صلح امام حسن؛ “درس عبرت” یا “الگو”

محسن مقصودی

  • محسن مقصودی

در شگفتم که یکی از تلخ ترین حوادث صدر اسلام که باید “درس عبرت” امت اسلامی و خصوصا خواص جامعه اسلامی باشد این روزها به عنوان “الگویی” برای رفتار خواص و امت ترویج و تشویق می شود تا آنها هم، امام شان را به تنگنا برند تا محبور شود از حکم جهاد و مقاومتش عقب نشینی کند و راه تعامل با ظالمان جهان را در پیش گیرد. اگر چه همان چند ماه پیش که بی بی سی فارسی در مقاله ای به بهانه پرونده هسته ای ایران ” از سایه سنگین امام حسین بر امام حسن در سیاست ایران” گلایه کرده بود حدس می زدم که این داستان آغاز یک پرژوه رسانه ای خواهد بود اما حقیقتا گمان نمی کردم، برخی از خواص داخلی نیز در این دام بیافتند و همین خط رسانه ای را ترویج کنند.

یادمان باشد، اگر چه پذیرش صلح تحمیلی برای “امام حسن (ع )” در شرایط خیانت یارانش، برای آینده اسلام و امت از سوی امام معصوم بهترین انتخاب بود، اما تاریخ از اصحاب امام حسن و کوفیان دنیاطلب و سست عنصر که فریب معاویه را خوردند، و امام‌شان را به محاق بردند، همیشه به بدی یاد خواهد کرد. اساسا حادثه تلخ صلح امام حسن و پذیرش حکمیت از سوی امام علی (ع)، برای “عبرت” امت اسلامی است نه برای “الگو گرفتن” که پس از آن همیشه با کم کاری و سستی و غفلت و دنیاطلبی کاری کنند که امام شان مجبور به عقب نشینی و پذیرش ظلم شود. این روزها با الگوسازی از آن حادثه و در بحبوحه تاریخ سازی ها، کم مانده است عبیدالله بن عباس فرمانده لشگر امام حسن – که با صدای سکه های پول و وعده یک میلیون درهم تا خیمه معاویه رفت و به سپاه او پیوست- هم به یک باره از تاریخ سر برآورد و خود را به عنوان یکی از عناصر صلح تاریخی امام حسن و به عنوان “قهرمان” تاریخ اسلام جا بزند!

نه آقایان، نه حادثه صلح امام حسن، برای اصحابش افتخار است؛ نه ملت ایران، مردم کوفه اند، و نه انشاالله در میان شما زمامدارانی چون عبیدالله بن عباس ها و اشعث ها نفوذ کرده اند.

رسانه های‌ ذوق زده‌ای هم که صلح حسنی را به ماجرای امروز مذاکرات ما تشبیه می کنند و دل به وعده های کدخدا بسته‌اند، خوب است بدانند که معاویه به هیچ یک از بندهای آن صلح نامه عمل نکرد و همانطور که حسن بن علی (ع) پیش بینی کرده بود، کوفیان سازشکار و عافیت طلب، از صلح با معاویه به آسایشی در دنیا نرسیدند و ننگ ابدی را در کوتاهی از فرمان جهاد امام شان پذیرا شدند. اگرچه تدبیر الهی امام حسن، کلیت اسلام و معدود یاران انقلابی ایشان را حفظ کرد تا در کربلا پرده از چهره کریه خاندان اموی کنار زنند.

معدود یاران انقلابی و وفادار امام حسن (ع)، رستگار شدند اما بدنامی و روسیاهی برای کوفیان و لشگر دنیاطلب امام که خواهان پذیرش ظلم معاویه شدند، باقی ماند.

تاریخ گواهی می دهد، برندگان صلح امام حسن، اولا شخص امام بود – که در شرایط سستی و خیانت یارانش به تکلیف الهی اش برای حفظ اسلام عمل کرد – و ثانیا معدود یاران انقلابی و شیعیان حقیقی امام حسن علیه السلام که تا پای جان آماده جهاد بودند و از صلح تحمیلی ناراحت و البته مطیع تصمیم امام. اما بازنده ی این صلح تاریخی، همه‌ی آنهایی بودند که یا فرمان جهاد امام‌شان را با سستی پاسخ دادند و یا به ایشان خیانت کردند و یا فریب هیاهوی رسانه ای عمر و عاص ها را خوردند.

