مدرسه ای با ۱۶ رتبه زیر ۱۰۰۰ در میبد

گفتگو با مدیر موفقترین مدرسه میبد

امسال برخلاف سال های گذشته یک دبیرستان دولتی در ماراتن کنکور خوب درخشید و همه را انگشت به دهان کرد جدای از پشتکار و تلاش دانش آموزان این دبیرستان دولتی حتماً عوامل دیگری نیز در این موفقیت دخیل بوده اند. کنکاش، ما را به سمت مدیریت موفق و بی نقض این دبیرستان رهنمود ساخت.خانم مصدق مدیر دبیرستان خدیجه کبری، ۱۶ رتبه زیر ۱۰۰۰ را در کارنامه کنکور امسال خود دارد پس برآن شدیم تا از نزدیک با ایشان آشنا شده و عامل موفقیت دانش آموزانش را جویا شویم:

DSC_8320

لطفا خودتان را معرفی کنید و از سوابق کاریتان بفرمایید؟

بسم الله الرحمن الرحیم. خدا را به خاطر نعمت حیات و توفیق خدمت به دانش آموزان همشهری خودم شاکر هستم.

من سال ۴۲ متولد شدم سال ۵۷ ازدواج کردم خوشبختانه حمایت خانواده من به گونه ای بود که ۴ سال گذشت و بعد من به منزل همسرم رفتم در این ۴ سال خود را به سوم دبیرستان رساندم. تنها دبیری که همیشه دعا گویش هستم آقای علی ذبیحی بود ایشان مرا حمایت می کردند و سرکلاس راه می داد بقیه دبیرها اجازه نداشتند من را سرکلاس راه دهند ولی سماجت من عجیب بود من دیپلمم را متفرقه گرفتم در حالی که بچه اولم را باردار بودم. ۴ سال گذشت بچه ام به سن۴ سالگی رسید بعد دانشگاه شرکت کردم کنکور دو مرحله ای بود مرحله دوم رد شدم سال بعد دانشگاه باهنر کرمان قبول شدم. خوشبختانه با یک خانواده شهید جابجا شدم و در تربیت معلم یزد ادامه تحصیل دادم. در دوره دانشگاه صاحب فرزند دوم شدم. در سال ۶۹ در استان هرمزگان استخدام شدم. دانشگاه تربیت معلم آن زمان شرایطی داشت و دبیر، بعد از تعهد دبیری، در هرجا که وزارت خانه آموزش و پرورش تایید می کرد می بایست خدمت کند، به علت تورم دبیری ادبیات در استان یزد مجبور شدم به استان هرمزگان بروم و درآنجا در شهرستان بندرعباس استخدام شدم. البته شانس من بلند بود، در آنجا بعد از ۲سال کار جذب تربیت معلم فاطمه الزهرای بندرعباس و سپس در استعداد درخشان دعوت به کار شدم و در ۱۰ سالی که بندرعباس بودم ۷ سال آن را در سازمان استعدادهای درخشان به عنوان دبیر پیش دانشگاهی مشغول به خدمت بودم. کار در آنجا باعث شد تا تجربه خوبی کسب کنم تقاضای انتقالی به استان یزد را دادم و توانستم در مرکز استعدادهای درخشان یزد مشغول به کار شوم و خوشبختانه بعلت پیشینه خوبی که در هرمزگان داشتم خیلی با روی باز من را پذیرفتند و در مرکز استعداد درخشان یزد دبیریم را آغاز کردم. خانم مصدق با توجه به این که شما سابقه کار در مدارس استعداد درخشان بندرعباس را دارید، آیا تفاوتی بین دانش آموزان استعداد درخشان دو استان یزد و بندرعباس وجود دارد؟ چیزی که بیشتر از همه برای من چشمگیر بود تفاوت میان دانش آموزان برگزیده مرکز استعداد درخشان بندرعباس و حتی خود یزد با دانش آموزان مدارس عادی میبد. من بیشتر مواقع سوالاتی که طرح می کردم و در آزمون های استعدادهای درخشان برگزار می شد را از دانش آموزان میبدی امتحان می گرفتم و برای من خیلی جالب بود گاهی مواقع اصلاً تعجبم در این بود که چطور ممکن است که بچه های اینجا که در مدارس عادی مثل میرمحمدی، خدیجه کبری و … هستند و گزینش نشدند تا این اندازه از پس آزمون های من بر می آیند. نهایتاً یکی دو نمره نسبت به دانش آموزان استعداد های درخشان تفاوت داشتند و این نشان می داد که در شهرستان میبد خوب کار می شود. من بیشتر ترجیح می دادم