دادن آزادی یا اعطای فرهنگ آزادی؛ زمین بازی پیچیده حکومتها

سید مصطفی میرمحمدی

  • سید مصطفی میرمحمدی

توماس هابز” در اثر معروف خود -لویاتان- در تعریف آزادی می گوید:

“وقتی مانع حرکت در ساختار خود آن چیز باشد، نمی گوییم که آن چیز، فاقد آزادی است بلکه می گوییم که قدرت حرکت ندارد، همانند سنگی که راکد افتاده است یا کسی که به علت بیماری، زمین گیر شده است.”

این یعنی آنکه نمی توان یک معلول را به صرف آنکه مثلا نمی تواند از پاهایش استفاده کند، ناآزاد و دربند تلقی کرد چرا که “مانع” در ساختار بدنی خود آن معلول قرار دارد. بنابراین انتظار اینکه این معلول با پاهای افلیج خود بتواند بدود، توقعی کاملا غیرمعقول است چرا که مسلما با این اقدام، فرد معلول دچار حادثه خواهد شد. البته این به آن معنا نیست که آن معلول، محکوم به ایستایی باشد بلکه می تواند با نرمشهای مداوم و تربیت بدن خود از آثار معلولیت ساختاری خود کم کند و بدن خود را شایسته و مهیای دریافت آزادی های بیشتر و بیشتری کند.

به نظر من بر این تعریف، ایرادی وارد نیست و بلکه فراتر از آن می توان این گزاره را از افراد فراتر برد و به جوامع هم تعمیم داد.

توضیح اینکه وقتی در ساختار جامعه ای فرهنگ و تربیت آزادی پیرامون موضوعی خاص، ایجاد نشده باشد و به لحاظ ساختاری، آن جامعه ظرفیت تحمل آزادی در آن مسئله را نداشته باشد در این صورت دادن آزادی کامل به آن جامعه در آن موضوع خاص -بدون ایجاد فرهنگ و ساختار صحیح- قطعا باعث ایجاد لطمه خواهد شد.

این یعنی آنکه مهمترین وظیفه حکومتها قبل از اعطاء آزادی های کامل در همه زمینه ها به رعایا، ایجاد فرهنگ و ظرفیت پذیرش آزادی در آن زمینه ها می باشد و حکومتهایی که از این وظیفه شانه خالی می کنند، مستحق ملامت و اعتراض می باشند.

مثلا اگر در  جامعه ای دولت صرفا به این اکتفا کند که مجوزی برای اعتراضات جمعی بدهد در حالیکه مطمئن باشد در این اعتراضات -به علت عدم فرهنگ سازی صحیح- جان و مال و ناموس مردم به صورت جدی به خطر خواهد افتاد، مسلما این اذن دولت به مثابه آن است که فرد معلول را تشویق به دویدن کنیم!

البته همان گونه که گفته شد در این موارد، تکلیف حیاتی حکومت این است که فرهنگ آزادی را ایجاد کند و اشاعه دهد چرا که از سوی دیگر خود آزادی به مثابه مجرای تنفسی جامعه محسوب می شود و جامعه ای که آزادی ها را محدود کند و درمقابل، فرهنگ آزادی در شهروندانش ایجاد نکند، محکوم به زوال است.

این نشان می دهد که مفهوم آزادی تا چد حد حساس و پیچیده است…

پی.نوشت:

این مطلب با پیش فرض مشروعیت و حقانیت یک حکومت نوشته شده است.

منبع مطلب هابز: لویاتان، صفحه۲۱۷