آقایان! خوش‌بینانه می گویم، اگر آنچه بر حسن بن علی (ع)، آن تنهاترین سردار اسلام گذشت را خوب در تاریخ خوانده بودید نه آرزو می کردید هیچ رهبری در شرایط ایشان قرار بگیرد و نه هیچ ملتی در جایگاه رفتاری مردم کوفه. وقتی از تنهاترین سردار سخن می گوییم، از امامی سخن می گوییم که در بحبوحه جنگ توسط یکی از یارانش ترور می شود و به شدت از ناحیه ران پا مجروح می گردد، جمعی از یارانش به خیمه امام حمله می کنند، اموال خیمه را غارت می کنند و حتی جانماز از زیر پای حضرت می کشند. وقتی از تنهاترین سردار سخن می گوییم از امام غریبی می گوییم که آنگونه که در تاریخ نقل شده است ابتدا پسرعمویش، عبیدالله بن عباس که فرمانده لشگر دوازده هزار نفری اوست با وعده‌ی یک میلیون درهم معاویه، شبانه به همراه هشت هزار نفر از سپاه امام به لشگر معاویه می پیوندند.

جالب آنکه پس از خیانت او، امام فرد دیگری از قبیله کنده را فرمانده سپاه می کند او نیز با وعده ۵۰۰ هزار درهم، به همراه دویست نفر از نزدیکان خود، به سپاه معاویه پیوست. سپس امام حسن علیه‏السلام، مردی از قبیله‏ی مراد را نیز به همراه سپاهی، به سوی جبهه‏ ی جنگ فرستاد. او نیز، با عده‏ای، فریب پول و وعده‏های معاویه را خورده و به سپاه معاویه پیوستند. گروهی از سران سپاه امام مجتبی علیه‏السلام، به طور محرمانه، برای معاویه نامه نوشتند: ما تسلیم فرمان تو هستیم، تو به سوی ما بیا. ما متعهد می‏شویم که یا حسن بن علی را تسلیم تو نماییم، یا او را غافلگیر کرده و بکشیم…. آری! اینگونه بود که حسن بن علی (ع)، تنهاترین سردار لقب گرفت، تلخ ترین حوادث تاریخ اسلام رقم خورد و حسن بن علی (ع) پذیرای صلح تحمیلی معاویه شد و در همین زمینه فرمودند: “من به این علت حکومت و زمامدارى را به معاویه واگذار کردم که اعوان و یارانى براى جنگ با وى نداشتم. اگر یارانى داشتم شبانه روز با او مى‏ جنگیدم تا کار یکسره شود.”

پس لطفا شرایط کشور و مذاکرات اخیر را با این بخش دردناک و عبرت آموز تاریخ اسلام مقایسه نکنید و شما هم دعا کنید که در این روزهای حساس، تیم مذاکره کننده مان با مقاومت و عزت شرایط و نتیجه را بگونه ای رقم بزنند که مجبور به مقایسه با صلح تحمیلی امام حسن (ع) نباشید. اینگونه شبیه سازی های تاریخی، اشتباهی استراتژیک است و پیامی جز دست بسته بودن مسوولان کشور به دشمن حیله گر نمی فرستد و در این روزهای حساس فقط دست تیم مذاکره کننده را در مقابل دشمن خالی می کند، دشمنی که گمان کند رسانه ها و مدیران کشور خود را در شرایط صلح امام حسن می دانند، چرا نباید خود را در جایگاه و موقعیت معاویه ببیند؟

در این شبهای عزیز برای انقلاب اسلامی دعا کنیم. برای تیم مذاکره کننده ی پر تلاشمان هم دعا کنیم که ان شاالله با مقاومت بر خطوط قرمز رهبری و ملت و پافشاری بر اصول توافق خوب، نگذارند جام زهری دیگر تکرار شود. ان شاالله