که دبیر مدرسه عادی باشم به خاطر این که کلاس به گونه ای است که دانش آموزان قوی کنار دانش آموزان ضعیف تر قرار می گیرند و آنها را تشویق می کنند و باعث رشد آنها می شوند. این خیلی برای من جالب بود و انگیزه زیادی شد و بعد از اینکه وارد میبد شدم به عنوان دبیر پیش دانشگاهی بودم سپس آموزش و پرورش از من دعوت کرد و بعنوان سرگروه ادبیات شهرستان در سال گذشته شدم، در شهریور ماه سال گذشته پیشنهاد مدیریت تنها پیش دانشگاهی علوم انسانی دخترانه میبد را که از همه مناطق به اینجا می آیند به من پیشنهاد شد و من پذیرفتم. سال گذشته فقط دوم انسانی با ۳۰ دانش آموز و چهار تا کلاس با ۸۳ دانش آموز پیش دانشگاهی داشتیم. خوشبختانه مسئولین محترم شهرستان مخصوصاً آقای اسعدی و آقای موحدی فرد هزینه کردند و امیدواریم در سالهای آینده هم بتوانیم به صورت تجمیعی یک مجموعه علوم انسانی را داشته باشیم. توصیه شما به دانش آموزانی که  در مدارس عادی درس می خوانند چیست؟ دانش آموزان مرکز سمپاد، زمانی واقعاً از نخبگان بودند. تعداد دانش آموزان کم و یک شرایط ویژه داشتند، اما بعدها مسئولین کشوری در بخش وزارت خانه، خیلی از این قضیه راضی نبودند که فقط تعداد خاصی پذیرا باشند و این را گسترش دادند طبیعی است که وقتی کمیت را بالا ببرند کیفیت پایین می آید و درمیان آنها دانش آموزانی هستند که دارای خانواده های متمول با تحصیلات عالیه می باشند ولی توانایی ذهنیشان در حد نخبه نیست اما با کار زیاد، با تلاش مستمری که داشتند و با معلمان سرخانه، سعی کردند که در جمع دانش آموزان نخبه قرار بگیرند. من ترجیح می دهم بعنوان یک دبیر در کلاسی کار کنم که ۴ تا دانش آموز تاپ داشته باشم که الگویی برای همه کلاس باشد و ایجاد انگیزه کند و بقیه غربال نشوند. متاسفانه در شهرستان میبد اخیرا شاهد این چنین اتفاقاتی هستیم ولی خوشبختانه در میان دانش آموزان علوم انسانی این اتفاق کمتر افتاده و نمونه آن خانم غفوری پور را داشتیم که خانواده اش تعمداً می خواستند در یک مدرسه عادی فرزندشان تحصیل کند و این برای مدرسه خیلی خوب بود.

DSC_8272 با توجه به این که دبیرستان شما توانسته ۱۶ رتبه زیر ۱۰۰۰ داشته باشد، شما عوامل تاثیر گذار در این موفقیت چی چیزی می دانید؟ بعد از عنایت خداوند توجه مسئولین به رشته علوم انسانی، خیلی چشمگیر بود و همچنین ما توانستیم روی دانش آموزانی که سال قبل دبیری قبول شوند مانور دهیم، ما مدیون مشاور مدرسه خانم رعیت، کادر آموزشی مدرسه که خیلی زحمت کشیدند و مشاورین شهرستان که بازوی کمکی خوبی برای ما هستند. نمی توانیم این موفقیت را به عهده یک بخش بگذاریم امسال دانش آموزان ما براساس تصمیمی که گرفته شد از دبیران مرد مجرب محروم شدند این اتفاق برای ما تبدیل به یک فرصت شد به این صورت که ما میدان را برای دبیران خانم در مقطع پیش دانشگاهی باز کردیم و دبیران تازه نفس آمدند و واقعاً خوب کار کردند در کنارش دبیران پیشتیبان مرد را داشتیم که در کلاس های تست، حمایت می کردند. یک بخش کوچک قضیه به این برمی گردد که مدیر این مجموعه دبیر مجموعه بود من پیش دانشگاهی ۴ تا کلاس داشتم این که سرکلاس با بچه ها بودم و مستقیماً با دانش آموزان ارتباط داشتم خیلی خوب و مفید بود، همچنین خانواده ها ارتباط خیلی خوبی با ما داشتند دبیرها و مشاورین مدرسه خیلی زحمت کشیدند و از همه اینها گذشته باید خداوند خواسته باشد تا اتفاق های خوب برای آدمی بیافتد. نقش مدیران سابق در کسب این موفقیت تا چه اندازه بوده است؟ لازم است که حتماً از مدیریت محترم پیشین خدیجه کبری سرکار خانم مقدم تشکر ویژه کنم برای اینکه یک طرحی به سرانجام برسد مطمناً نمی توان ۶ ماه و یک سال سرمایه گذاری کرد.حتماً دبیران و مدیران ابتدایی، راهنمایی، نقش آفرین بودند اگر کلاس حافظ دبیرستان خدیجه کبری از ۲۰ دانش آموز ۷ رتبه زیر ۱۰۰۰ دارد، علتش این است که اینها دانش آموزان دبیرستان نجمه هستند و دبیرستان نجمه حتماً دبیران خیلی خوب و مدیریت خیلی قوی داشته، من اعتقاد دارم که ما هرگز نمی توانیم این اتفاق که می افتد را به نام پیش دانشگاهی تمام کنیم یک باغبان که کشت و کار می کند از زمانی که بذرش را می گذارد مراقبت ویژه می کند و مواظب باد و طوفان و آب است تا زمانی که به شکوفه می نشیند و تبدیل به یک میوه خوب می شود همواره باید مراقبش باشند. حالا شانس من مدیر پیش دانشگاهی است که در این شرایط گوینده همه شدم ولی در واقع اگر زحمات دبیران ما و مدیریت قبلی مجموعه و دبیران و مدیران قبلی نبود امکان نداشت این اتفاق بیافتد. آیا دبیرستان خدیجه کبری برنامه مدون و درازمدتی برای کسب این موفقیت داشته و دارد؟ امسال ما چند تا موضوع را در اولویت قرار دادیم، یکی این بود که سعی کنم که با همکاری دبیران و کادر اداری و آموزشی مدرسه، مشاورین محترمی که توانمند هستند و در اختیار داریم، یک مجموعه علوم انسانی تهیه کنم چون دانش آموز علوم انسانی بودم همواره فکر می کنم که دانش آموزان علوم انسانی به نحوی حق شان تضعیف شده و از اهداف کوتاه مدت و بلند مدت من ان شاء ا… اگر توفیق داشته باشم که سالهای آتی هم مدیر باشم این است که رشته علوم انسانی به جایگاهی که حق اش است برسد و این اتفاق خوب زمانی پیش می آید که همچنان ریاست آموزش و پرورش و معاون آموزشی و مجموعه مسئولینی که درگیر این قضیه هستند همانند گذشته به کمک ها و عنایاتشان استمرار بدهند و با ما همکاری کنند تا یک مجموعه آموزشی، یک محیط آموزشی و یک شرایط بسیار مناسب برای چنین کاری پیش بیاید. یکی از شاهکارهایی که این چند سال اتفاق افتاده، طرح مطالعاتی بود. از دی ماه ۹۱ بعد از امتحانات پایان ترم و تقریباً از ۸۳ دانش آموز ۵۰ نفر خیلی منظم با حضور و غیاب خیلی دقیق از ۸ صبح تا ۱۰ شب اینجا بودند و نهار را یا با خودشان می آوردند و یا خانواده ها ظهر برایشان می آوردند. و نکته قابل توجه اینکه از خانواده ها خواستیم که اجازه دهند تا فرزندانشان در این طرح شرکت کنند و دانش آموزان، خیلی خوب در کنار همدیگر رقابت مسالمت آمیز میانشان برقرار بود. سرکار خانم رعیت مشاور مدرسه مثل یک مراقب جلسه امتحان از صبح تا شب حضور داشتند. و این اتفاق خوب افتاد مگر ۲ یا ۳ مورد مثل سودابه علی زاده که دانش آموز ما خیلی تاپ بود و کسانی که ضعیف تر بودند مدام از ایشان کمک می گرفتند و وقت دانش آموز تلف می شد، پیشنهاد کردیم که ایشان در منزل درس بخوانند. نزدیک به یک چهارم دانش آموزان رتبه زیر ۱۵۰۰ دارند یعنی از ۸۲ نفر ۲۵مورد رتبه زیر ۱۵۰۰ و ۲۳ نفر از آنها در طرح مطالعاتی بودند، خیلی دوستانه کنار یکدیگر بودند با هم به مسجد نزدیک مدرسه می رفتند و نماز می خواندند و این خیلی کمک کرد. طرح مطالعاتی فکر خودتان بود یا آموزش و پرورش پیشنهاد کرده بود؟ سال های قبل دبیرستان میرمحمدی و دبیرستان قدس طرح مطالعاتی داشتند ولی این که به این صورت عمل شود، من بیشتر از مرکز استعدادهای درخشان و تجربه ای که در آنجا داشتم استفاده کردم.

