یک سوال بسیار مهم؛ به راستی صاحب شهرستان میبد کیست؟!!
این چند سوال که در واقع یک سوال است مدتهاست که ذهن نگارنده را به خود مشغول کرده؛ آیا میتوانیم به آنها جواب بدهیم؟! چه خوب است که خیلی مودبانه و به دور از توهین و افتراء پاسخ این سوالات را بدهیم.
این چند سوال که در واقع یک سوال است مدتهاست که ذهن نگارنده را به خود مشغول کرده؛ آیا میتوانیم به آنها جواب بدهیم؟!
چرا در شهر میبد هر کس هر وقت اراده میکند به بهانه جشن میلاد با یک جعبه شیرینی و یا یک سینی شربت هر کدام از خیابانهای میبد را که بخواهد میتواند مسدود کند؟
چرا جدیدا در برخی ایام عزاداری هر کس که اراده میکند میتواند برای عبور هیات و کاروان و دسته بدون کمترین هزینه ای خیابان را میبندد؟ (البته به استثنای ایام تاسوعا و عاشورا)؟
چرا هر کس که عروسی در میبد برگزار میکند، قادر است در هر کدام از خیابانهای این شهر که دلش بخواهد ساعت یک و دو نصف شب عروس کشانی به راه بیاندازد و با صداهای مکرر بوق و انفجار مردم را بیدار کند و تازه هر کجا هم خواست بایستد و وسط خیابان رقص و پایکوبی به راه بیاندازد؟!
چرا علیرغم تبلیغات و سخنرانیهای مکرر مسئولین شهرستان و اقدامات فرهنگی متعددشان، اکثر قریب به اتفاق موتورسواران کلاه ایمنی نمیگذارند؟!
چرا یک گروه میتواند به بهانه شهادت امام صادق(ع) به مدت ۱۲ شب و با صدای بسیار بلند بلندگوها و حتا تا ساعت یک نیمه شب تعزیهخوانی به راه بیاندازد و اهالی منطقه شهرک امام صادق(ع) و خیابان رشیدالدین را برنجاند؟!
براستی چرا؟ صاحب این شهر کیست؟!
چه خوب است که خیلی مودبانه و به دور از توهین و افتراء پاسخ این سوالات را بدهیم.
به نظرم چون همه اینجا رییس شده اند این اتفاق می افته… هیچکس مثل یک خدمتگزار کار نمی کنه…
به نظر من برا ی چنین مسائلی که جنبه اجتماعی دارد و به نوعی برهم زدن نظم عمومی شهر را در پی دارد صاحب شهر شورای تأمین است چرا که این شورا متشکل از نمایندگانی از تمام نهادها، ارگانها و ادارات با نفوذ شهر است و چنانچه تصمیمی گرفته شود قابلیت اجرایی دارد حتی اگر از طریق قوه قهریه باشد
گذشته از اینکه برای پخش شربت در سطح شهر اصلاً رعایت بهداشت نمی شود برای جمع اوری هر یک عدد لیوان یک بارمصرف رها شده در کف خیابان، کمر یک کارگر را خم می کند که کاری مازاد بر شرح وظایف اوست که این هم حق الناس است
من خودم یک دفعه از نزدیک مشاهده کردم که در یکی از ایام دهه اول محرم یک هیئت عزاداری در مسیر حرکتش به حسینیه خیابان را مسدود کردند و مداح، مصیبت را شروع کرد و عزاداران هم بر کف خیابان نشستند و صفی از خودرو، در صف انتظار بودند تا خیابان باز شود نه جرأت داشتند بوق بزنند و نه اینکه از خودرو پیاده شوند و به این مداح بگویند اقا چرا راه مردم بستید؟ این در حالی است که اجداد ما برای باز کردن راه و برداشتن موانع از سر راه مردم، زمین وقف می کردند.
نگارنده محترم مسدود کردن خیابان در جشن یا عزاداری و یا عروس کشانی های شبانه یا صدای بلند تعزیه و یا نگذاشتن کلاه ایمنی هیچ کدام کار درست و پسندیده ای نیست اما سوال من از شما این است که آیا از نظر شما نگارنده محترم این موارد که من در یک خط توضیح دادم، مشکل و درد اصلی جامعه ما و یا شهر ما میبد الان این موارد هستند؟ آیا شما چیز مهم تری نمی بینید؟ شما در به در به دنبال صاحب شهرستان هستید که این موارد را بیان کنید! نمی دانم چه سنی هستید و یا چه تحصیلاتی دارید،ای کاش مشکلات ما فقط همین مواردی بودید که شما پیدا کردید. نمی دانم الویت ها را نمی دانید و یا نمی توانید پیدا کنید.
