ضرورت دوری از نگاههای سطحی به موضوعاتی مثل افسردگی و خودکشی در میبد
متاسفانه تاکنون به هیچ یک از سوالات بالا پاسخی علمی و مستند داده نشده و برخی از مسئولین و رسانههای شهرستان، بدون توجه به پاسخ واقعی این سوالات و بر اساس علایق و فرضیات اثبات نشدهای که در ذهن دارند به تحلیل و اقدام پرداختهاند
«در میبد، آمار خودکشی بالا است؛ پس مردم این شهرستان افسردهاند. در میبد روضهخوانی زیاد است، پس علت افسردگی و خودکشی مردم غم و اندوه ناشی از این روضهخوانیها و دگمهای مذهبی است. در میبد، جشن و کنسرت و سینما کم است؛ پس یکی دیگر از دلایل افسردگی مردم، خلاء شادی ناشی از برنامههای شاد و مهیج است.»
جملات بالا چکیدهای از نظریاتی است که این روزها در ذهن برخی از روشنفکرمآبهای یزدی جولان دارد و بدبختانه به نظر میرسد بخشی از این افکار در ذهن برخی از مسئولین شهرستان هم رسوب کرده است و بعضا بر همین مبنا نیز اقداماتی را نیز سامان دادهاند.
هیچکس نمیتواند منکر وجود خودکشی در میبد باشد و البته هیچکس هم نمیتواند منکر آن باشد که جامعهای بری از این بلیه نیست و البته طبق آمارهای جهانی، ایران در بین ۸۹ کشوری که اطلاعاتش درباره خودکشی گردآوری شده است در رتبه شصت و نهم قرار دارد. در کشور ایران نیز در سال ۱۳۹۱ تهران با ۴۰۹، کرمانشاه با ۲۷۱ و گیلان با ۲۳۱ مورد فوتی، بیشترین و استانهای خراسان جنوبی با ۱۸، کهگیلویه و بویراحمد با ۲۴ و خراسان شمالی با ۲۵ فوتی کمترین موارد مرگ ناشی از خودکشی را به خود اختصاص دادهاند.
در این زمینه نیز تردیدی نیست که یک مورد خودکشی هم زیاد است و مردم و مسئولین کشور، استان و شهرستان بایستی با اهتمام به اولویتها در کاهش این پدیده شوم بکاهند.
اما موارد قطعی و بدیهی بالا آیا هیچ یک از ادعاهای مذکور در صدر این نوشته را تایید یا تکذیب میکند؟
آیا واقعا آمار خودکشی در میبد بالا است؟ آیا این آمار بالاتر از استانداردهای کشوری و جهانی است؟
آیا خودکشیهایی که گاه و بیگاه در میبد اتفاق میافتد و معلوم نیست که میزانش بالا است یا خیر، دلالت بر شیوع افسردگی در میبد دارد؟
بیایید فرض کنیم پاسخ دو سوال بالا «بلی» است؛ تازه در این صورت سوالات بعدی مطرح میشود و آن اینکه:
آیا علت افسردگی مردم میبد، کمبود جشن و کنسرت و تراکم روضه است؟
کدام مبنا و نظریه اثبات کرده که سینما و کنسرت و جشنهای حاوی موسیقیهای تند و شعبده بازی باعث ایجاد شادی و نشاط مستمر در جامعه میشود؟
در مراسمهای روضه[۱] در میبد معمولا یک یا چند روحانی به مدت ۴۵ دقیقه تا ۲ ساعت سخنرانی میکنند و در اغلب آنها دقایق کوتاهی به ذکر مصیبت پرداخته میشود؛ آیا مراسمی با این مختصات، ظرفیت افسرده کنندگی دارد؟
متاسفانه تاکنون به هیچ یک از سوالات بالا پاسخی علمی و مستند داده نشده و برخی از مسئولین و رسانههای شهرستان، بدون توجه به پاسخ واقعی این سوالات و بر اساس علایق و فرضیات اثبات نشدهای که در ذهن دارند به تحلیل و اقدام پرداختهاند که بعضا باعث به وجود آمدن چالشها و عوارضهایی در شهرستان نیز شده است.