DSC_8270 آیا این طرح را ادامه می دهید و آیا فکر می کنید عملکرد سال آینده بهتر از امسال خواهد شد؟ ما اگر بتوانیم همین رتبه را حفظ کنیم خیلی ممنون خدا می شویم. خیلی آدم ایده آلیستی نیستم که فکر کنم من بتوانم از ۸۰ دانش آموز، یک چهارم را به یک سوم برسانم. قبول داریم که همیشه ۵ درصد از دانش آموزان جزء نوابغ و ۵ درصد دانش آموزان جزء دانش آموزانی هستند که ضریب هوشی پایین دارند ونباید انتظار داشته باشیم دانش آموزانی که ضریب هوشی پایینی دارند بتوانند در ردیف دانش آموزان خیلی عالی قرار بگیرند این دور از واقعیت است. همچنین دبیرستان ما دبیرستانی است که گزینش نمی شوند هدف ما در این مجموعه طرح مطالعاتی فقط این نبود که دانش آموزانی را که رتبه عالی دارند را به دانشگاه بفرستیم بلکه خیلی چیزهای دیگر ملاک های ما بود و مد نظر داشتیم حتی ما در این طرح پذیرای دانش آموزان ایثارگران و دانش آموزان معارف در ایام عید بودیم. آیا آموزش و پرورش از طرح مطالعاتی تان حمایت کرده است؟ اصلاً خود آموزش و پرورش پایه گذاری این طرح هستند من وقتی این جا آمدم طرح مطالعاتی داشتند ما فقط یک مقدار قوی تر کردیم و اتفاقاً حمایت خیلی خوبی شده، امکانات خوبی در اختیار مان قرار دادند واقعاً از آموزش و پرورش ممنون هستیم. بیشترین مشکلات دانش آموزان در این دوره سنی چه مشکلاتی است و طرح و برنامه شما برای رفع این مشکلات چه بوده است؟ بستگی دارد که در چه پایه ای دانش آموز باشد بیشترین مشکلاتی که تقریباً ۳۰درصد انرژی مان را گرفته دانش آموزانی هستند که بومی منطقه اند این ها دانش آموزان سال اول دبیرستان هستند. این دانش آموزان شرایط ویژه و مشکلات خاص خودشان را دارند و انرژی شدیدی می طلبد. متاسفانه اختلاف نسل ها خیلی مشهود و چشمگیر شده است. بیشترین مشکلاتی که متاسفانه در زمینه تربیتی داریم در دانش آموزان نوجوانمان هستند. تهاجم فرهنگی بی داد می کند مخصوصاً این منطقه میبد. ورود یک سری کانال هایی که کمک می کند که دانش آموزان خیلی هم مطیع مدرسه نباشد حتی اولیایشان حریفشان نیستند. ما فقط برای اینکه جا بیندازیم دانش آموز نباید در مدرسه موبایل داشته باشد چقدر وقت هزینه کردیم و بیشترین مشکلات برای اولی هایمان بود. ما نیاز به مشاوران قوی داریم، مشاوران شهرستان ما بیشتر مشاوران تحصیلی هستند. نیاز به مشاوره تحصیلی مخصوصاً در پایه های آخر خیلی محسوس است ناخودآگاه مشاوران تربیتی ما به حاشیه می روند، در این بخش باید خیلی هزینه شود. پیشنهاد شما به آموزش و پرورش برای حل این مشکل چیست؟ معاونین پرورشی که در مدارس هستند نیروهای کاری می باشند و باید دوره های ضمن خدمت برایشان بگذارند و با مشکلات روز آشنایشان کنند. متاسفانه خیلی از معاونین پرورشی سنتی عمل می کنند امروزه ما در این زمینه کاستی داریم همان طور که می بینید دشمنان ما با سلاح روز به جنگ ما می آیند و ما نمی توانیم با شمشیر به جنگ آنها برویم. من فکر می کنم در بخش تربیت هم باید بروز باشیم و اطلاعات و تجربیاتی که از دیگران داریم را به معاونین پرورشی و مشاوران مدرسه انتقال دهیم تا بتوانیم با مشکلات موجود مقابله کنیم. نمونه اش من بعنوان یک مدیری که تازه کار هستم هنوز نمی دانم با خانواده دانش آموزی که متاسفانه فیلم های ماهواره ای و الگوهای نامناسب جلوی چشم فرزندانشان دارد چطوری برخورد کنم. و در این زمینه ضعیف هستم. خانم مصدق به نظر شما آیا تفاوتی بین رشته انسانی و دیگر رشته ها وجود دارد؟ دانش آموزان نمونه گل محمدی نظرشان تبعیض کادر دبیرستان است آیا شما این را تایید می کنید؟ نه وجود ندارد. پس چرا چنین احساسی به دانش آموزان دست داده است؟ علت اصلی این است که متاسفانه فرهنگ سازی نشده است یعنی مشاوران ما، مسئولین آموزش و پرورش و اولیا دانش آموز همه خیلی آرمانی فکر می کنند تمایل دارند که بچه هایشان را به طرف رشته های پزشکی و مهندسی، رشته هایی که در جامعه نفوذ دارند و در زمان خودشان جزء رشته های آرمانی بوده سوق بدهند. خب طبیعی است که فرزندشان را به رفتن به رشته های ریاضی یا تجربی تشویق می کنند. متاسفانه فرهنگ سازی نشده که فارغ التحصیلان رشته انسانی به اندازه فارغ التحصیلان رشته تجربی می توانند توانمند باشد. متاسفانه در سال های گذشته، پایه های برنامه های کشور ما به گونه ای نبوده که روی رشته علوم انسانی بیشتر سرمایه گذاری شود و اگر از بچه های علوم انسانی حمایت می شد این سوء تفاهم بوجود نمی آمد. در دوره ما این طور احساس می شد که دانش آموزان علوم انسانی مانند میوه درجه۳ هستند چون تاپ های مدرسه باید رشته ریاضی و تجربی بروند و ته مونده ها، انسانی. ولی خوشبختانه می بینم رئیس آموزش و پرورش ما، کارشناس ارشد ادبیات است و جزء مدیران موفق شهرستان است. خانم خواجه پور در تربیت اولاد سعادت داشته و توانسته دانش آموزی مانند سهیلا سبحانی را تحویل جامعه دهد و دلواپسی هایشان را که در سال گذشته نسبت به دانش آموزان علوم انسانی می دیدم. ایشان همه را به یک چشم می دید و دلسوزانه برایشان زحمت می کشید. ما پارسال سوم تجربی داشتیم احساسی برای دانش آموزان تجربی بوجود آمده بود که خانم مصدق خیلی به بچه های علوم انسانی بها می دهد و ما به حاشیه رفته ایم. وقتی یک مجموعه اهداف دراز مدتش روی یک شاخه باشد ناخودآگاه این اتفاق می افتد که دانش آموزان دیگر که در اقلیت هستند احساس تبعیض کنند ولی خدا می داند که تبعیضی در کار نیست.دانش آموزان رشته های مختلف برای مدیر مثل فرزندانش است. به نظر شما دانش آموزان موفق چه ویژگی خاصی دارند؟ دانش آموزان مستعدی که ضریب هوشی بالایی دارند هیچ گاه سرشان کلاه نمی رود. باید صادقانه با آنها رفتار کرد. کسی که در کنار این دانش آموزان کار می کند خیلی صبور می شود چون همواره ناهنجاری های خاص دانش آموزان را باید تحمل کند من دوره ای که در استعداد درخشان بودم حتی یک تجربه ای هم ندارم که به زور بتوانم دانش آموزی را، مجبور به انجام کاری کنم. این جا شرایط خوبی شد تا یک خاطره برایتان تعریف کنم: سال اولی بود به استعداد درخشان یزد رفته بودم. وارد کلاس شدم استرس داشتم چون کار با دانش آموزان تیزهوشان بندرعباس در مقایسه با دانش آموزان تیزهوشان یزد خیلی آسان تر بود. به من گفتند که امروز آزمونی از سمپاد برگزار می شود و شما باید مراقب کلاس باشید، صندلی ها چیده و شرایط مناسب مهیا شد و ۱۸ دانش آموز رشته ریاضی و تجربی