اما پاسخ مختصر و کوتاه به سوالات شما،اگر خوب دقت کرده باشید در جشن بزرگ نیمه شعبان امسال با فرهنگ سازی و اطلاع رسانی انجام شده مشکل پخش شیرینی و شربت تا حدود زیادی رفع شد که ان شاالله سال آینده وضعیت بهتری خواهیم داشت.
در مورد هیات های عزاداری خوشبختانه شهر ما از معدود شهرهایی است که تعداد زیادی تکیه و حسینیه برای عزاداری دارد و به جز چند روز معدود هیچ مراسمی در خیابان انجام نمی شود. در مورد کلاه ایمنی زیاد بحث کردیم و شما فکر نکنید حتی اگر همه موتورسواران از این کلاه های ایمنی غیراستاندارد موجود در بازار استفاده کنند در آمار تصادفات و تلفات تغییر محسوسی خواهیم داشت. اگر شما یک بررسی خیلی خیلی ساده داشته باشید بیش از ۹۰ درصد کشته های تصادفات موتوری در این چند سال اخیر افراد کم سن و سال و فاقد گواهینامه بوده اند! راستی چرا؟ هرچند موتورسیکلت وسیله خطرناکی است اما اگر سرعت مطمئنه آن درشهر که ۵۰-۳۰ کیلومتر است رعایت شود تا حدود زیاید بی خطر است.هر شب در خیابان امام در اوج شلوغی من مشاهده میکنم بعضی نوجوانان با سرعت بالای ۸۰ کیلومتر کورس می گذارند و یا دیشب روبروی گشت راهنمایی و رانندگی تک چرخ می زدند. اگر همه موتورسواران مانند افراد ۵۰-۴۰ ساله رفتار کنند مشکل جدی نخواهیم داشت. اینکه شما نمی توانید چند روزی صدای تعزیه تحمل کنید چیز خوبی نیست.البته من صدای بلند را تایید نمی کنم اما مردم یمن و عراق و … چه کنند که شبانه روز بمب روی سرشان می ریزند و یا همین مردم خودمان که هشت سال زیر بمباران بودند. شما اینقدر زود رنج نباشید کمی تحمل کنید ثواب هم دارد.
___________________________
میبدما:
۱٫ مشکل پخش شربت و شیرینی چطوری حل شده که کسی آن را ندید؟!
۲٫ عزاداریها منحصر به چند روز معدود نیست.
۳٫ نظرتان درباره کلاه ایمنی را از کدام منبع علمی اخذ فرموده اید؟!
۴٫ چون در بخشی از خاک عراق و یمن دارند بمب می ریزند پس ما اینجا هر سر و صدایی را تحمل کنیم؟! این منطق مال کدام فیلسوف است؟
احسنت میبد ما به نکته بسیار بسیار خوبی اشاره کردی حالا واقعا کی هست صاحب میبد من فکر کنم برخی مسئولین وقت ندارند چون همش در حال جلسه و نشست هستند
۱- چشمانت را باز کن و متن را دوباره بخوان .من نگفتم مشکل حل شده،گفتم خیلی کمتر شده و ان شاالله کمتر خواهد شد.خدا را شکر متن موجود است. منتها فکر کنم شما کلا چیزی نمی بینید یا چشمانتان ضعیف است.
۲- عزاداری چند روز معدود نیست! اما روزهای مسدودی خیابان به علت عزاداری کمتر از انگشتان یک دست است. تاسوعا – عاشورا و چند کاروان(فیروزاباد -بشنیغان و بیده) شما بیشتر سراغ داری بگو ماهم بدونیم.
۳- نظرم در مورد موتورسواران و کلاه ایمنی شخصی است. اما شما بروید بررسی کنید چرا کشته ها فقط نوجوانان و جوانان هستند.البته من مخالف گذاشتن کلاه ایمنی نیستم.
۴- اولا صدای عزاداری و تعزیه امام حسین که شیعیان واقعی از آن مسرور می شوند هر سر و صدایی نیست! دوما شما اصلا مجبور نیستی تحمل کنی و ما هم برای روزهای سخت اصلا روی شما و امثال شما حساب نکرده ایم. منطق مدارا و تحمل برادران دینی خود که نیتشان خیر است منطق دین و قرآن ماست.همان قرآنی که می گوید حتی برای قصاص عفو کنید.حالا شما از یک صدا هم نمی گذرید جالب است.