آنچه مسلم است آن است که این سوالات بسیار حساس و بااهمیت و بعضا با اعتقادات مردم گره خورده است و پاسخهای ما به این سوالات میتواند سرنوشت کل شهرمان را تغییر دهد؛ بنابراین به نظر میرسد آنچه پیش و بیش از هر چیز در این زمینه اهمیت دارد آن است که به سوالات بالا به صورتی کاملا علمی، آکادمیک و به دور از نگاههای سیاستزده، سطحی و ژئورنالیستی پاسخ داده شود و سپس بر مبنای این پاسخها اقدام عملی عاجل صورت پذیرد. این توصیهای است که ماهها قبل به برخی از مسئولین گرامی شهرستان ارائه شده اما تاکنون اقدامی در این زمینه صورت نپذیرفته است.[۲]
در اینجا تاکید میکنیم که بر مبنای منطق ارائه شده در بالا البته کسی هم نمیتواند بدون مستند علمی، مدعی شود که آمار خودکشی پایین است یا آنکه آمار افسردگی در میبد بالا نیست.[۳]
_________________________________________
[۱]. خبر رسید که طی روزهای اخیر یک مورد خودکشی در میبد اتفاق افتاده است و در فضای احساسی ایجاد شده یکی از سایتهای خوب شهرستان، این خبر را این گونه مخابره میکند: «آخرین یک شنبه م.س این طور آغاز می شود، ابتدا در مراسم روضه شرکت می کند و به مداحی می پردازد. سپس به آرایشگاه محل مراجعه کرده و اصلاح می کند. از ساعت ۱۲ وارد منزل می شود. مادر که دلشوره داشته با همکاری اقوام به منزل می رود و با جنازه حلق آویز شده او روبرو می شوند.»
[۲]. بگذریم از اینکه ضعف کارشناسی، یکی از مشکلات اساسی در راه شناسایی معضلات شهرستان و ارائه راهکارهای مفید و موثر برای حل آنها میباشد.
[۳]. اگر چه در موضع تحیّر اصل بر عدم است.
متاسفانه گاهی از اینور دیور زمین می خوریم گاهی از آن طرف
اینکه ریشه همه مشکلات اجتماعی بخصوص افسردگی را در مجالس بدانیم حرف زشت و بی مبنای علمی است و از آن طرف برگزار کردن مجالس و دهه های من درآوردی دینی که الان برخی از علما و مراجع تقلید هم به آن اشاره داشتند و در برخی از موارد متاسفانه باعث ایجاد آزار و اذیت مردم میشوند درست نیست اینکه مثلا با وجود مساجد بزرگ و حسینیه های جادار در برخی از مکانها (البته در میبد کمتر دیده میشود) خیابان بسته میشود و راه بسته میشود و تا حرفی میشود میگویند هیس حرمت نگهدارید و … این نوعی دین گریزی را در جامعه ایجاد میکند و حتی برخی از صاحب نظران مانند آقای رحیم پور اعلام کردند اینها از نقشه های ابرقدرتهاست تا مردم را از مساجد و حسینیه ها به خیابانها بکشند برای مثال در مرکز استان میدان امیرچقماق دارای مسجد قدیمی و زیباست که گنجایش چند هزار نفر را دارد با این وجود در ایام فاطمیه که چند سالی است با عید نوروز همزمان شده هیئت … چادر بزرگی را در وسط میدان برپا میکند از طرفی کسبه محل ناراضی هستند مردمی که برای دیدن میدان می آیند و قصد عکس و فیلم گرفتن دارند ناراضی اند باز این برادران که دغدغه دین هم دارند اصرار دارند مراسم را در وسط میدان و در فاصله ۵۰ متری مسجد برگزار کنند حالا چه میزان خرج پوش زدن و خیمه زدن میشود بماند .آیا بهتر نیست این مراسم در مسجد گرفته شود و پولی هم که برای زدن خیمه در نظر گرفته شده برای مسجد خرج شود