جوابیه استاد دانشگاه آیتالله حائری(ره) میبد به مطلب اخیر میبدما +پاسخ میبدما
پس از درج مطلبی پیرامون مطرح شدن برخی از مطالب سوالبرانگیز در جلسه دیروز اساتید با امام جمعه میبد آقای دکتر کریمی با ارسال مطلبی به این رسانه، ضمن معرفی خود به عنوان استاد مطرح شده در آن خبر، جوابیهای را ارائه نموده که ضمن درج آن پاسخ میبدما هم تقدیم میگردد
- پس از درج مطلبی در شبکه “میبدما” پیرامون جلسه دیروز جمعی از اساتید حوزه و دانشگاه با امام جمعه میبد و مطرح شدن برخی از مطالب سوالبرانگیز، آقای دکتر بهزاد کریمی –عضو هیات علمی دانشگاه میبد- با ارسال مطلبی به این رسانه، ضمن معرفی خود به عنوان استاد مطرح شده در آن خبر، جوابیهای مستوفا را ارائه نموده است. در ابتدا عین پاسخ آقای دکتر کریمی ارائه میشود و سپس پاسخ “میبدما” به این اظهارات تقدیم ایشان و مخاطبان شبکه میبدما خواهد گردید:
جوابیه دکتر بهزاد کریمی:
“سلام برادر دینی من، مدیر محترم سایت وزین خبری «میبد ما»
من همان استاد «غیربومی» هستم که از نگاه شما حرفهایی «عجیب» گفته است. عزیزِ برادر، چون دیدم که نه نام مرا آورده اید و نه محل کارم را به درستی ثبت و ضبط کرده اید، اجازه می خواهم خودم را معرفی کنم: بهزاد کریمی هستم، استاد رشتۀ ایران شناسی دانشگاه آیت الله حائری میبد. دانش آموختۀ دکتری تاریخ ایران از دانشگاه تربیت مدرس و هم اکنون پژوهشگر دورۀ فوق دکترای پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و جزء تنها سه نفری هستم که نائل به اخذ امتیاز «شهید چمران» بنیاد ملی نخبگان در رشتۀ تاریخ شده ام. دیگر جزئیات مراحل تحصیل را به حال خود وامی نهم. اما مراد از ذکر این مجمل، تأکید بر شناخت بیشتر زوایا و خبایای تاریخ ایران از طرف این بندۀ حقیر است، البته اگر بپذیرید. و ثانیا، برادر دو شهید جنگ تحمیلی هستم، بردار دو جانبازم و لیاقت دارم پسر جانباز نیز باشم. از زمانی که خودم را شناختم پای منبر علما و اساتیدِ هم لباس دکتر اعرافی و در مسجد بالیده ام و رشد کرده ام و قریب به ۱۵ سال فعالیت بسیج را در کارنامه ام دارم. بنابراین و به اعتبار این کارنامه حتمن اجازه می دهید که دغدغه مندانه دو جمله نقد بگویم یا بنویسم.
برادر من! دیشب از زمانی که تیتر خبر شما را دیدم به جای شما خوابم نبرد. چگونه و چرا سخنان مرا تقطیع کرده اید و با تفسیری ناراست و آمیخته به خشم و بی تقوایی منتشر کرده اید؟ خواهش می کنم عین سخنان مرا منتشر کنید. در حیرتم از این که چگونه می توان به فاصله یک روز و با این که تعداد زیادی از علما و فضلا و زنان و مردان نخبۀ میبد شاهد و ناظر سخنان بنده بودند و حتمن به وظیفه انسانی و اخلاقی خویش بر صداقت من شهادت خواهند داد، این سخنان را دستخوش تحریف کرد؟
برادرم! چرا با آبروی افراد بازی می کنید؟ بنده از نزدیک شاهد آسیب های اجتماعی و روانی هستم که خوشحال می شدم شما را به عنوان یک میبدی متعصب و گردانندۀ «میبد ما» در جریان آن قرار دهم. این نحوه اطلاع رسانی شما مرا به شدت ناامید کرد و حتمن این پیگیری را مسکوت می گذارم تا به طرزی دیگر سربیاورد و البته پشیمانی دیگر آن موقع سودی نخواهد بخشید. طوری خبر رسانی کرده اید که گویی من مخالفِ مسجد هستم. من در سخنانم تاکید کردم که مسجدسازی امر خوب و مبارکی است، اما دانشجوی دانشگاه میبد که اکنون نمازخانه دارد بیش و پیش از مسجد نیاز به یک سالن ورزشی دارد؟ کجای این سخن «عجیب» است؟ و متعجب هستم که چرا سخنان آقای دکتر اعرافی را در پاسخ به این سوال بنده بازتاب نداده اید. ایشان [قریب به مضمون] گفتند: «من خودم اگر بودجه ای باشد و سوال کنند که با این مسجد بسازیم یا ورزشگاه؟ می گویم ورزشگاه بسازید.» این تائید سخن من است یا نقیض آن؟
برادر من! من منتقد اجبار در پوشش چادر هستم زیرا از نزدیک شاهد آسیب های ناشی از آن هستم و به عنوان یک مسلمان دغدغه مند این نکته را مطرح کردم و باز قابل تأمل است که باز شما این تأکیدات مرا در متن خبر نیاورده اید. نه چپم نه راست، نه بنیادگرا هستم نه سکولار بلکه ایرانی مسلمانی هستم که اعتقاد دارم نباید با اجبار بلکه با کار فرهنگی تدریجی فرزندان این سرزمین را متخلق یه اخلاق دینی کرد. جوان در برابر اجبار سرکشی می کند چون طبعی سرکشی دارد و در همینجاست که آسیب ها ایجاد می شود. من نه موافق ولنگاری هستم نه موافق پوشیه و برقع که هیچ کدام را جامعه ما تاب نمی آورد. باید راهی عقلانی و منطقی جُست و پیش رفت. این نه مسیر نه تنها مسیر مخالفت با اصل حجاب نیست بلکه به تحکیم فرهنگی آن کمک می کند. دکتر اعرافی نیز در پاسخ به این دغدغه ضمن برشمردن محاسن کرسی های آزاداندیشی پیشنهاد کردند [قریب به مضمون]: «خوب است همین مسئلۀ حجاب (پوشش اجباری چادر) به عنوان یکی از موضوعات مطرح شود و از متخصصان برای بحث دعوت شود.» پس مشاهده می فرمایید که این تکۀ حذف شده از خبر، مؤید امکان بحث پیرامون این موضوع خطیر است و ایشان باب منطق و گفتگو را نبستند. من یادآوری می کنم که ایشان باید به عنوان یک میبدی، یک عالم روحانی، امام جمعه و نماینده ولی فقیه بایستی بیش از هر شخص دیگری در این زمینه تعصب و دغدغه داشته باشد، اما رویکرد ایشان از زمین با آسمان با رویکرد شما به عنوان هواخواه ایشان کاملا متفاوت است.
برادرم! پای عرف را پیش کشیده ای که کاش نمی کشیدی که عواقب قابل ملاحظه ای در بر دارد. اگر تنها بخواهیم بر اساس عرف (یعنی فرهنگ حاکم بر مردم) نوع پوشش را در دانشگاه ها تعیین کنیم که سنگ روی سنگ بند نخواهد شد. حتمن قبول دارید که پوشش زنان این سرزمینِ رنگین کمانی همه جا چادر نیست. من معتقد به عرف دانشگاهی هستم و در جلسه بر آن تأکید کرد و باز با بی تقوایی این بخش را حذف کرده اید. و همچنین گفتم مطابق این الگوی عرفی که اتفاقن مذهبی نیز هست با خاطیان به شدت برخورد شود. همچنین اگر بخواهیم بر عرف پافشاری کنیم، بر اساس همین ملاک، کشورهای غیرمسلمان که اقلیت مسلمان در آن می زیند و به مدرسه و دانشگاه می روند بایستی با اجبارِ آن کشورها حجاب از سر برگیرند که: «شما باید عرف ما را رعایت کنید» و جای اعتراضی برای ما مسلمانان باقی نمی ماند.