_____________________
میبدما:
۱٫ چشمانمان باز است و معضلات جشنهای نیمه شعبان و سایر جشنها نه تنها کم نشده که سال به سال هم مضاعف میشود
۲٫ دهه محرم، تاسوعا، عاشورا، سیزده محرم، پانزده محرم، اربعین، فاطمیه و…
۳٫ شما دوست دارید ساعت یک و دو نیمه شب ما بیاییم در خانه شما و با صدای نوحه محمود کریمی شور بگیریم تا شما مسرور شوید؟!
آغا باور کنید اینجا مدیریت خیلی ضعیفه باور کنید
با نظرات شهروند محترم میبدی موافقم . بنده هم صدای زیاد و سلب آسایش مردم را به بهانه عزاداری نمی پسندم . ولی در مورد کلاه ایمنی موتورسواران : به نظر بنده در مرحله اول به جای اینکه موتورسواری را به فرزندمان یاد بدهیم باید فرهنگ موتورسواری را بیاموزیم . اکثر این مشکلات و تلفات ناشی از موتورسواری در شب و توسط جوانان کم سن و سال و بعضی موتورسواران بیگانه(برادران افغانی مقیم میبد)ناشی می شود که متاسفانه ظاهرا راهنمایی و رانندگی ما هم در شب شیفت و نیروی کافی برای برخورد با آنها ندارد .
میبد ما عزیز یک بام و دو هوا نمیشه من هم با صدایی بلند مراسم مذهبی مخالفم ولی چه کنیم که مراسم امام سوم ما شیعیان است و معتقد هستیم علم سرخ حسینی وعلم سبز مهدویت هست که شیعه رو نگه داشته ولی در نظر داشته باشید که نه دی که امسال شما سنگش رو به سینه میزنید به برکت همین امام حسین به وجود آمد چرا سال ۸۸ تیتر علیه عزاداری نزدید؟ در ضمن آن مراسمی که شما گفتید صداش تا شهرک میاد تو محله کاملا غیر مسکونی میباشد و فکر نمیکنم صداش تا اونجا که شما ذکر کردید بیاد
__________________________
میبدما: مقصود این مطلب مخالفت با عزاداری و یا شادی نیست بلکه مراد این است که تمام برنامه های ما باید در چارچوبی قانونی و منظم پیگیری شود تا از هرج و مرجی که اینک میبینیم جلوگیری شود. اگر لازم است که برای عزاداری اباعبدالله یا راهپیمایی، خیابانی بسته شود، این کار به صورت استثنایی و با مجوز نهادهای ذیربط قانونی هیچ اشکالی ندارد اما این به آن معنا نیست هر کس هر وقت دلش خواست با کمترین هزینه، خیابان را مسدود کند و برنامه مدنظرش را پیاده کند.
دوستان عزیز، حرفهاو نظرات همه مون درسته و نیت و هدف همه مون خیره. وقتی خدا میگه روز قیامت من از حق خودم می گذرم ولی وای از حق الناس … پس بستن جاده( بهر بهانه ای)، ایجاد صدای زیاد و مزاحمت و …….. اینها حق الناسه و باید جابگو باشیم. من مطمئنم عزیزانی که موافقصدای زیاد بلندگوها و جشنها هستند تابحال مریضی یا فرد پیر و از کارافتاده ای در منزلشان نبوده تا بفهمند که چی می کشند از دست این صداهای بلند. همچنین هیچوقت در زمان مسودی خیابان گیر نیفتاده اند در حالیکه عجله داشته باشند یا خدای ناکرده شخص مریضی در ماشینشان بوده باشد. وضع شربت دادن و پخش لیوان در سطح شهر در ایام جشن ها که افتضاحه…. من هم مخالف جشن و تعزیه و عزاداری نیستم اما مخالف بی فرهنگی، بی نظمی و هرج و مرج هستم.
فخر فروشی پولدارهای نوکیسه میبدی در هر گونه مراسم های مذهبی و غیرمذهبی (از شبیه خوانی ها تا مراسم های عروسی و غیره) علاوه بر سلب آرامش روانی جامعه و خاصه جوانان، تنش های عصبی و روحی زیادی را در این شهر کوچک موجب شده است.
خب حقیقت تلخه ،یقه کی رو بچسبیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