از دلواپسی ابنعباس تا سازش ابوموسی اشعری و فکتشیت عمروعاص
پس از آنکه اقدام وی «وریفای» شد؛ عمرو عاص، «فکت شیت» خود را به عنوان سند مرجع، قرائت کرد و گفت: همانگونه که مذاکره کننده ارشد سپاه علی، با در آوردن انگشتر خود، علی را از خلافت خلع کرد، من با در دست کردن این انگشتر، معاویه را بر خلافت ابقاء می کنم!
- حجت الاسلام و المسلمین ابوالفضل امامی میبدی
ما قلباً احساس منفیای نسبت به ظریف نداریم و همان گونه که امام خامنه ای گفته اند، او را فرزند انقلاب می دانیم و با این که دلواپس تکرار تاریخیم، اما استعداد نرمش قهرمانانه را هم در ظریف می بینیم، همانگونه که استعداد عمرو عاص را نیز در آمریکا می بینیم. لذا نباید کلید وریفای(تایید) و نیز لغو تحریمها را به عمرو عاص، آمانو و آمریکا سپرد؛ که عمرو عاصی کنند. ابوموسی پس از گول خوردن، به عمرو عاص گفت: تو مثل سگی هستی! و عمرو عاص گفت: تو هم مثل الاغی هستی!
جنگ معاویه با امیرالمؤمنین، سودی به حال وی نکرد؛ عمرو عاص از تئوری «تغییر» یا همان «Change» رو نمایی کرد و گفت بیایید با هم مذاکره کنیم! برخی گفتند آری باید مذاکره کرد. و از جمله شروطی که گذاشتند این بود که عنوان «امیرالمؤمنین» را باید از علی برداشت!
در طول مذاکره، عمرو عاص با نیرنگ به ابو موسی قبولاند که علی ع چون حامی تروریزم است و به اصطلاح قدما، قاتلان عثمان را پناه داده است! سزاوار حکومت نیست. ابو موسی نیز بر معاویه خرده گرفت و او را لایق حکومت ندانست! و قرار شد هر دو به «دنیا»اعلام کنند که نه علی و نه معاویه، هیچکدام نباید حاکم باشند. و قرار بر آن شد که هر کدام به تعهد خود در عزل حاکم خود، اقدام کند.
روز موعود فرا رسید. همه در «دَومهالجندل» اجتماع کردند تا حکمین، نظر خود را اظهار کنند. ابوموسی به عمرو عاص گفت بر منبر شو و توافق انجام شده را اعلام کن! عمرو عاص مکارانه گفت:«تو صحابی پیامبر خدایی. من هرگز بر تو سبقت نگیرم!»
ابن عباس که «دلواپس» نتیجه مذاکره بود، به ابو موسی گفت: بگذار ابتدا عمرو عاص نظر خود را اعلام کند. او تو را فریب می دهد. اما ابوموسی به مذاکره کننده ارشد معاویه اعتماد کرد و بیانیه مشترک را قرائت کرد و با درآوردن انگشتر از دست، علی (ع) را از خلافت خلع کرد!
پس از آنکه اقدام وی «وریفای» شد؛ عمرو عاص، «فکت شیت» خود را به عنوان سند مرجع، قرائت کرد و گفت: همانگونه که مذاکره کننده ارشد سپاه علی، با در آوردن انگشتر خود، علی را از خلافت خلع کرد، من با در دست کردن این انگشتر، معاویه را بر خلافت ابقاء می کنم!
ابوموسی که فریب خورده بود، فریاد زد: «لعنت خدا بر تو! تو مانند سگی هستی». و عمرو عاص در حالی که پیروزمندانه از منبر پائین می آمد به او گفت: «تو هم مانند الاغی هستی که بر او کتاب بار کرده باشند».
و حالها سالها است که بزرگترین مذاکره شکست خورده تاریخ، سرافکنده اعتماد به عمرو عاص است و جهان را به خفت و ظلمت امروز کشانده است. اما تیم مذاکره کننده جمهوری اسلامی ایران، فرزندان انقلابند، لذا دوران حکمیت و ابوموسای اشعری به سر آمده است و دکتر ظریف ابوموسی نیست که بخواهد انگشترش را با خیال «وریفای» آمانو و با اعتماد به آمریکا درآورد، آن هم پیش از انگشتر درآوردن عبارت جبری ۱+۵!