درست است که «غیر بومی» هستم اما عاشق این «بر و بوم» هستم که اگر نبودم ۵ سال پیش زمانی که فرصت تحصیل رایگان دوره دکتری در انگلستان نصیبم شد، به آن پشت پا نمی زدم.
برادرم! زود قضاوت نکنیم.
برادر کوچک شما/ بهزاد کریمی”
پاسخ شبکه میبدما:
ضمن سلام به آقای دکتر کریمی و تشکر از ایشان بابت احساس مسئولیت در برابر مسائل دینی و اجتماعی، نکات زیر را به عنوان پاسخ به مطالب ایشان، تقدیم میکنیم:
۱٫ از شنیدن سوابق علمی شما و نیز پیشینه ایثارگری خانواده محترم حضرتعالی بسیار خرسند و مفتخریم و امیدواریم این کارنامه درخشان، سرافرازی شما و خانواده محترمتان در برابر پروردگار متعال را به ارمغان آورد اما همانگونه که حضرتعالی بهتر از ما میدانید، سوابق گوینده یک مطلب، ملازمهای بر صحت مطالب او ندارد. البته کسی منکر علم و احاطه شما به مسائل تاریخی نیست اما همانطور که میدانید مسائل طرح شده در آن جلسه ارتباطی با علم تاریخ نداشته و اتفاقا یکی از انتقاداتی که در این زمینه مطرح میشود آن است که اینگونه مسائل را بهتر است کارشناسان فقه و جامعه شناسی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند؛ چرا که تخصص آنان در این زمینه است. البته پرواضح است که هرکسی حق اظهارنظر دارد.
۲٫ مطابق با آنچه خود حضرتعالی نیز ارسال فرمودهاید، لُب سخنان دیروز شما تاکید بر دونکته بوده است: الف-انتقاد از اجباری بودن چادر در دانشگاههای میبد و ب-انتقاد از ساختن مسجد به جای ورزشگاه در دانشگاه آیتالله حائری(ره) میبد. ضمن آنکه متاسفانه خبرنگاران این رسانه به آن جلسه دعوت نشدند تا جزئیات این دو مطلب کلی شما نیز انعکاس یابد. به هر جهت خوشبختانه در همین نظری که دادید، جزئیات را هم منعکس فرمودهاید و علیرغم این، باز هم بر انتقادات ارائه شده در آن مطلب به سخنان شما خللی وارد نمیآید که در بندهای بعدی مفصلتر خواهیم پرداخت، ضمن آنکه اصلا اشارهای به نام و مشخصات حضرتعالی در آن مطلب نشده بود و مهمتر از آن اینکه توهینی هم به شخصیت حضرتعالی وارد نشده است. با این اوصاف، به کار بردن عباراتی چون «به جای شما خوابم نبرد» و «سخنان مرا تقطیع کردهاید» و «با تفسیری ناراست و آمیخته به خشم و بیتقوایی منتشر کردهاید» و «سخنان مرا دستخوش تحریف کردهاید» و«چرا با آبروی افراد بازی میکنید؟» و… بلاوجه بهنظر میرسد. این عبارات روزنامهای اگر از طرف یک رسانه ژئورنالیستی مطرح شود، شاید چندان قابل ملامت نباشد ولی به کار بردن آن از سوی یک شخصیت علمی و فرهیخته دانشگاهی چون حضرتعالی، مقرون به صواب به نظر نمیرسد.
۳٫ نوشتهاید: « من در سخنانم تاکید کردم که مسجدسازی امر خوب و مبارکی است، اما دانشجوی دانشگاه میبد که اکنون نمازخانه دارد بیش و پیش از مسجد نیاز به یک سالن ورزشی دارد. کجای این سخن «عجیب» است؟»/ بعید است که حضرتعالی ندانید نمازخانه با مسجد تفاوت اساسی دارد. نمازخانه صرفا مکانی برای خواندن نماز است و به هیچ وجه سایر کاربریهای مسجد را ندارد و پرواضح است که مسجد نیز صرفا محلی برای نمازخواندن نیست؛ بلکه مرکز و منبع اقدامات و جوششهای فرهنگی و اجتماعی است. نمازخانه یک مکان اضطراری و یا موقت برای جاهایی است که یا ساخت مسجد در آن مقرون به صرفه نیست(مثلا در مکانی که جمعیت اندکی مشغولند و یا در مکانی که به مسجد بسیار نزدیک است) و یا در پروسه مسجدسازی از آن استفاده میشود(مانند وضعیت فعلی دانشگاه میبد). بنابراین حتما تصدیق میفرمایید که گرفتن بخشی از سالن و فرش پهن کردن و پارتیشنبندی دور آن باعث ایجاد مسجد نمیشود.
۴٫ نقل قول بسیار عجیبی را به آیتالله اعرافی منسوب کردهاید و مدعی شدید که ایشان گفتهاند: « من خودم اگر بودجه ای باشد و سوال کنند که با این مسجد بسازیم یا ورزشگاه؟ می گویم ورزشگاه بسازید.»/ هر کس کوچکترین شناختی نسبت به آیتالله اعرافی داشته باشد تصدیق خواهد کرد گفتن چنین سخنی از سوی ایشان بعید است اما با این وجود با مروری که روی فایل صوتی آن جلسه صورت گرفت، مشخص شد که ایشان چنین سخنی را بر زبان نیاوردهاند. علت غلط بودن چنین سخنی آن است که این گزاره صرفا در شرایط خاصی کارآیی دارد؛ مانند جایی که چندین مسجد وجود دارد و ورزشگاهی وجود ندارد و در عین حال تصمیم بر ساخت یک مسجد دیگر در همان مکان اتخاذ شود. بنابراین تعمیم این مدعا بر مطلق شرایط، قطعا صحیح نیست.
۵٫ بحثی که حضرتعالی درباره مسجد دانشگاه میبد فرمودهاید اساسا سالبه به انتفاء موضوع است. چرا که این سخن شما در شرایطی قابل طرح است که تازه در آغاز کار مردد بین مسجدسازی یا ورزشگاهسازی شویم؛ درحالیکه آنچه در عمل شاهد آن هستیم آن است که روند ساخت مسجد مدتهاست که در دانشگاه میبد آغاز شده و البته هیچ عاقلی هم نمیتواند حکم کند که کاربری مسجد را در میانه راه تغییر دهیم و آن را تبدیل به ورزشگاه کنیم یا آنکه آن را علیرغم نوع تخصیص بودجهای که از سوی نهادهای ذیربط صورت میگیرد متوقف و معطل بگذاریم.
۶٫ کسی منکر کار فرهنگی نیست و اصلا برای اینکه خیال شما و بقیه منتقدین هم راحت شود با صدای بلند فریاد میزنیم که «لعنت بر کسی که مخالف کار فرهنگی است». اما سوال اینجاست که کار فرهنگی یعنی چه؟! الان خود غربیها برخلاف خیلی از روشنفکرمآبهای ما کاملا اعتراف دارند که اعمال قدرت و اجبار قانونی خود، یکی از ارکان کار فرهنگی است. مشکل بسیاری از ما این است که اجبار و تعهد قانونی را نه تنها از کار فرهنگی جدا کردهایم بلکه در اقدامی نامبارک آن را درتقابل و کشمکش با هم نیز جلوه دادهایم که این کار بسیار غلطی است. البته این را هم از بن دندان قبول داریم که کارفرهنگی صرفا منحصر در اجبار قانونی نیست ولی اجبار قانونی سر جای خودش، سایر کارهای فرهنگی هم سر جای خودش. بنابراین همانطور که شما در مسائل آموزشی دانشجویان را مجبور میکنید، همانگونه که همه جوامع به نسبت آن ایدئولوژی که انتخاب میکنند رعایایشان را نسبت به پایبندی به قانون ناظر به آن ایدئولوژی مجبور میکنند، ضابطه انضباطی چادر پوشیدن را با لولوی «آسیبزا» بودن مخدوش نفرمایید. بنابراین اینکه فرمودهاید « جوان در برابر اجبار سرکشی می کند» درباره سایر قوانین و مقررات اجبارکننده هم صادق است پس چرا شما آن قوانین و مقررات را زیر سوال نمیبرید و فرضا این مجوز را برای جوانان صادر نمیفرمایید که از چراغ قرمز رد شوند یا بدون واهمه از برخورد قانون، مواد مخدر مصرف کنند؟ ضمنا جوان سرکش نیست، پاک است و مطالبهگر و این بسته به بزرگان و خواص است که روند مطالبهگری وی را به کدام سمت سوق دهند. اگر استادی همواره از اخ و پیف بودن اجبار و ضوابط دم بزند و نسبت به مسائل مهمتری چون ظلم، بیعدالتی، دروغ، خودخواهی و مادیگرایی زبان در کام فرو برد، هیچ دور از انتظار نیست که تمام مطالبه آن دانشجو منحصر شود در مسائلی چون آزادی حجاب و غذای سلف و نمره و امثال ذلک. این را بدانید که برداشتن اجبار پوشیدن چادر کوچکترین کمکی به بهبود وضع عفاف و حجاب نخواهد کرد و اگر حضرتعالی مدعی خلاف آن هستید –که ظاهرا هم هستید- لطفا دلیل موجهی برای این منظور بیاورید.
