مهجوریت جمهوریت در استانی شدن انتخابات

ابوالفضل امامی میبدی

  • حجه الاسلام و المسلمین ابوالفضل امامی میبدی

۱٫ خداوند خواسته است که در سایه راهنمایی پیامبران، ائمه و علمای اسلام، «مردم عدالت را به پا دارند» و لذا رشد مردم در انتخاب امام و نماینده که مهمترین مصداق قسط است، باید در ساختار سیاسی دینی تأمین شود: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ». پس هر نظامی سیاسی یا انتخاباتی که بخواهد نقش مستقیم مردم را کمرنگ کند، با اهداف نظام سیاسی و تربیتی کلان اسلام تناقض دارد و توهین به مردم به حساب می آید. قطعا برخی از افراد از این بستری که برای تکامل رشد همه مردم باید فراهم شود، سوء استفاده کرده، اقدام به «رأی خری» می کنند؛ آیا راهش مجازات همه مردم و بستن بستر رشد بشری است؟

۲٫ همواره عموم مردم، از بی عدالتی ضرر می کنند و لذا عموم مردم، اگر به سطح رشد نسبی ای رسیده باشند، قاعدتاً طالب عدالت هستند. و بی شک بدنه ملت رشید ایران به سطحی از فهم و شعور رسیده است که طالب عدالت باشد و اگر زمام انتخاب به دست آنان سپرده شود، خروجی آن به لطف و حکمت خداوند، به نفع تحقق اسلام است. البته اگر مردم را در سیکل ضد دینی الیتیزم و خواص سالاری بیندازیم، رشادت آنان هم به همان سمتی می رود که مردم تحت الیتیزم غرب به آن کشیده شده اند.

۳٫ همواره نفع بی عدالتی برای یک اقلیت است که به نظر می رسد نتیجه نظام انتخابات استانی تأمین کننده این ساختار باشد و استانی کردن انتخابات گامی نهایی برای مهجوریت جمهوریت نخواهد بود و فرجام قطعی الیتیزم و استبداد اقلیتی است که از همه پرنفوذتر است و اگر سد مردم سالاری به نفع خواص سالاری شکسته شد، دیگر چیزی جلودار آن نخواهد بود.

۴٫ نهایت تلاش کسانی که آگاهانه یا ناآگاهانه بر ضد «جمهوری» اسلامی تحرک داشته اند در انتخابات سال ۸۴ و کودتای سال ۸۸ رخ داد که مردم «پتک جمهوریت» را بر سر خواص عقب افتاده از قافله رشد و بصیرت کوبیدند.

۵٫ این یک بحث کاملاً بدیهی و نرخ شاه عباسی در میان متفکران منصف سیاسی است که چیزی به اسم دموکراسی در غرب وجود ندارد و آنچه هست، الیتیزم و خواص سالاری است. إلیت ها، برسرنوشت جوامع مدعی دموکراسی در غرب حاکم اند و مردم نقشی زینتی و پوششی برای حاکمیت زور و زر و تزوریر هستند.

۵٫ بر طبق سنت دین و نیز طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، جمهوریت یک رکن اساسی نظام سیاسی مطلوب است و نباید زینتی تلقی شود یا وزن آن به نفع «الیتزیزم» و خواص گرایی کاسته شود.

۶٫ علت این که انتخابات استانی را مصداق «مهجوریت جمهوریت» می دانیم چیست؟ همه می دانند که «شناخت» نقش مستقیمی در رفتار و انتخاب عموم افراد دارد. اگر می خواهید مسیر نظام مردمی را عوض کنید کافی است که شناخت آنان را عوض کنید.

۷٫ اما راه تغییر شناخت مردم چیست؟ تا زمانی که ابزار شناخت مردم در دست خودشان باشد، تغییر شناخت مردم بسیار دشوار است؛ اما اگر شناخت بی واسطه را از مردم گرفتید و شناخت مردم را به اطلاعاتی وابسته کردید که «احزاب» با «تبلیغات» تولید می کند، مردم سالاری را با سر به زمین کوفته اید و به جای آن حزب سالاری و تبلیغات سالاری و الیتیزم و خواص سالاری ایجاد کرده اید.