هرکدام در جای خود قرار گرفتند و آزمون شروع شد آزمون به صورت کشوری بود باید همه شهرستان ها با هم شروع می کردند و مدیر، دانش آموزان را مجبور کرده بود که علی رغم اینکه شب عید بود و اینها راضی نبودند، سرجلسه آزمون بنشینند. من به عنوان مراقب کلاس متوجه شدم که دانش آموزان راضی به این آزمون نیستند انتظار داشتند که همراه کلاس دیگر که به اردو می روند آنها هم بروند. همه دانش آموزان شروع به حل کردن سوال ها کردند و خیلی خوب کار پیش می رفت، ۳ ساعت و نیم آزمون طول کشید ولی متوجه این قضیه شدم که هنوز هیچ علامتی در پاسخ نامه ها نزده اند چون اولین آزمونی بود که مراقبشان بودم گفتم احتمالاً پیشنهاد مشاورین این بوده که ابتدا مسائل را حل کنند و در آخر جوابها را وارد پاسخنامه نمایند. تقریباً ۱۵ دقیقه با اتمام آزمون مانده بود که یک دانش آموز بلند شد و روی تخته نوشت « بابا آب نداد» هرچی فکر کردم به نتیجه ای نرسیدم که معنی این جمله یعنی چه؟ بقیه دانش آموزان سرشان را بلند کردند و خندیدند و مجدداً مشغول کارشان شدند. تنها کاری که می توانستم انجام دهم این بودکه بلند شدم و تخته را پاک کردم و ۱۰ دقیقه آخر دیدم همه شروع کردن به زدن پاسخ ها در پاسخنامه. و خوب هم می زدند وقتی یک نفر دفترچه اش را بست بقیه هم سریعاً دفترچه هایشان را بستند و همه بلند شدند و پاسخنامه ها را تحویل دادند. من هم پاسخنامه ها را جمع و به دفتر مدرسه تحویل دادم. دو روز بعد از مرکز سمپاد تماس گرفتند و مدیر از من خواست که بگویم چه اتفاقی در کلاس افتاده است. به او گفتم مشکل چیست؟ گفت به اتفاق تمام دانش آموزان کلاس شما به سئوالات جواب یکسان داده اند و پاسخنامه ها یک جور پرشده است. بعد گفتم همچون اتفاقی افتاده، تازه فهمیدم که «بابا آب نداد» یعنی جواب سوالات « ب، ا، ب، ا، ا، ب، نزده، د، ا، د» پر کرده اند. و به این طریق نارضایتیشان را به من مراقب که دبیر ادبیاتشان بودم و مدیرمجموعه خانم حکمت و رئیس مجموعه که آقای وحدت بود اعلام کردند. به دانش آموزانی که ضریب هوشی بالایی دارند نمی توان زور گفت باید حرفشان را گوش کرد باید صبور بود، گاهی معاونینم، مرا زیر سئوال می برند که چرا دانش آموزان را پررو می کنید، من اعتقاد دارم که باید در مقابل همه دانش آموزان صبور بود. چه توصیه ای به دانش آموزان مقاطع مختلف دارید؟ من اعتقاد دارم که هیچ دانش آموزی در سال های آخر نمی تواند نتیجه خوبی در کنکور کسب کند. لازمه یک نتیجه خوب این است که در دراز مدت برایشان سرمایه گذاری شود و به همین خاطر اگر خدا توفیق دهد، کلاس های فوق برنامه را برای دانش آموزان سوم راهنمایی به اول دبیرستان و اول به دوم دبیرستان در شهریور ماه برگزار می کنم. باید با خانواده ها صحبت کنیم و مجابشان کنیم که فرزند شما اگر فردا یکی از رشته های پیام نور یا دانشگاه آزاد قبول شوند، باید هزینه صرف کنید، بیایید یک پنجم هزینه ای را که باید آن جا انجام دهید را در دوره ۴ ساله تحصیلشان برایشان برآورده کنید، دانش آموزان میبدی، دبیرهای خوبی در اختیار دارند کافی است شما خانواده ها هم کمی کمک کنید، شرایط و محیط را مهیا سازید تا فرزندانتان بتواند بهترین نتیجه را کسب کند.