۷٫ پوشش چادر در مراکز علمی و مراکز دینی بیشتر به خاطر موقعیت و اهداف و شرایط خاص هر دانشگاه میباشد و این مربوط به اساسنامه وآییننامههای داخلی دانشگاهها مربوط میشود و در برخی جاها مثلا در شهرهای مذهبی،عرف جامعه و فضای حاکم بر جو دانشگاه به گونهای است که خود به خود داشتن چادر را اجبار می کند و به بیان جامعه شناختی این نظارت اجتماعی است که این نوع رفتار را در بعضی اماکن مثل دانشگاه در بعضی شهرها آن را هنجار میکند.
۸٫ در همه جوامع نهادی به نام «عرف» وجود دارد که از اهمیت به سزایی برخوردار است. البته میزان اهمیت این نهاد در برخی جوامع(مانند انگلستان) بسیار زیاد و در برخی جوامع دیگر کمتر است. کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست به ویژه درباره عرفهایی که با علایق مذهبی مردم پیوستگی دارد. بعضی اوقات برخی عرفها حتی مهمتر از موازین قانونی جلوه میکنند. یعنی اگرچه قانون به مراعات آن عرف اجبار نکرده اما میزان احترام مردم آن منطقه به آن عرف به حدی است که تبدیل به یک هنجارعمومی شده است و عدم مراعات آن «نظم عمومی» و «آرامش اجتماعی» را به مخاطره خواهد انداخت. بنابراین اگر عدم مراعات یک عرف مشروع و قانونی، هنجارهای یک جامعه را تحتالشعاع قرار دهد، دیگران موظف به مراعات آن هستند. ضمنا عرف را نمیشود به صورت تصنعی ساخت و پیشنهاد شما مبنی بر ایجاد عرف دانشگاهی صحیح بهنظر نمیرسد چون عرف به صورت دستوری ایجاد نمیشود و بر فرض ایجاد عرف دانشگاهی، به لحاظ آنکه دانشجویان را نمیتوان در چاردیواری دانشگاه محصور نمود و ناگزیر آنان در جامعه هم رفت و آمد دارند، تعارض دو عرف ایجاد خواهد شد. هر چند که تاکید میکنم اصلا عرف دانشگاهی معنا ندارد و علیرغم این، آنچه هماینک در دانشگاه میبد مشاهده میشود آن است که بیشتر بانوان دانشجوی این دانشگاه، صرفنظر از اجبار دانشگاه، چادری هستند و احترام به همینان نیز اقتضاء دارد که سایرین هم مراعات کنند.
۹٫ فرمودهاید: اگر بخواهیم بر عرف پافشاری کنیم، بر اساس همین ملاک، کشورهای غیرمسلمان که اقلیت مسلمان در آن می زیند و به مدرسه و دانشگاه می روند بایستی با اجبارِ آن کشورها حجاب از سر برگیرند که: «شما باید عرف ما را رعایت کنید» و جای اعتراضی برای ما مسلمانان باقی نمی ماند. / متاسفانه قیاس حضرتعالی معالفارق است؛ چرا که اولا این اجباری که شما میفرمایید هماینک در برخی کشورهای لائیک از جمله فرانسه و ترکیه جریان دارد. ثانیا اگر خود را معتقد به موازین اسلامی میدانید اساسا عرفهایی که خلاف شریعت اسلامی باشد را به رسمیت نخواهید شناخت. ثالثا در بیشتر نقاط دنیا هماینک اصلا بیحجابی عرف نیست که حجاب داشتن، عرفشکنی محسوب شود؛ بلکه بیحجابی عادت مالوف آنها است نه عرف و هنجار اعتقادی. همانند مسئله دستکش پوشیدن در ایران. آیا در ایران دستکش نپوشیدن یک عرف است؟! طبعا پاسخ شما خیر است. بنابراین آیا اگر کسی در ایران دستکش پوشید، کاری برخلاف عرف انجام داده؟! طبیعتا پاسخ شما باز هم خیر است. نپوشاندن سر در کشورهای غیرمسلمان مانند نپوشاندن دست و صورت و گوش و… اصلا عرف نیست و طبیعتا وقتی آنان یک باحجاب را میبینند، توهینی به خود احساس نمیکنند مگر در نظامهای مبتنی بر لائیسیته که بروز علائم دینداری در آنها ممنوع است.
۱۰٫ اگر حضرتعالی تابع نظر آیتالله اعرافی در باب لزوم برپایی کرسیهای آزاداندیشی هستید. بسمالله! این هم کرسی آزاداندیشی. الحمدلله مخاطبان زیادی این مباحثه ما و شما را مشاهده میکنند و این بهترین کرسی آزاد اندیشی است. ما نه تقاضای برخورد با شما را کردهایم و نه راسا به روی شما چماق کشیدهایم بلکه در انسانترین وجه ممکن، مایل به نقادی و بحث درباره موضوعات اختلافی هستیم.
سید دوست دارم خیلی زیاد.
برای رفع هرگونه سوتفاهم و شک و تردید پیشنهاد می کنم میبد ما فایل صوتی کامل این جلسه را منتشر کند
با سلام
به نظر من که خود تحصیلات بالای دانشگاهی دارم، اساتید و دکترهای جامعه چون در مراسمات مردم و جلسه های دینی که در سطح شهر برگزار میشه ،کمتر شرکت می کنند اینگونه اظهار نظرها بوجود می اید.
با سلام خدمت دست اندرکاران شریف میبد ما بر خود لازم میدانم از این جواب زیبا و آبرومندانه شما به این اظهارات …. که قطعا برای جذب یک عده و تخریب عده دیگه زده میشه
ببه عنوان یک میبدی تشکر کنم. ثانیا از رییس بسیجی دانشگاه میبد که مردانه در برابر بی حجابی ایستاده به عنوان یک استاد دانشگاه بی نهایت سپاسگزارم . ثالثا باید اعتراض کنیم که چرا وضع حجاب تو دانشگاههای دیگه بخصوص دانشگاه آزاد میبد و پیام نور اینقدر خرابه؟ نه این که یک جا هم که خوبه بخواهند به گند بکشند.این استاد محترم هم بهتره که تشریف ببرند انگلستان که اونجا دقیقا همون جوری است که میخواهند. دکتر کلانتری هم باید مورد حمایت جدی قرار گیرد. حالا که این جوریه و هدف تخریب ایشونه ما میبدی ها درخواستمون اینه که تا ایشون مردونه ایستاده و کار عمرانی فرهنگی و آموزشی را به این خوبی انجام میده نباید مسولین بگذارند این عده به اهدافشون برسند .ن
از میبدما زیاد خوشم نمیاد ولی جوابهای خوبی دادید
سلام
میبد ما بسیار علمی و موشکافانه و دقیق جواب داده است. البته آن استاد هم محترم است اما بحث شان دقیق نبوده است و نقد عالمانه میببد ما نشانگر ان است.
من تمام مطلب استاد و میبد ما را با دقت خواندم و واقعاً تحسین می کنم که میبد ما به عنوان یک سایت شهرستانی در حد سایت درجه یک کشوری، از مواضع خود به صورت علمی دفاع کرده است.