۸٫ در انتخابات کنونی، مردم شناخت نسبتاً مستقیمی از نامزدهای انتخاباتی دارند و تبلیغات نقش تعیین کننده در عموم حوزه های انتخاباتی کشور ندارد. اما اگر انتخابات استانی شد، و رأی اکثریت افراد استان مؤثر شد (حتی با تعبیه ساز و کار کف ۱۵ درصدی آراء شهر خاص در انتخاب نامزد استانی سهمیه آن شهر) کاملا واضح است که نقش شناخت مستقیم مردم در انتخاب نماینده شان، بسار کاهش می یابد. زیرا اکثریت مردم استان، شناخت نسبتا ًمستیقمی از نامزد انتخاباتی فلان شهر استان ندارند.

در این وضعیت، گروه های زوردار و زردار که توان تبلیغات بیشتر دارند به مجلس راه خواهند یافت و این یعنی ضربه ای محکم به پیکره مجلس. در حالی که اگر اکنون برخی از نمایندگان خیلی منطقه ای فکر می کنند، باز هم منافع مردم منطقه شان را تأمین می کنند، نه منافع کارتلهای بزرگ و التبه نقص های فعلی ساختار انتخابات و مجلس نیز باید از راه معقولی حل شود!

۹٫ بسیاری از خواص، خاصیت شان در خواص بودن شان است نه در عبودیت و کار برای خدا و مردم. و برای خواص بودن باید نماینده مجلس یا … بشوند و نماینده شدن، متأثر از تبلیغات بسیار و وامدار این و آن شدن است که بتواند در رقابتی تبلیغاتی در سطح استان، خرج شود و انسان وامدار کسی نباشد! و نماینده باید نماینده این ثروتمندان و قدرتمندان باشند نه نماینده مردم و باید منافع آنان بجنگد تا تأمین منافع مردم!

۱۰٫ بالاخره باید از نظر سیستماتیک، تفاوت انتخابات ایران و انتخابات آمریکا که متأثر از کارتل های صهیونیستی است، روشن شود. نمی شود که سیستم انتخاباتی را تغییر داد و از مردم انتظار رأی سالم داشت! به خاطر این که اکنون سیتسم نسبتاً سالم است و برخی دچار اشتباه و تخلف می شوند.

۱۱٫ این طرح که معمولا هم در سال های پایانی مجالس مطرح می شود تلاش خواسته یا ناخواسته برای التیزم و مهجوریت جمهوریت است.

۱۲٫ فاجعه برای بافت زندگی شهرهای کوچک و کلان شهرها! در انتخابات استانی، سهمیه نمایندگی اکثر شهرستان ها از آن مرکز استان می شود، و نمایندگان به صورت سیستماتیک به این سمت کشیده می شوند که برای حل مشکلات مردم مرکز تلاش بیشتری بکنند؛ وگرنه رأی نخواهند آورد و این امر سبب سر ریز بیشتر امکانات کشور به مراکز استان ها شده، مردم شهرهای استان برای رفع بیکاری و استفاده از امکانات مرکز، به استان ها کشیده می شوند و فاجعه کلان شهر سازی رخ خواهد داد. دقت کنید که طبیعت کار این وضعیت را ایجاد خواهد کرد و ما باید میل به ایجاد سیستماتیک چنین وضعیتی را از بین ببریم.

۱۳٫ فاجعه در میزان مشارکت: به میزانی که نقش مرکز استان در انتخاب نمایندگان بیشتر می شود، میل به مشارکت در مردم شهرهای کوچک و غیر تعیین کننده در انتخابات کاهش می یابد.

۱۴٫ نکته چهاردهم را غایبانه و سربسته بر گزار می کنیم تا مسوولین امنیتی و به ویژه شورای عالی امنیت ملی و کمیسیون امنیت ملی مجلس خود به آن بپردازند. حاشیه نشینی شیعیان در مراکز پرجمعیت غیر شیعی و فجایع ناشی از آن چیزی نیست که بتواند از نظر مراجع معظم تقلید نادیده انگاشته شود!