکومت اسلامی لازم و مردم را صاحب مملکت می دانست و معتقد بود تصمیم و انتخاب مردم باید منشأ اثر باشد.»

وی در ادامه این پیام مدعی نقل قولی از علامه مصباح یزدی در شماره مورخ ۸۴/۱۰/۰۷ نشریه پرتو شده به این مضمون: «در حکومت اسلامی، رای مردم هیچ اعتبار قانونی ندارد نه در اصل انتخاب نوع نظام سیاسی کشورمان و نه در اعتبار قانون اساسی و نه در انتخاب ریاست جمهوری و انتخاب خبرگان و رهبری.»

این فرد که سابقه نمایندگی در مجلس را هم در کارنامه خود دارد، در انتهای پیامش با مقایسه سخنان رهبر معظم انقلاب و آیت‌الله مصباح یزدی، این‌گونه نتیجه گرفته که: «انتخاب با شماست تا ببینید چه کسی در خط نظام و انقلاب است. آن کسی که در مهمترین اصل با نظر امام مخالف است؟»

1394-08-09_11-46-41 - Copy

بر فرض صحت انتساب پیام یاد شده به این برادر محترم، نکات مهمی در این باره قابل توجه است؛ از جمله اینکه

اولا خیلی باید خوشحال بود که ایشان تا این حد به منویات امام خامنه‌ای علاقمند شده‌ است و آن را ترویج می‌کند.

ثانیا با مراجعه به آرشیو هفته‌نامه «پرتو سخن» و نشریه ادعایی این فرد (یعنی شماره مورخ چهارشنبه ۸۴/۱۰/۷) درمی‌یابیم که علامه مصباح در این شماره اساسا چنین سخنانی و با چنین ادبیاتی مطرح نکرده است و منسوب کردن این سخنان به ایشان، اقدامی غیراخلاقی است.

ثالثا در همان شماره از نشریه‌ای که این فرد مدعی آن شده به نقل از آیت‌الله مصباح آمده: «مردم‌ شخصیتی را که ولا‌یت دارد کشف می کنند. شرط‌ تحقق‌ عینی‌ آن‌ هم‌ مقبولیت‌ او‌ است‌ اگر مردم‌ قبول‌ نکنند تأثیر عینی‌ نمی‌تواند داشته‌ باشد. این مسأله را دربارهِ حضرت امام‌ همه‌ قبول‌ کردند، تمام‌ دنیا هم فهمیدند‌ انقلاب ایران‌ یعنی‌ انقلاب‌ خمینی، دیگر احتیاج‌ به‌‌ چیزی‌ نداشت‌. فرض‌ این‌ است‌ که‌ امام ثبوتاً ‌ مصداق‌ نصب‌ عام امام زمان (ع)‌ بود اثباتاً هم‌ همه‌ مردم‌ قبول‌ کردند؛‌ بیش‌ از این‌ هم‌ مقبولیت‌ در هیچ‌ نظامی‌ میسر نیست.»

رابعا این فرد در یکی از نطق‌های خود در مجلس درباره یکی دیگر از مفاهیمی که رهبر معظم انقلاب بر آن تاکید ویژه‌ای دارند و در قوانین کشورمان نیز بر آن تصریح شده(یعنی نظارت استصوابی)، نکات جالبی را مطرح کرده است. وی در نطق ۱۷ دی ۸۱ خود می‌گوید: « آنچه تحت عنوان نظارت استصوابى پس از رحلت رهبر کبیر انقلاب اسلامى باب شد و راه را بر روى انتخابات مستقیم و آزاد مردم بست، به لحاظ عملى ناکارآمد و به لحاظ نظرى مخالف با سیره دوران امام، مبانى تفکر اسلامى و روح قانون اساسى است.»

مقام معظم رهبری هم قبل از نطق این فرد و هم بعد نطق وی همواره بر لزوم و اهمین نظارت استصوابی شورای نگهبان تاکید نموده‌اند، از جمله در سال ۷۸ در جمع دانشجویان دانشگاه شریف فرمودند: «نظارت استصوابی برای شهروندان عادی و معمولی نیست؛ این برای آن است که یک آدم ناباب، یک آدم مضر و یک آدم بد، به این مرکزِ حساس وارد نشود. نظارت استصوابی برای همین است که جلوِ آدمهایی که بر طبق قوانین کشور، صلاحیت آمدن به این منصبِ حساس را ندارند – چه مجلس، چه ریاست جمهوری و چه در بقیه جاهایی که این نظارت وجود دارد؛ مثل مجلس خبرگان و دیگر جاها – گرفته شود و اینها نتوانند وارد این مراکز حساس شوند.»

ایشان طی ماههای اخیر نیز بر این معنا تاکید نمودند و در شهریور امسال تاکید کردند: «بعضی بیخود ایراد میکنند. بخشی از این حقّ‌النّاس، همین حقّ رأی شورای نگهبان است؛ همین حقّ نظارت استصوابی و مؤثّر شورای نگهبان است؛ این جزو حق‌النّاس است، این را باید رعایت کرد، این را باید حفظ کرد.»

خامسا خوب بود این مسئول محترم سابق صرفا بخشی از بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب را مورد توجه قرار نمی‌دادند و تمام آن را ملاحظه می‌کردند؛ آنجا که فرمودند: « یکی از حقوق مردم، رعایت حقّ این داوطلبی است که می‌آید و وارد این میدان میشود و نامزد انتخابات میشود که اگر آدم صالحی است، ما او را رد نکنیم، میدان بدهیم به اینکه او بیاید. نقطه‌ی مقابلش هم همین‌جور است؛ اگرچنانچه آدم ناصالحی است، راهش ندهیم؛ اگرچنانچه در این مجلس -حالا چه مجلس خبرگان، چه مجلس شورای اسلامی، چه در هرجایی که انتخابات هست- آدمی باشد که صلاحیّت قانونی ورود در اینجا را نداشته باشد و ما از این اغماض کنیم، صرف‌نظر کنیم، رعایت نکنیم، دقّت نکنیم و او وارد بشود، این هم باطل کردن حقّ مردم است، خراب کردن حقّ مردم است؛ این هم ضدّ حقّ‌النّاس است.»