ما شاء الله
سلام برادر عزیزم
کلمه منسوب، اشتباها منصوب نوشته شده است؛ اصلاح کنید.
برادرت
_________________
میبدما: ممنون برادر. اصلاح شد.
با سلام
من از نزدیک با جناب آقای دکتر کریمی آشنایی کامل دارم. ایشان حرفی را بدون اندیشه بر زبان نمی آورند.
به نظر من حرفهایی که ایشان زده اند کاملا صحیح میباشد. عرف؟ “لا اکراه فی الدین” دین با اجبار امکان ندارد حجاب که مسلم است.
بهتر است به جای اعمال فشار زمینه سازیهای فرهنگی صورت پذیرد. مشکل اینجاست که فکر می کنیم وقتی دانشجو در محیط دانشگاه ملزم به پوشش است حتما در جاهای دیگر هم خودش را ملزم می داند. مایه تاسف است. برای بهبود وضع عفاف و حجاب راه حل دیگری بیندیشید.
در ضمن به جای ساختن مسجد بهتر است نمازخوان بسازیم. همین نمازخانه های کوچک هم گاهی فقط یک صف نمازخوان دارند البته متاسفانه. ببینیم چگونه رفتار کرده ایم که جوانان ما همه از دین برگشته اند. ما باید در همه این موارد پاسخگو باشیم در روز جزا.
به جای اینکه به اساتید خدوم دانشگاه توهین بفرمایید، به فکر راه حل باشید. لطفا
____________________
میبدما:
۱٫ لطفا آیه “لا اکراه…” را از پیش خودتان تفسیر نفرمایید. سری به تفسیر المیزان بزنید و ببینید مقصود از این آیه چیست.
۲٫ هیچکس اینطور فکر نمیکند که الزام چادر در دانشگاه باعث میشود در بقیه جاها هم دانشجو چادرش را حفظ کند و در اینجا هم از پیش خود تفسیر کرده اید
۳٫ ساختن نمازخوان با ساختن مسجد منافاتی ندارد که بخواهیم یکی را بر دیگری مقدم بداریم. باید هم مسجد بسازیم و هم نمازخوان.
۴٫ توهین به کسی نشده و لطفا حضرتعالی کاتولیکتر از پاپ نشوید.
پاسخهای آقای دکتر کریمی قانع کننده نبود چون اگر اجازه چادر برداشتن به دانشجویان داده بشود مطمئن باشید پس فردا بدحجابی به این دانشگاه سرایت میکند چون یک پله عقب نشینی کرده اید
گفتن این حرف که اگر حجاب دانشگاه برداشته شود که از نظر شما حجاب فقط در چادر خلاصه می شود کاملا غیر منطقی است.اگر شما مسولین از عقاید و وضعیت دانشجو باخبر بودید تغییر عقاید آنها در اولویت قرار می گرفت تا برداشتن چادر ،هرچند که با وجود چادرحجابی در دانشگاه نمی بینیم.
اگربنا به اجبار و زور باشد به شما اطمینان می دهم که کاری از پیش نمی رود این را باید از زبان ما دانشجویان شنید.ما طرفدار حق هستم….
________________________
میبدما: بسیار گنگ و نارسا نظرتان را نوشتهاید. ناسلامتی شما دانشجویید
من سه سال است که در دانشگاه میبد درس میخوانم و اصلا نمیتوانم حرفهای آقای دکتر کریمی تایید کنم. واقعا جای مسجد در دانشگاه خالی است و درباره حجاب هم تا حالا دانشجویان مشکل خاصی نداشتند که ایشون اینقدر بزرگش کردند
سلام
آقای دکتر بفرمایند که ضوابط شکل لباس که عقلای عالم در دانشگاه های گوناگون جهان تعریف کرده اند، اجبار است یا نه؟ آیا آنها هم کار فرهنگی مطابق آیین خود را رها کرده اند یا آنگونه که میبد ما گفته است، بخشی از اهداف آموزشی و فرهنگی، با قانون و الزام دنبال می شود.
آیا می توان گفت که چون در خیابان، سر و صدای ماشین و … است، در محیط آموزشی و کتابخانه هم می توان همان سر و صدا ها را ایجاد کرد؟
فرق محیط آموزشی دانشگاه با محیط خیابان این است که:
اولاً اقتضائات محیط آموزشی حریم بهداشت بصری و صوتی خاصی دارد؛
ثانیاً در محیط دانشگاه دانشجویان جوان، ساعتها در معرض ارتباط با یکدیگرند نه مثل خیابان که از کنار هم می گذرند. بی تردید، کسی که ساعتها در معرض نگاه و ارتباط است، باید ضوابط بیشینه برای حریم ارتباطی رعایت کند تا از انباشت آسیب های ارتباطی در امان باشد.
مثلاً برای کسی که گاهی به صورت اتفاقی از محیط غبار آلود عبور می کند، شاید ماسک زدن خیلی ضروری نباشد، اما کسی که زمان زیادی را در محیط غبارالود به سر می برد، لازم است ماسک بزند.
پس محیط خیابان و محیط دانشگاه، اقتضائات یکسانی ندارد که لازم باشد حتما لباس دانشگاه در خیابان هم باشد، هر چند که خوب است که چنین باشد.
آقای دکتر بهتر است در تخصص خودشان سخن بگویند. ان شاء الله موفق باشند.
سلام به همگی عزیزان :
با دقت در آیه ۵۹ سوره احزاب متوجه خواهیم شد که قرآن ، زنان مومن را با جلباب و چادر فرض کرده که می فرماید به آنها بگویید چادر خود را نزدیک به هم بگیرند و نفرموده چادر بپوشند :
«یا أَیهَا النَبی قُل لِأَزواجِکَ و بَناتِکَ وَ نِساءِ المُؤمِنینَ یدُنینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلا بیبهنَّ ذلِِکَ أَدنی أَن یعرِفنَ و لایوذَینَ و کان الله غفوراَ رحیماَ .»(سوره احزاب ، آیه ۵۹)
«ای پیامبر ، به زنان و دخترانت و زنان مؤمن بگو : جلباب های خود را به هم نزدیک سازند تا با این پوشش بهتر شناخته شوند و از تعرض هوس رانان آزار نبینند و خداوند بخشنده و مهربان است .»
و نیز با دقت بیشتر در کلمه ( یا ایها النبی ) متوجه خواهیم شد که هر کسی که مسئولیتی در اجتماع دارد باید هم به همسر و دختران خودش و هم به دیگر زنان مومن در اجتماع تذکر بدهد که حجاب و چادر خود را کامل و نزدیک به هم بگیرند تا مورد اذیت هوس بازان نباشند.
با سلام و عرض ادب
احترماً خدمت آقای دکتر کریمی یه تقاضا دارم؛ که شما حتما کتاب “نیم نگاهی به ضوابط پوشش در دانشگاه های جهان” تدوین “نیره قوی” ناشر “دفتر نشر معارف، وابسته به نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها” رو مطالعه بفرمایید تا متوجه بشوید که دانشگاههای جهان تا چه حدی بر پوششهای مخصوص برای دانشجویان خود، اصرار و اجبار دارند…
اصطلاح “عرف دانشگاهی” به نظرم بسیار خطرناکتر از اون هست که هیچ گونه توجیه مناسبی داشته باشه و به بیتقوایی هم در حد اعلی نزدیکه، با نیم نگاهی به اسلامی نبودن کامل علوم انسانی ما در دانشگاهها، چطور میشه عرف دانشگاهی رو اصالت داد؟ این یعنی اصالت دادن به عرفی که از منبعی اسلامی نیست بلکه منبعش مکانی هست که دختران و پسران جوان با فرهنگ های مختلف کنار هم جمع هستند !!!