اساساً انگشتر فرزندان انقلاب، جز با انگشت شان و آن هم در کربلا در نمی آید. و اینک دور جهان به کام مستضعفین است و تاریخ سال هاست که دیگر قرار نیست دیگر تکرار شود!
به نظر میرسد موضوع اصلی این نوشته نقد به تیم مذاکره کننده بابت ۱- داور شناختن آژانس برای تأیید جزئیات فنی توافق و ۲- تأکید بر تأیید توافقنامه به دست شورای امنیت است.
در مورد نگرانی اول تنها نهاد بین المللی معتبر در رمینه ی هسته ای آژانس هست. راه دیگری نیست. معرفی هر داور دیگری همونجور که صالحی رئیس سازمان اتمی گفت ممکن نیست. در مورد دوم نگرانی دوم هم تنها نهاد بین المللی معتبر برای لازم الاجرا کردن قراردادهای بین کشورها و عدم امکان بی اعتبار شدنشان توسط دولت های بعدی، سازمان ملل متحد هست که بازوی اجراییش شورای امنیت هست.
سلام
چرا باید ما اول انگشتر از دست در بیاریم و بعد عمرو عاص هر کاری که خواست بکند؟
یا تعهدات با هم انجام می شود یا انجام نمی شود. مگر نمی شود گفت که شورایی از نمایندگان انرژی اتمی چین و روسیه و آمریکا با رأی اکثریت تعهدات ایران را برآورد کنند؟
اگر باید کار ایران تضمین شود، چرا نباید تعهدات آمریکا تضمین شود؟ چه کسی تضمین می کند که عمرو عاص درست کار کند؟ ما که سابقه سیاسی کاری و قانون شکنی ندرایم باید تضمین بدهیم و آنها نباید بدهند؟
ضمنا هیچ تضمینی نیست که قرار داد ذیل فصل هفتم، لزوماً از سوی آمریکا اجرا شود.
در گفتگوی دکتر فواد ایزدی با دکتر بیگدلی مورد نقض آن به روشنی نشان داده شد.
یعنی از کشوری سخن به میان آمد که ذیل فصل هفتم تحریم شده بود و لذا طبق بیان محسن عزیز، باید ضمانت اجرایی می داشت، اما آمریکا که محتاج یک فلز خاصی بود، کنگره آمریکا تصویب کرد که باید تحریمها در خصوص این مورد لغو شود و شد.
پس تضمین داده شده هم الکی است.
موفق باشید.
ابوالفضل عزیز، سلام
در مورد تشکیل شورایی جدید، واقع بین باشیم تشکیل چنین شورایی مورد قبول نیست وقتی یک نهاد بین المللی با کلی آیین نامه و … وجود داره. اصلا به صلاح هم نیست. چون ساز و کار عملکرد شورای جدید معلوم نیست اختیاراتش و وظایفش مشخص نیست اینکه در صورت تخطی ایران باید به کی جواب بده معلوم نیست خوب اینها خودش یعنی اول تفسیر متفاوت.
در مورد اینکه چرا باید اول ما اقدامات رو انجام بدیم و بعد از تأیید آژانس تحریم ها برداشته بشه. در واقع دو طرف بر سر مثلا داشتن ۵۰۰۰ سانتریفیوژ و تعلیق/لغو فلان تحریم با هم توافق کردن. هم رسیدن ایران به ۵۰۰۰ سانتریفیوژ زمانبره هم اونها باید قبل از روز اجرای توافق جلساتشونو و نامه نگاری هاشونو انجام داده باشن و تصویب کرده باشن که تحریم ها در روز اجرای توافق برداشته میشه. احتمالا چند هفته تا چند ماه طول میشکه. با همه اینها، حتی اگه ما انگشتر رو بیاریم بیرون و طرف مقابل بعد از تایید آژانس تحریم ها رو لغو نکنه، خوب ما هم انگشترو میذاریم سر جاش. اگه نگرانید که آژانس ممکنه تأیید نکنه؛ همونطور که صالحی گفت: از اونجا که اقدامات ایران کاملا عدد سازی شده هست این کارو نمیکنه. همونجور که در مورد توافق ژنو اجرای تعهدات ایران رو کاملا تأیید کرده.