DSC_8288 یک خاطره شیرین؟ در دبیرستان قدس دبیر ادبیات بودم با دانش آموزی به نام فاطمه زارع مهرجردی دختری که به دلیل بیماری دیابت مادرش در دوران بارداری دچار ضعف بینایی شده بود و با یک عمل جراحی کاملاً بینایی اش را از دست داده بود، آشنا شدم. فاطمه نمی توانست با این مسئله کنار بیاید و این موضوع باعث عصبی شدنش شده بود. اولین کاری که کردم کتاب روزها از طه حسین را برایش گرفتم و خواندم، برایش وقت گذاشتم و با او صحبت کردم با توجه به استعداد و ضریب هوشی بالایی که داشت به سمت رشته انسانی هدایتش کردم. در این رشته موفق بود و در کنکور سراسری شرکت کرد همزمان با اعلام نتایج آزمون سراسری من توفیق زیارت خانه خدا را کسب کردم و در زمان انتخاب رشته در کنارش نبودم و متاسفانه خانواده رتبه اصلی را به او نگفتند. خدا رحمت کند آقای یحیی زاده خیلی تلاش کردند با رئیس سازمان سنجش تماس گرفتند و هرکاری که از دستشان بر می آمد انجام داد اما نشد و فاطمه رشته روانشناسی بالینی دانشگاه الزهرای تهران را می خواست و کوتاه نمی آمد بالاخره راضی اش کردم که به دانشگاه یزد که قبول شده برود و درآنجا تحصیلات دانشگاهی اش را ادامه دهد. ابتدا وی پذیرفت اما بعد از دو هفته با من تماس گرفت و گفت تصمیم گرفته یک سال دیگر بخواند و مجدداً در کنکور شرکت کند. برگشت و مجدداً مشغول به خواندن شد و سال بعد دانشگاه اصفهان قبول شد و ایشان امسال مقطع لیسانس را تمام کرده و در آزمون ارشد شرکت نموده. فاطمه خط بریل بلند نیست فقط از طریق شنیدن یاد می گیرد. خانم مصدق با توجه به این که شما در سن پایین ازدواج کردید آیا توصیه می کنید که دانش آموزان در سنین پایین ازدواج کنند و یا بر حذر می دارید؟ یکی از اولیا با شیرینی وارد دفتر شد،گفتم چکار کردید. گفت شما در جلسه توجیهی که داشتید توضیح دادید که اگر بچه هایتان اهل درس هستند زمینه را آماده کنید و حمایتشان نمایید که بالا روند و اگر می بینید فرزندتان به بلوغ اجتماعی و فکری رسیده و مستعد و پذیرای یک زندگی خوب است و می توانند همسر خوبی برای شوهرش و مادر خوبی برای فرزندانشان باشد و اهل درس نیست، هرچه زودتر زمینه ازدواجشان را آماده کنید این دست و آن دست نکنید و خواستگارهای خوبشان را رد نکنید و من حرف شما را گوش کردم. و واقعیت این است که ما باید با توجه به توانایی فرزندمان تصمیم بگیریم. خانم مصدق سخن آخر: با توجه به اینکه من در شهرستان بندرعباس و یزد خدمت کردم و در مدارس متفاوت شهرستان بودم، گاهی اوقات باید رفت بیرون از محیط و جاهای دیگر را دید و متوجه تفاوت ها شد. تشکر ویژه ای دارم از آموزش و پرورش شهرستان میبد که صادقانه زحمت می کشیدند. قدردان دبیرهای میبدی مان هستیم که بسیار زحمت می کشند و اینجا اصلاً نیاز به موسسه علمی و معلم سرخونه نیست. ما شرمنده دبیرانمان هستیم و تشکر ویژه دارم از مشاورین. ما هیچ کجای کشور این چنین دبیران و مشاورینی نداریم که بدون هیچ چشمداشتی کار می کنند. اخیرا بعضی از دبیران جذب مرکز استان شدند این دبیران گرامی بعلت زیاد شدن کارشان دچار خستگی می شوند و همچنین به ما نیز ضرر می زنند ما سعی کنیم به گونه ای با این دبیران کنار بیایم که راضی باشند و برای دانش آموزان ما کار کنند.گاهی پیش می آید که دبیرهایمان را درجه بندی می کنیم نباید این اتفاق صورت بگیرد باید به دبیرهایمان بهای بیشتری دهیم.