البته با کرسیهای ازاد اندیشی به شدت موافقم؛ به نظرم گوشهای از کارهای موثر زمینه ساز “عقلانیت اسلامی درباره حجاب” همین کرسیها هست که امام خامنهای هم تاکید بسیار زیادی روی آن دارند …
در انتها از تلاشهای آقای دکتر کریمی هم تشکر میکنم، مطمئناً ایشون دغدغههای بیشماری دارند که انشاءالله در مسیر اسلام و نظام اسلامی، با کمک گرفتن از تفکری اسلامی، به اونها رسیدگی میکنند…
بنده سخنان اقای دکتر کریمی را منطقی و منصفانه یافتم. شما می توانید سخنان او را نقد کنید اما حق ندارید محکوم کنید. ایشان در فضایی که جمعی از اندیشمندان و دلسوزان نشسته اند موضوعی را مطرح کرده اند و چه بسا طرفدارانی را هم داشته باشد که حتما دارد اما نحوه نگارش شما چندان درست نبود. (میبدما: کسی ایشان را محکوم نکرده و توهینی نشده و ضمنا حق را هم حضرتعالی تعیین نمیفرمایید) ضمنا چون ایشان استاد تاریخ هستند و تاریخ در خود گذشته های فرهنگی و مذهبی و ملی را دارد بخشی از جامعه شناسی است و موضوع های مطرح شده نیز هم در حوزه تحصیلات ایشان هست و هم در حوزه شغلی شان یعنی دانشگاه میبد.(میبدما: ایشان جامعه شناسی تاریخی انجام ندادهاند که حضرتعالی این موضوعات را در تخصصشان دانستهاید. ضمنا به صرف دانشگاهی بودن، تخصص در همه زمینهها برای فرد ایجاد نمیشود.)
ضمنا به خاطر داشته باشید که افراط و تفریط دو روی سکه اند که احساس میشود دوستان میبد ما در چنبره این احساس قرار گرفته اند مواظب باشید مواظب باشید(میبدما: احساسات، اهمیت علمی و منطقی چندانی ندارد. چرا که ما هم الان میتوانیم ادعا کنیم که احساس میکنیم شما انسان غربزدهای هستید. واضح است که این احساس ارزشی ندارد. زیاد درگیر احساس نباشید.)
ضمنا شما غیر مستقیم خواسته اید سخنان و باورهای خود را به امام جمعه شهرستان و عضو محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی القاء نمایید که این اقدام اصلا شایسته نیست چون پاسخ به آن نه در شان ایت الله اعرافی است و نه امکان بیان پاسخ مناسب از همین تریبون به مطالب شما از سوی ایشان وجود دارد .(میبدما: ظاهرا این ادعای شما هم از سر احساسات و بدون پشتوانه منطقی است. در کجای این متن ما سخنان و باورهای خودمان را به ایشان القاء نمودهایم. با ملاکهای شما الان ما هم میتوانیم بگوییم که شما آقای اعرافی را خیلی تحتتاثیر و منفعل فرض کردهاید.)
در خصوص اجبار در امور فرهنگی شما دیدگاه و در حقیقت پیش فرض های ذهنی خودتان را خوب بیان کردید اما چنین دیدگاهی در خصوص فرهنگ در هیچ اندیشکده ای و توسط هیچ صاحب نظری چه در غرب و چه در شرق و چه در کشور ایران پذیرفته نیست و این یعنی نامناسبترین گزینه . اگرهم طرفدارانی دارد بدانید که با دیدگاه اسلامی تناسبی ندارد.(میبدما: اینکه با اعتماد به نفسی شگفتانگیز، اینقدر مطلق درباره اسلام و مکاتب دیگر نظر میدهید جالب است. به نظر میرسد حضرتعالی میخواهید پیش فرضهای ذهنی خود را با این جملات بدون دلیل و سند، تحمیل کنید. اما اجمالا بدانید که در زمینه فرهنگسازی در هر مکتبی، قدرت و اجبار یک رکن اساسی است. جالب است که لائیکها و سکولارها هم به این موضوع معترفند و شما آن را رد میکنید. روسری از سر کشیدن در فرانسه و ترکیه یک کار کاملا فرهنگی اما در جهت باطل است، همین اجبار پلیس در شهرهای بزرگ برای کمربند بستن مگر ایجاد فرهنگ نکرد؟ منع توهین و افترا و ارعاب چطور؟ اصلا فرهنگ بدون قدرت معنا ندارد و فرهنگ بدون قدرت، نظم و اجبار یعنی آنارشیسم. البته نگفته نماند که فرهنگ، یکسره اجبار و نظم نیست بلکه مولفههای دیگری همچون آزادی، مهرورزی و … نیز در ساخت فرهنگ نقش جدی دارند.)
این که چه چیز اولویت پروژه های عمرانی آن دانشگاه است به تشخیص مدیریت دانشگاه برمی گردد و این که درست باشد یاغلط یک تصمیم مدیریتی است.(میبدما: مرحبا بناصرنا) در مورد حجاب هم کسی قائل به بی حجابی نیست چادر به عنوان حجاب برتر مطرح است اما نه در عرف امروز مردم میبد و نه در عرف کشور اجباری نیست. اگر نگران پس رفت آن هستید دغدغه ای است بجا که البته راه حلش اجبار نبوده و نخواهد بود.(میبدما: لطفا مغالطه نفرمایید. در عرف مردم میبد پوشیدن چادر یک هنجار عمومی است و تاکید ما بر این موضوع است و لازمه احترام به این عرف، مراعات مهمانان است. البته این هم بدیهی است که تنها راهحل مسئله حجاب، اجبار نیست اما این را هم بدانید که سایر راهحلها بدون در نظر گرفتن اجبار قانونی، به ترکستان ختم میشود.)
ضمنا اگر سری به کشورهای اسلامی همسایه بزنید خواهید فهمید که انها نیز مسلمان هستند و حتی در پاره ای موارد از ما ایرانیان مقید تر اما مساله حجاب انگونه که شما انرا دنبال می کنید در انجا ها اصلا موضوعیتی ندارد و اگر به شاخص های طلاق و مفاسد اخلاقی در ان کشورها نگاهی بیندازید ، بی ارتباطی آن را با مساله حجاب در می یابید.(میبدما: منظورتان کدام کشور است؟ نکند عربستان را میگویید؟ یا کویت و قطر و امارات و ارمنستان و ترکیه را؟! شاید هم منظورتان عراق و افغانستان و پاکستان است!) البته نه اینکه مساله حجاب در بهبود اخلاقی جامعه تاثیری نداشته باشد اما شاخص های دیگری نیز هستند که می تواند جبران این کاستی را نیز بکند (میبدما: منظورتان کدام کاستی است؟) اگرچه متاسفانه در کشور ما عوامل دیگری وجود دارد که اثر این حجاب برتر را خنثی نموده و حتی برعکس می کند.(میبدما: خوب بود بیشتر توضیح میدادید)
پس باید قدری یا بیش از قدری در مورد مسائل و مشکلات اخلاقی در جامعه مان جامع نگر باشیم و صرفا پوشش ظاهری را پایه قضاوت خویش قرار ندهیم (میبدما: فقط پوشش معیار قضاوت نیست اما پوشش هم یکی از معیارهای قضاوت است.)
