- حجه الاسلام و المسلمین قاسم روانبخش
یکی از ویژگیهای بسیار برجسته و مهم حضرت امام راحل (ره) دشمنشناسی ایشان بود. ایشان دشمن را به خوبی میشناخت، نقشه دشمن را میدانست و راه مقابله با آنها را بلد بود. به همین دلیل از همان ابتدای نهضت که هنوز رژیم پهلوی بر سر کار بود و برخی تصور میکردند دشمن اصلی شاه یا دولت وقت است، امام (ره) انگشت اشاره را به سوی دشمن اصلی نشانه میگرفت و میفرمود امریکا شیطان بزرگ است و هر چه فریاد دارید بر سر امریکا بکشید. به همین دلیل وقتی سفارت امریکا در تهران به دست دانشجویان پیرو خط امام تصرف شد، امام (ره) این اقدام مهم را انقلاب دوم برشمردند و سپس قطع ارتباط امریکا با ایران را مبارک دانستند و فرمودند به جهنم که رابطهاش را قطع کرده است رابطه با امریکا را میخواهیم چه کنیم؛ ما از خدا مىخواهیم که رابطه قطع بشود. ما ذلت را نخواهیم پذیرفت براى خاطر اینکه یک رابطه با یک ابرقدرت داشته باشیم. شرافتى نیست رابطه داشتن با امثال امریکا. (صحیفه نور، ج۱۱، ص۳۰۳)
گذشت افزون بر ۳۵ سال از انقلاب اسلامی و تجربه صدها و هزاران دشمنی و شیطنت امریکاییها ترجمان همان سخن آن پیر حکیم است که فرمودند امریکا شیطان بزرگ است. عنوان شیطان آن هم «شیطان بزرگ» بجاترین عنوانی است که امام بزرگوار (ره) به امریکا دادهاند؛ عنوانی که عمق شیطنت و کید و حیله این دولت استکباری را به خوبی نشان میدهد. امروزه بیش از ۱۷۸۶ کانون تفکر و موسسات متعدد در امریکا وجود دارد که اغلب آنها به صورت نرم افزاری در مورد جهان سوم بخصوص جهان اسلام و ایران به پدیدهشناسی، ایدهپردازی و تصمیمسازی میپردازند و برخی از این آنها عبارتند از موسسه بروکینگز، موسسه کاتو، مرکز مطالعات راهبردی و بینالملل، موسسه رند و شورای روابط خارجی که کیسینجر، جوزف نای، جین شارپ، مارک پالمر، توماس ال فرید من، فرید زکریا، دیوید فروم تنها بخشی از نظریه پردازان آنها هستند. این شیاطین با سابقه سالهاست که اوضاع ایران و منطقه را به صورت آنلاین زیر نظر دارند و برای نابودی انقلاب اسلامی در اتاقهای فکرشان نسخه میپیچند. در نقطه مقابل، آنچه توانسته است ما را در برابر این همه تهدید و خطر حفظ کند، مکر و تدبیر الهی و تقوا و بصیرت بالا و دشمنشناسی امام خمینی و مقام معظم رهبری است که خداوند در قرآن فرموده است: «و مکروا و مکرا… وا… خیر الماکرین، و ان تتقوا… یجعل لکم فرقانا».
با این مقدمه، ریاست محترم جمهوری جناب آقای روحانی و دستگاه دیپلماسی کشور خوب است به این نکته توجه داشته باشند که با چه شیاطینی روبهرو هستند؛ بیتردید اتاقهای فکر امریکایی برای همه گزینههای پیشرو و فرضها و طرح و برنامههای هیات ایرانی، نقشههایی ریختهاند و گزینهای روی میز دارند. تیم ایرانی باید به این نکته خوب توجه کند که حریف قوی و با تجربه و قدری در مقابل آنها نشسته است و در مذاکرات از ترفندهای بسیار پیچیدهای استفاده میکند. برای مقابله با پیچیدگیهای دشمن، اولاً باید به خدا توکل کرد و از اهل بیت (ع) توسل جست تا بر اساس سنت «الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا» راه درست را از نادرست بشناسیم. ثانیاً در این سوی ماجرا نیز باید به شخصیتی اعتماد کرد که با تقوای بالای الهیاش همواره راههای حق و باطل را به خوبی شناخته و با تجاربی که در طول دهها سال دوران مبارزه و مدیریت کشور کسب کرده است عمق دشمنی و توطئههای دشمنان را میداند. ثالثاً تجربههای گذشته میتواند برای هیات ایرانی بسیار مفید باشد که امریکاییها در برابر اعتمادهای سابق ما چه پاسخی دادهاند. مقام معظم رهبری در ابتدای سال ۹۲ زمانی که زمزمه مذاکره با امریکا به گوش میرسید بر این نکته تصریح کردند که امریکاییها در این پیغام و پسغام حسن نیتی ندارند اگر واقعاً در این پیغامها حسن نیتی دارند برای اثبات آن باید ابتدا تحریمها را بردارند. معظم له پس از آغاز مذاکرات نیز بارها فرمودهاند که من نسبت به این مذاکرات خوشبین نیستم.