اما در مورد مثالی که زدید، اقدامی که صورت گرفته تخطی از قطعنامه شورای امنیت برای خود آمریکا برای واردات فلز خاص به آمریکا بوده و هیچ الزامی به کشورهای دیگه قائل نشده. در مورد ما اگه کنگره یا قوه مجریه بر خلاف قطعنماه شورای امنیت افزایش تحریم بدن علیه ایران یا تحریمی رو گفته بودن لغو میکنن لغو نکنند علیزغم اینکه ایران به تعهداتش عمل کرده و آزانس هم تأیید کرده، کشورهای دیگه خودشون رو ملزم نمی دونن از اون تحریم ها پیروی کنند چون اصل بر شورای امنیته. به این ترتیب چون اون موقع دیگه ایران حق خودش رو در شورای امنیت ثابت و تصویب کرده میتونه به تجارت با کشورها بپردازه همنطور که قبل از قضیه هسته ای، آمریکا کلی قانون محدود کننده علیه ما گذاشته بود ولی بقیه کشورها و شرکت ها اجرا نمیکردن.
اما چند نکته که تیم مذاکره کننده باید حتما توجه داشته باشه
۱- اقدامات ایران همه باید عدد سازی شده باشند. تو فکت آمریکایی پاسخکویی ایران به آژانس در مورد PMD اومده بود. چون پاسخگویی در این زمینه تا حل اون سال ها طول میکشه. و ممکنه توافق هیچوقت شروع به اجرا نشه و تحریم ها لغو نشه باید گفته تعد ایران در زمینه ادامه همکاری در مورد PMD هست نه حل مسئله PMD ا
۲- در مورد اراک اقدام ایران نابودی یا بیرون آوردن هسته رآکتور کنونی به عنوان تعهد ایران ذکر بشه نه طراحی و ساخت یک رآکتور جدید. چون باز هم میتونه باعث تأخیر چند ساله در شروع اجرای توافق بشه.
۳- دقیقا مشخص بشه تحریم های مرتبط با هسته ای کدام موارده تا تفسیر عجیب کنگره مبنی بر اینکه تحریم های این چند سال تقریبا هیچ کدومش مرتبط با هسته ای نیست مورد اجرا قرار نگیره.
می بینید؟ ما هم نگرانیم منها نگرانی ای که منجر به توافق میشه نه نگرانی ای که منجر به فشار بر مردم و وعده “یک وعده غذا در روز” میشه.
آدمی که نگران مردم ایرانه، با کسانی اعتماد نمیکنه که میگن باید ریشه ملت ایران را خشکاند!
اگر به جای وعده های شیطان بزرگ که حتی حاضر نیستند درست و حسابی روی کاغذ هم بیاید چه برسد به عمل، به وعده های خدا عمل می کردیم و اقتصاد مقاومتی را دنبال می کردیم، کلید حل مساله دست خداوند بود نه دست شیطان: له مقالید السمواوات والارض.
به هر حال، هیچ کدام از تعهدات آمریکا ضمانت اجرایی ندارد!
باورتون نمیشه به حرف ما گوش ندید، به حرفای زنگنه گوش کنید!
موفق باشید!
تحلیل جالبی بود.
این توافق به هیچ وجه کلید حل مشکلات مردم ایران نیست.منتها این تحریم های لعنتی و البته غیر قانونی، تجارت و ارتباط ما با دنیا رو گرفته. و نفت ما که ابزار توسعه میان مدتمون هست رو از دستمون خارج کرده.
در مورد حرف زنگنه، اینجوری نیست که تحریم ها رو برنداشته باشن. ایران نتونسته با اون شرکتا قرارداد ببنده. یکی از دلایلش کم بودن بازه برداشتن تحریم ها ( شش ماه و شش ماه و هفت ماه ). و دلایلی زنگنه میدونه و ما نمی دونیم!
سلام مطلب عالی بود و ان شالله توافق خوب و جامع بشود تا دوباره امام نگید جام زهر نوشیدم و در ضمن رهبر فرمودند من به مذاکرات خوشبین نیستم
سلام
تحریم های اصلی عموماً یا غیر هسته ای است و یا اگر دلیل هسته ای دارد، دلیل دیگری هم دارد و قاعدتاً و طبق ضوابط حقوقی به احتمال زیاد حذف نمی شن. به قول یکی از استراتژیست ها، فقط ۵ درصد تحریم ها لغو میشن؛ البته اگر بشن.
مگر دفعه نخستی است که آمریکا قول می دهد و امثال رفسنجانی اعتماد می کنن و بعد آمریکایی ها میزنن زیرش؟ خوب عبرت گرفتن هم چیز خوبی است.
تنها راه نجات کشور، اقتصاد مقاومتی است و بس. بقیه حرفها مفته! حالا خواهیم دید!