با سلام
بهتر است اظهار نظر در مورد مسائل دانشگاه رو به اساتید و دانشجویان همون دانشگاه واگذار کرد چون اون ها هستند که با مسائل و مشکلات روبرو و آشنایی دارند و نه مردم عادی و اساتید و دانشجویان دانشگاه های دیگر و … (میبدما: هر وقت شما و بقیه دوستانتان در محوطه دانشگاهتان محصور ماندید و در شهر رفت و آمد نداشتید اجازه دارید دیگران را توصیه به حرف نزدن درباره دانشگاهتان بنمایید)
بنده دانشجوی ترم آخر دانشگاه آیت الله حائری هستم و حدود سه و سال نیم است که در میبد و دانشگاه هستم. آقایان و خانم های دلسوز میبد و اسلام من خودم چادری هستم و چادر را بدون اجبار پذیرفتم ولی لازمه چند نکته گفته شود به نظر شما من صرف اینکه پارچه ای مشکی بر سر بیاندازم و به اصطلاح چادری شوم ولی ذره ای عفت و حیا در من نباشد چه فایده؟؟(میبدما: چادر فقط برای تاثیرگذاری روی فرد پوشنده آن نیست بلکه کاربری بزرگتر آن منع جلب توجه دیگران است) که شخص بنده بسیار در بین همین زنان و دختران میبد و یزد دیده ام که چادری بر سر دارند و ….و ای کاش این چادر را نداشتند… (شما فکر کنید که اگر این کاراکترهایی که در ذهن شما هستند همین چادر را هم نداشتند چه مصیبتی ایجاد میشد) نکته بعد حرف دکتر کریمی که فرمودند جوان سرکش است و شما در پاسخ گفتید جوان پاک است و….آری همگی اینها از ویژگی جوانان است و شما طوری جواب دکتر کریمی را داده اید گویا ایشان اولین کسی است که سرکش بودن رو ویژگی جوانان گفته اند ……(میبدما: ما چنین ادعایی نداشتیم) نکته دیگر مسجد ساختن کاری پسندیده است ولی آیا شما در خوابگاه ها بوده اید و ببینید این جوان ها که همگی دلسوزند برایشان از لحاظ روحی چه وضعی دارند میدانید که بسیاری از این جوان ها برای یافتن تفریح و سرگرمی به چه کارهایی رو می آورند؟ چرا پسران دانشجو باید به سراغ سیگار و …. بروند (میبدما: اگر یک ورزشگاه میتواند مانع تفریحات ناسالم و سیگارکشیدن دانشجویان شود چرا دانشگاههای دیگر کشور که ورزشگاه هم دارند به مراتب فساد بیشتری نسبت به دانشگاه میبد دارند؟ تا جایی که دانشگاه میبد یکی از سالمترین دانشگاههای کشور در این زمینه محسوب میشود؟) به نظر شما اگر همین روسای دانشگاه میبد اندکی به فکر تفریح بچه ها بودند درصد این مشکلات خوابگاه کمتر نمیشد؟؟؟؟(میبدما: بله!) مگر پیامبر اسلام خود سفارش به ورزش کردند و توصیه ورزش از کودکی به فرزندان یا فقط توصیه شده که مسجد بسازید(میبدما: پیامبر هم توصیه به مسجدسازی داشته اند و هم توصیه به ورزش کردن و این دو منافاتی ندارد)آقایان و خانم های میبدی شماهایی که هر کوچه شهرتان مسجدی دارد چند درصد نمازگزاران همین مساجد و همین مردم مومن میبد جوان هستند (من خودم به مساجد مختلف میبد رفته و دیده ام ) (میبدما: الحمدلله کم نیستند اما حتما زیاد هم نیستند اما این موضوع ربطی به ساخت مسجد در دانشگاه میبد ندارد) کاش ما کمی اخلاق اسلامی را یاد بگیریم و کاش فقط اسمی از اسلام را یدک نکشیم (میبدما: آمین) و در آخر کاش اگر نقد میکنیم پذیرای نقد هم باشیم(میبدما: اگر نبودیم که این همه وقت نمیگذاشتیم) و اگر حرفی خلاف میل ما زده شد گارد نگیریم.(میبدما: مطمئنا اگر حرفی خلاف حقی که فرد تشخیص میدهد بود باید گارد بگیرد) و اینکه کاش قبل از اینکه منع کنیم و یا اجبار کنیم کاری را فرهنگ آن را بیاموزیم و آموزش بدهیم(میبدما: مباحث مرتبط با نظم و فرهنگ را مجددا مرور بفرمیید) و من الله توفیق
سلام خدمت میبد مای عزیز
هرکس مخالف ساخت مسجد باشد مومن نیست ولی من به عنوان کسی که حداکثر در دو سال گذشته اگه بیست نمازم را (صبح و ظهر و شب) به جماعت نخواهده ام یعنی خدا می داند که اکثر نمازم را به جماعت خوانده ام و در مسجد (خانه مان به مسجد نزدیک است و از این بابت خدا را شکر می کنم)
مشکل اصلی مسلمانان مسجد نیست برادران دشمن داره با این تفکرات ما را بدخواه هم میکنه مسجد باید ساخته بشه ورزشگاه هم باید ساخته بشه هر کدوم جای خود اما فراتر از مسجد ساختن انسان ساختن است مسجد می توان انسان بسازد اگر … والا پیغمبر شخصا مسجد ضرار را خراب کردند مسجد بایستی کار فرهنگی بکند متاسفانه الان برخی مساجد حتی روحانی ندارند نباید به فکر اینها بود بعد از سی و چند سال از انقلاب و تاسیس اینهمه حوزه علمیه (به لطف خدا) این زشت نیست برخی مساجد ما روحانی ندارد و باید به مردم عادی اقتدا کنند برادران قطعا افرادی که دغدغه دین دارند جرات نمیکنند به خیرین مسجد ساز بگویند اینکار را نکنید ولی اینطور نیست که همه جا از ساخت مسجد بهترین نفع به مسلمانها برسد برخی مساجد که به نیات خوب ساخته نشوند خود حضرت مهدی خراب خواهند کرد
____________________________
میبدما: مطالب شما کاملا متین است اما سخن اینجا است که آیا نباید در یک دانشگاه بزرگ با بیش از ۱۰۰۰ دانشجو، مسجدی وجود داشته باشد؟ ببنید ما یک معضل در داخل شهر داریم و آن زیاد بودن تراکم مسجد در برخی مناطق است اما این مشکل، ارتباطی با دانشگاه میبد ندارد. چرا که قطعا این دانشگاه با این عظمت به مسجد و امام جماعت خوب احتیاج دارد.
پیشنهاد می کنم این موضوع کرسی آزاد اندیشی باشد جالبه….
متاسف که در شرایطی که غربیها و کشور های غربی روی اعتقادات و فرهنگ خود پا فشاری دارند واجازه نمیدن هیچکس کوجکترین خدشه ای به اداب و فرهنگ و قانون اونا وارد کنه ما بعد ۳۰ سال از بزرگترین انقلاب دینی و فر هنگی خودمون دغدغه چادر پوشیدن دانشجویان را داریم ؟؟ اغای دکتر محترم ۳۰ ساله میگیم کار فر هنگی من از شما میپرسم کی و کجا چه موقع باید کار فرهنگی بکنه ؟؟ من ؟ شما ؟ دولت ؟ دانشکاه ؟ ما فقط انتقاد بلدیم اغا جون ما مسلمانیم دینی داریم اخلاقی داریم که مطابق اون باید عمل کنیم فرهنگ و عرف یه شهری مثل میبد هم که تنها شهر حجاب برتر کشور است صد لبته که باید رعایت بشه حد اقلش اینه که ظواهر جامه اسلامی ودینی و دانشگاه اسلامی حفظ میشود اغای دکتر قانون و اجبار اگر نباشه سیل ویرانگر فساد همه را با خود میبره قبول کنید نمیشه که همش بگیم کار فر هنگی خب کسی که نخواد جادر بپوشد و حتی پوشش اسلامی را رعایت کنه تو جامع اسلامی با او چگونه باید بر خورد کرد ؟
سلام بر دستندرکاران میبدما
،جالب هست که هیچ خبرنگاری از این سایت در اون جلسه نبوده وبه صرف شنیده ها قضاوت میکنید…انصافتون کجا رفته ؟دارید با آبروی یک استاد مسلمان بازی میکنید واقعا متاسفم
شما بایست حقایق را آنگونه که هست درج بفرمایید نه طوری که خودتان میخواهید.. درثانی خواست ایشون البته نه آنگونه که شمادرج کردید بلکه آنگونه که خود ایشون در آن جلسه ابراز داشتند کاملا منطقی بوده وهست ایشون بارها گفتند که مسلمان معتقدی هستند لابد باید مثل خیام برند حج تا قشریون زمان باور کنند! کاش بدانید که اینگونه خبر گذاشتن شما چه پیشامدهایی دارد…
باتشکر
– این افراد اولا باید به این سوال پاسخ بدهند که علت مخالفتشان با الزام رعایت پوشش کامل اسلامی در دانشگاه چیست؟ آیا دلشان برای دانشجویان سوخته است یا اینکه اهداف دیگری را دنبال می کنند؟ ثانیا بهتر است این را بدانند که مخالفت با امری که مراعات آن به حفظ کامل حریم دختران می انجامد و سلامت جسم و روح آنها را در پی دارد مخالفت با مبانی اسلامی وایرانی ماست.
