چند رباعی عاشورایی از سید ناصر امامی

ای کاش جهان رود تمامی بر باد … یا آنکه شود خراب این بنیاد/ شد زلزله در عرش، خدایا! فریاد … دستی که ستون آسمان بود، افتاد* با غصه و اکراه می‌آید امشب … با یک سبد از آه می‌آید امشب/ انگار سیاهپوش فردای کسی است … این ماه که از راه می‌آید امشب

  • سید ناصر امامی میبدی، رئیس سابق حوزه هنری استان یزد به مناسبت فرا رسیدن ایام ماهشهادت اباعبدالله حسین(ع) و یاران باوفایش چند رباعی سروده که در ادامه از نظر می‌گذرانید. سایر شاعران گرانقدر میبد نیز برای درج اشعارشان می‌توانند سروده های خود را از طریق ایمیل میبدما به نشانی MEYBODEMA@YAHOO.COM و یا قسمت نظرات سایت، ارسال نمایند.

من غنچه ی سرخ باغبانی که تویی

پرورده ی دست مهربانی که تویی

هرچند که کوچکم، بزرگی کردم

تکبیر شدم بر آن زبانی که تویی

***

ای کاش جهان رود تمامی بر باد

یا آنکه شود خراب این بنیاد

شد زلزله در عرش، خدایا! فریاد

دستی که ستون آسمان بود، افتاد

***

چون دست وفا به دست آن شاه گذاشت

بر بال فرشته پای در راه گذاشت

با آن همه اندوه، خودش را نشکست

آن قدر که حسرت به دل آه گذاشت

***

با غصه و اکراه می‌آید امشب

با یک سبد از آه می‌آید امشب

انگار سیاهپوش فردای کسی است

این ماه که از راه می‌آید امشب

***

امروز به عشق اقتدا باید کرد

دل از همه جز دوست جدا باید کرد

وقتی به نماز ظهر قامت می‌بست

یعنی همه چیز را رها باید کرد