پس از گذشت افزون بر یک سال از عمر دولت یازدهم و شروع مذاکرات دو جانبه با امریکاییها مردم به عمق سخنان حکیمانه رهبری پی بردند که امریکا قابل اعتماد نیست. رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار سفرا و کارداران جمهوری اسلامی فرمودند: «عدهای این جور وانمود میکردند که اگر با امریکاییها دور یک میز بنشینیم بسیاری از مشکلات حل میشود. البته ما میدانستیم اینطور نیست اما قضایای یک سال اخیر برای چندمین بار این واقعیت را اثبات کرد.» ولی متأسفانه بهرغم این همه پیمانشکنی باز هم برخی از مسؤولان اینگونه میپندارند که دیدار مستقیم با اوباما میتواند بسیار کارساز باشد و حل معضلات کشور تنها و تنها در گرو این دیدار است! البته ظاهراً لابیهای طرف مقابل و وعد و وعیدهای آنان نیز بسیار مؤثر بوده است. طرف امریکایی وانمود میکند این ملاقات تاریخی است که بن بست مذاکرات را میشکند؛ چنانچه این ملاقات انجام شود مذاکرات برد-برد به بار خواهد نشست و دیوار تحریمها برداشته خواهد شد و دولت یازدهم میتواند مجلس آینده و دولت آینده را نیز در اختیار بگیرد؛ غافل از اینکه این هم دام دیگری است. امریکاییها درصددند ملت و دولت ایران را تحقیر کنند و صولت و ابهت و جایگاه انقلابی ایران را بشکنند و از این طریق مشکل خود را در یمن و بحرین و سایر کشورهای منطقه حل کنند به اینگونه که انقلاب ایران پس از ۳۶ سال تسلیم شد و تکلیف کشورهای تازه انقلاب شده از پیش معلوم است. علاوه بر آن میخواهند با انجام این دیدار، جامعه متحد ایرانی را به دو بخش موافق و مخالف تقسیم کنند. بیتردید پس از وقوع این پدیده زشت، مردم متدین و انقلابی و مؤمن در برابر این اقدام موضع خواهند گرفت و اصلاحطلبها به چه چه و به به و جشن و پایکوبی خواهند پرداخت. در این صورت است که امریکاییها امیدوارتر از گذشته بر فشارهای خود خواهند افزود تا دیگر نه از تاک نشانی بماند و نه از تاکنشان! برای اثبات این پندار غلط، دولتمردان خوب است عملکرد رئیس جمهور و هیأت همراهش را در سال گذشته و سال جاری مورد ارزیابی قرار دهند که در برابر حسن ظن و خوشبینی مفرط نسبت به امریکاییها چه چیزی عایدشان شده است. آقای روحانی در نشست مشترک با نمایندگان مجلس درباره علل مکالمه تلفنیاش با اوباما در سال گذشته اظهار داشت: «گفتند بحث این شده که حالا که نیم ساعتی فرصت دارید، از کاخ سفید به شما زنگی بزنند و به شما بگویند سفر شما به خیر. شما این را جواب بدهید و من گفتم این چیست؟ همه دوستان بر این مسأله اصرار کردند اتفاق نظر داشتند که اگر شما میگویید آن تحقیر نباید بشود فضای آمریکا باید تعدیل شود، دشمنان نتوانند سوء استفاده کنند، حتی گفتند آقای نتانیاهو دارد به آمریکا میرسد و فردا میآید و بهانه میشود و اصرار کردیم و گفتیم وقت ما که تمام شده و باید حرکت کنیم، در همین حین موبایل سفیر ما زنگ خورد و کاخ سفید پشت خط بود. ما در این مکالمه تلفنی کوتاه که من فکر میکنم یک ربع یا ۲۰ دقیقه شاید طول کشید. اساس بحث ما در این مکالمه تلفنی بحث هستهای بود. من به ایشان گفتم که همه اختیار در مذاکره هستهای را به وزیر امور خارجه دادیم و شما همه اختیار را به وزیر خارجهتان بدهید و بگویید که این کار باید در یک زمان کوتاه تمام شود. ایشان