جوابتان قانع کننده نبود . مثالهایتان هم اشتباه بود . درفرانسه و ترکیه حجاب ممنوع نیست درفرانسه فقط زدن نقاب ممنوع است . در ترکیه هم مخصوصا با آمدن اسلامگرایان حجاب گسترش یافته . همسران مقامات ترکیه هم محجبه اند
________________________
میبدما: لطفا ابتدا اطلاعاتتان را کامل کنید و بعد نظر ارسال بفرمایید. طبق قانون ممنوعیت اسفاده از نشانههای مذهبی در مدارس فرانسه استفاده از حجاب اسلامی در مدارس فرانسه غیرقانونی است. فرانسویها به دنبال گسترش این محدودیت به اماکن عمومی غیردولتی هم هستند
http://www.aviny.com/News/83/02/10/10.aspx
http://mehrkhane.com/fa/news/6252/%D8%AF%D8%B1-%D8%B5%D9%88%D8%B1%D8%AA-%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%A8-%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%87-%D9%85%D9%85%D9%86%D9%88%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%84-%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%A8-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B3%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86
بر اساس قوانین ترکیه، کارمندان زن در ادارات دولتی اجازه استفاده از روسری و سایر پوششهای مشابه را ندارند. همچنین بر اساس بخشنامه ای تحت عنوان «نحوه پوشش در مراکز آموزش عالی ترکیه» که در سال ۱۹۹۷ میلادی صادر شده دانشجویان دختر دانشگاههای دولتی اجازه استفاده از حجاب در دانشگاهها را ندارند. در سال ۲۰۰۶ این قانون برای دانشگاههای غیردولتی نیز لازمالاجرا شد.
چرا قابلیت پاسخ به نظرات رو ندارید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
از همسایتون نارین یاد بگیرید
اگه اضافه کنید خیلی ممنونتون میشیم
واقعا جواب های خوبی دادید
ممنونم
استاد عزیز تیپ روشن فکری برای ما بر ندار
اسلام خدای روشن فکری ست
کاش ب اندازه ای ک ب غرب اعتماد داشتی ب دین خودت مطمئین بودی
کاش 🙁
سلام فکر میکنم هم کار اون آقا اشتباه بود و هم کار شما. اون آقا خواسته یه جایی بین دانشجوهای هم فکرش پیدا کنه که وقتی رفت تو کلاس براش کف بزنند و هورا بکشند. شما هم(با کمال معذرت) اشتباهتون این بود که ایشون رو گنده کردید. حاج آقا به ایشون یک جواب خوبی دادند یک جا گفتند که «ما وظیفه داریم نسل بعدی را مومن و انقلابی به بار بیاریم.» و در آخر هم گفتند «نمیشه یک دفعه همه چیز را آزاد گذاشت و این مسائل نیاز به بحث داره و میتونه یکی از موضوعات کرسی های آزاد اندیشی باشه.» من دقیقا یادداشت کردم. خبرنگار میبد « آقای امانی هم از اول تا آخر ضبط کردند.»بنابراین ایشون جوابش رو گرفته. اما باید از شما بی نهایت سپاسگزاری کنم چون توی این چند سال کسی وارد این بحث مهم و اساسی نشده بود و کسی هم به قشنگی شما به این افراد سطحی نگر جواب منطقی نداده بود. اجرتون با جدتون فاطمه زهرا(س)
با سلام
تقریبا تمام جوابها را خواندم،من از دانشجویان همین دانشگاه هستم، در ابتدا با پوشیدن چادر به شدت مشکل داشتم اما از سر اجبار عادت کردم،او این اجبار محدود به زمانی است که فقط در دانشگاه هستم ، اما یک نکته فکر من را مشغول کرده است این که ما نمیخواهیم اعتقادات یکدیگر را بسنجیم این به هیچ کس هیچ ربطی ندارد(میبدما: این عدم ربط داشتن صرفا منحصر در حریم خصوصی است نه در اماکن عمومی)،مشکل ما اینجا است که منطقی فکر نمیکنیم. و سوال من اینجاست که آیا یزد که شهرستان میبد را در بر میگیرد الان بدنام است و جو شهر به دلیل دانشجویان غیر بومی دانشگاه یزد که سراسری است عوض شده است ؟(میبدما: بله! خیلی زیاد)اگر منطقی فکر کنیم و پای ضوابط وسط باشد دانشگاههای غیر دولتی هیچ،در دانشگاه یزد که سراسری است پوشش چادر الزامی نیست در کل در دانشگاههای سراسری و دولتی اصلا چادر الزامی نیست.(میبدما: اتفاقا در بعضی از دانشگاههای دولتی اجباری هست و حتی بعضا در دفترچه هم قید شده)حال اینکه دانشگاه حایری نیز دولتی است ،اگر قانونی است باید برای تمام دانشگاهها یکسان باشد.(میبدما: نه! بسیاری از مقررات ناظر به مختصات فرهنگی، جغرافیایی و علمی هر دانشگاه وضع میشود و این اختیار به روسای دانشگاهها و هیات امناء داده شده) همچنین پوشش اجباری باعث ایجاد دو دستگی در این دانشگاه شده است.(میبدما: اینطور به نظر نمی رسد) از نظر شما آیا این دو دستگی به وحدت اسلامی هیچ گونه لطمه ای وارد نمیکند؟ (میبدما: نهخیر! وحدت اسلامی چه ارتباطی با این قضیه دارد؟!) در مورد بحث ورزشگاه نیز منطقی فکر کنیم،در زمانهای نه چندان دور مجموعه هایی ساخته میشده است ،اگر با وجود ۳ نمازخانه که فعالیتهای زیادی در آنها انجام میشود (برگزاری مراسم و ….) باز هم وجود مسجد اولویت دارد(میبدما: از کدام سه نمازخانه صحبت میفرمایید؟!) در جایی که در وسط بیابان است و ورزشگاه سرپوشیده ندارد مشکلی نیست ساخت هر دو را با هم شروع کنند.
سلام علیکم. من استاد دانشگاه آیت الله حایری هستم. شما از اظهارات این آقا که دکترای تاریخ داره متعجب شدید البته حق هم دارید. ما هم تو جلسه وقتی دیدیم این آقای محترم با شجاعت دارند اظهار نظر می کنند متعجب شدیم راستش تا آخر جلسه از خجالت میخواستیم زمین دهان باز کنه و بریم پایین. البته دکتر کلانتری فرد بسیار متینی است ولی میترسیدیم ایشون جوابی بدهند که خدا رو شکر جواب ندادند. ولی تعجب انگیز تر این که برخی اساتید الهیات هم گاهی به حجاب ایراد میگیرند و حتی در ذهن دانشجوها شبهه ایجاد میکنند. حقیقتا خوشحال شدیم که یه مردی پیدا شد و این موضوع را رسانه ای کرد. خدا خیرتون بده . این رو هم بدونید که خیلی از خانواده ها به خاطر این که جو این دانشگاه مذهبی است اون رو برای بچه هاشون انتخاب کردند حتی مسولین دانشگاه هم دیگه نمیتونند اون رو به هم بزنند. انشالله موفق و موید باشید. التماس دعا
شما برو اطلاعاتتو کامل کن در ترکیه قبلا ممنوع بوده ولی الان نیست
http://www.irna.ir/fa/News/81330836/
_______________________
میبدما: تا حدی حق با شما است. مطابق با سیاستهای اردوغان در برخی از حوزهها منع حجاب برداشته شده است اما این، شامل تمام بخشها نیست. البته این موضوع، نسبت به بحثی که جاری شد نیز کاملا فرعی است و چه در ترکیه حالا منع حجاب جاری باشد و چه نباشد در اصل بحثی که ما با دکتر کریمی داشتیم، هیچ خللی ایجاد نمیکند.
من فکر میکنم بحث روشنه. خود آقای کریمی هم به حجاب اعتقاد دارند. اما چند نکته در کلام ایشون وجود داره که مورد اشکال است: اولا اصل طرح این دو موضوع از طرف کسی که خود را به خانواده شهدا منتسب میدونه بسیار خطرناکه زیرا همه شهدا بر روی حجاب بخصوص چادرتاکید داشتند. ثانیا کسی منکر کار فرهنگی نیست، ا ما عزیز دلم آقای کریمی سی و شش سال از انقلاب میگذره با این که یکی از دستاوردهای انقلاب حفظ ارزشها و بخصوص حجابه چکار فرهنگی عمومی در مورد حجاب انجام شده ثالثا تو یک دانشگاه چقدر میشه کار فرهنگی انجام داد؟ آیا خانواده ها و مدار س به وظیفه خودشون به درستی عمل میکنند؟ بسی روشن است که اگر همه به وظیفه اشان عمل میکردند. وضع به این منوال نبود. حال که هیچ کس به وظیفه خود به درستی عمل نمیکنه نمیشه رها کرد تا هر کسی هر جور میخواد باشه. بله باید در کنار کار سلبی کار ایجابی فرهنگی هم باشه. اما نمبشه جایی که تا حالا حجاب یک عرف بوده رها کرد و گفت بیاید کار فرهنگی کنیم . نه به هیچ وجه عاقلانه نیست.
من نه با استاد ارجمند موافقم نه با میبد ما متعصب و تندرو. ولی اجبار چادر تنها به معنی این نیست که دانشجویی که در محیط دانشگاه به اجبار چادر می پوشد در محیط های دیگر نیز بپوشد.مسئولین دانشگاه این اجبار چادر را باید به عنوان لباس فرم دانشگاه به شکل مسالمت آمیزتری بیان میکردند. واین بهتر بود اگر دانشگاه مثل سایر دانشگاه های اروپایی یک حد میانه برای پوشش دانشجویان در آیین نامه ارائه کرده اند ارائه میکرد و فراتر از آن را با چادر اجبار میکردند. مثلا میگفتند مانتو باید تا زیر زانو باشد در غیر این صورت چادر الزامی است.عرف میبد را باید با روحیات و اعتقادات تعصبی میبدی سنجید و با بسیاری از اجبار هایی که مردان میبدی به زنان شان تحمیل میکنند و زنان نیز فکر میکنند با تحمل و پذیرش این اجبارها نزد خدا پاداش دارند در اصل دارند به وظیفه شان عمل میکنند. بارها گفته ام این بار هم میگویم این زنان میبدی هستند که با بی بصیرتی و ناآگاهی ومبارزه نکردن با عقاید پوچ و بی پایه دینی مردان و باسکوت مدارای بیش از حد با مردان متعصب،باعث به وجود آمدن چنین عرف خشک ومتحجری در میبد شده اند.پیامبر خدا پناه برد به خدا از اینکه حلال خدا را حرام کند و حرام خدا را حلال کند.
من با اجباری بودن جادر در دانشگاه اصلا مخالف نیستم، اتفاقا یک دستی خاصی به دانشکاه بخشیده و عاملی است که از خیلی چشم ناپاکی ها جلوگیری میکند.
__________________________
میبدما: خشکی و تری عرف را ذوق و سلیقه شما تعیین نمیکند. خیلی راحت و بدون هیچ مبنا و دلیلی برچسب میزنید. میبدما که تندرو است! زنان میبدی هم بی بصیرت و ناآگاه! مردان میبدی هم متعصب و تحمیلگر و به وجود آورنده عرفهای خشک و متحجر! دقت فرمودید شما با این لقب پرانی هایتان به تمام میبدیها توهین کردید؟! بروید و بزرگ شوید و مانند کودکان تمام منطقتان در اسم گذاشتن و برچسب چسباندن خلاصه نشود. ضمنا کامنتهای اینچنینی دیگر تایید نخواهد شد.
ای کاش برایم از خدا میگفتی از شرم و عفاف بی ریا میگفتی
ای کاش نمیزدی به چادر چاقو از غیرت و ایمان و وفا میگفتی
سلام
حجاب اجباری فایده ای ندارد.نماز را در مدارس اجباری نکنید.لااکراه فی الدین.کار فرهنگی بهتر است.اجبار نتیجه عکس دارد و …
چقدر این حرف ها را بشنویم و جواب بدهیم و باز دوباره همین حرف ها را می زنند.حرف آخرتان را بزنید،چرا اینقدر خودتان را اذیت می کنید.چند روز پیش در یک بحثی یکی از دانش آموزان گفت:آقا اصلا مگر ما برای خوش گذرانی به این دنیا نیامده ایم؟گفتم نه.ما نیامده ایم که خوش بگذرانیم. ما الان در دنیا سرجلسه امتحانی نشسته ایم که اگر نتیجه آن قبولی بود آنوقت قرار است برویم و خوش بگذرانیم.
چرا می گویید در دین اجبار نیست؟انتخاب دین اجباری نیست اما عمل به دستورات دینی که انتخاب میکنید اجباری است.بله هرکس الان می تواند برود،هر دینی را خواست انتخاب کند و به آن عمل کند.یا اصلا می تواند هیچ دینی انتخاب نکند!
مشکل اینجا است که ما می خواهیم اسم مسلمان بودن و شیعه بودن بر روی ما باشد اما هر طور که دلمان خواست مسلمان باشیم.سر و ته دین را بزنیم و آن را طوری بسازیم که پسند ما باشد،شبیه کاری که غربی ها با مسیحیت کردند.
آخر حرفمان چیست؟چادر که فقط حجاب نیست مانتو هم خوب است.مانتو که حتما نباید بلند و گشاد باشد.مقنعه هم حجاب است اما روسری هم خوب است.زن که نباید همه صورتش را بپوشاند.کی گفته دوکلمه حرف زدن با پسر همکلاسی اشکال دارد ما فقط در مورد درس صحبت می کنیم.مگر اشکال دارد در مورد درس و دانشگاه بهم پیام بدهیم.شبکه های اجتماعی مختلف مخصوصا موبایلی مگه چه مشکلی دارند؟ما ازشون خوب استفاده می کنیم.چرا شما با تکنولوژی مخالفید؟چرا نمی خواهید ما مدرن باشیم و پیشرفت کنیم.این فکرهای قدیمی را بریزید دور.ماهواره اگر ازش خوب استفاده بشه اشکال نداره.باید فرهنگش را داشته باشیم و و و ………
________________________
میبدما: طیب الله. عالی بود
جوابیه دانشجوی حایری۱:ایشون معمولا وارونه می فهمند فکر می کنند دیگران این طور فکر می کنند.
____________________________
میبدما: شما چرا میخواهید با عناوین مختلف اینجا کامنت بگذارید؟ مختصر عقلی هم برای ما در نظر بگیرید و کیلویی کامنت نگذارید. چون کامنت فله ای تایید نخواهد شد
چه خوب بود کتاب شبهای پیشاور۲ تدوین می شد! عالی بود
سلام
دکتر کریمی یکی از اساتید برجسته ی دانشگاه میبد می باشند من در کلاسای درسشون شرکت کرده ام اینقدر با عشق و علاقه درس می دن که دانشجو ناخوادگاه غرق مطالب ایشون میشه و نمی فهمه کی یک ساعت ونیم کلاس تموم میشه…تو این دوسالی که دانشجوی ایشون بودم می دیدم چطوری واسه دانشجو وقت میذاره و دل می سوزونه …یادمه وقتی کلاس تربیت بدنی داشتیم انگار عزا داشتیم هی باید دم در خوابگاه وایمیسادیم که ببینم کی سرویس بیاد مارو ببره کم کمش نیم ساعت معطل بودیم بعدشم وقتی می رفتیم با کمبود وسایل مواجه می شدیم ..حالا اینا هیچ ،روزایی که در قفل بود و با استاد تربیت بدنی دم در وا میسادیم که یکی از مسئولین اونجا بیان و درو برامون باز کنند..
اگه دکتر این موضوع رو گفتن مطمئنم فقط به خاطر دلسوزی گفته چون میبینه دانشجوها سختی می کشن..
شما هم اینقدر کاسه ی داغ تر از آش نشین..هی غیر بومی غیر بومی نگید بخدا … انگار که فقط شما مسلمونید و شما از دین سرتون میشه…زشته بخدا..واسه شهر میبدی که من عاشقانه دوستش دارم زشته..
میبد رو بدنام نکنید …
_______________________
میبدما: خدا این استاد دلسوز را برای شما و دانشگاه حفظ بفرماید اما اینهایی که گفتید منطق ارائه شده در بحث را خدشه دار نمیکند