گفت: همین طور هست و من به وزیر خارجه دستور دادم که با خلاقیت در این کار حرکت کند، کار جلو برود و ما هم آن را قبول داریم که باید در یک زمان کوتاهی حل و فصل شود. بعد من گفتم ما در مسأله هستهای به دلیل (نه به خاطر حرف این و آن) بهخاطر اینکه ما دنبال سلاح نبودیم و نیستیم، اصلاً به دلایل موازین اخلاقی و شرعیمان، ایشان هم گفت: بله، فتوای رهبر معظم انقلاب هم همین بوده است. به هر حال گفت: supreme leader شما هم همین فتوا را داده و از همین کلمه فتوا هم استفاده کرد. شما هم در سخنرانیها محکم گفتید که دنبال هستهای نیستید و حالا یک عدهای شک و شبهه دارند این را باید یک جوری رفع کنیم. گفتم ما که مشکلی برای مذاکره نداریم، منتهی این مذاکره باید در یک زمان کوتاهی انجام گیرد که سریعتر انجام شود. بعد ایشان گفت که ما مسائل فراوانی در منطقه و جهان داریم که امنیت ملی ایران و آمریکا میتواند مد نظر باشد، منافع مشترک دو کشور و ما آن مسائل را دنبال کنیم. من گفتم اصل اینکه ما مسائل فراوانی داریم بله، مسائل فراوانی داریم، اما اول باید هستهای حل و فصل شود و بعد ممکن است خیلی مسائلی باشد که ما باید با هم حرف بزنیم و گفتوگو کنیم. گفت من با شما در این نظر مشترک هستم و این درست است ما باید اول هستهای را حل و فصل کنیم. بعد گفتم بین ما خیلی مسائل عجیب و غریبی در این ۳۵ سال گذشته است روزهای سیاه و تاریک و این چیزی نیست که در زمان کوتاه بتوان حل کرد و گفت بله، گفتهام که این یک شبه حل نمیشود اما الان زمانی است که میتوانیم این اراده را داشته باشیم و حرکت کنیم و برویم مسائل را حل و فصل کنیم. در مجموع من فکر میکنم این مکالمه تلفنی یک مقدار شرایط را تسهیل کرد. ما فکر میکنیم با یک مکالمه تلفنی طرف باید بیاید اشهد ان لا اله الاالله هم بگوید.»!! دیدار سال جاری آقای رییس جمهور با کامرون نخست وزیر انگلیس و آقای ظریف با جان کری به اندازهای سوال برانگیز بود که اگر این دیدارها به طور کامل پخش میشد قلب هر ایرانی غیرتمندی را جریحه دار میکرد. حضور آنها در محل استقرار کامرون و کری و نوع استقبال آنها و شیوه نشستن بیادبانه آنها در برابر رییس جمهور و وزیر خارجه ایران حکایت از برتری طلبی و غرور و تکبر آنها داشت که با روحیه انقلابی ملت ایران و عزت و بزرگی این ملت در تعارض بود. پس از این دیدارها نیز که با آب و تاب خاصی در رسانههای اصلاح طلبان انعکاس یافت کامرون و کری هر دو در نطقها و مصاحبههای خصمانه اشان زشتترین عبارات را بر ضد دولت و ملت ایران به کار گرفتند و متاسفانه پاسخ در خوری هم دریافت نکردند! محکومیت ایران در دادگاههای امریکا به اتهام دست داشتن در انفجار سفارت خانه امریکا در کنیا و مقر تفنگداران امریکایی در بیروت به بیش از یک میلیارد دلار از دستاوردهای سیاست انفعالی در سفر به نیویورک بوده است که تازه این هنوز اول ماجراست و باید ملت ایران در انتظار موارد بیشمار دیگری باشد.
قاسم روانبخش؛ مردی نازنین از دیار خورشید که نااهلان به دروغ افراطیاش نامیدهاند تا بدین وسیله این نخبه تأثیرگذار میبدی را از گردونه تصمیمگیری و تأثیرگذاری خارج کنند؛ اما رای قاطع مردم تهران به وی نشان داد که این میبدی توانسته به خوبی گردنههای توطئه را به سلامت پشت سرگذارد..