توسعه نامتوازن، بلای جان فرهنگ دارالعباده

مرتضی رضائیان فیروزآبادی

  • مرتضی رضائیان فیروزآبادی

توسعه صنایع در برخی شهرستان‌های استان یزد به شکلی نامتوازن رخ داده و به طور طبیعی، هر جا توسعه بیشتر بوده، تبعات آن به ویژه تبعات فرهنگی، بیشتر گریبانگیر مردم آن بوده است.

نماینده مردم اردکان در مجلس شورای اسلامی اخیراً در مراسمی با اشاره به «بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد ریال سرمایه‌گذاری صنعتی» در این شهرستان گفته است: «این کارخانجات جزء ناب‌ترین و بزرگ‌ترین صنایع کشور محسوب می‌شوند.

محمدرضا تابش همچنین از بهره‌برداری از سه پروژه کارخانه احیای فولاد، ذوب فولاد و مجموعه ۵۰۰ مگاواتی نیروگاه در سال آینده خبر داده است».

محمدرضا بابایی، معاون استاندار نیز در همین مراسم با اشاره به اینکه صنعت، محور توسعه استان یزد است، اظهار امیدواری کرده است: «در این زمینه شاهد رشد روزافزون صنعت در کل استان یزد باشیم».

گرچه توسعه صنعتی معیاری از پیشرفت است اما تمرکز صنایع در برخی شهرستان‌های جای تامل بسیار دارد.

توسعه صنعتی نامتوازن پیامدهای جبران‌ناپذیر برای مردم خواهد داشت

توسعه صنعتی چنانچه متوازن، سنجیده و در چارچوب چشم‌انداز عقلانی باشد، ‌مایه مباهات و بالندگی مردم استان خواهد بود و در غیر این صورت، به سبب پیامدهای عمیق و گاه جبران‌ناپذیر، شایسته ملامت و نگرانی‌ دلسوزان است.

متأسفانه چند سالی است که شهرستان‌های استان و از جمله آنها اردکان و میبد، به دلیل فقدان آینده‌بینی و جامع‌نگری، به سوی توسعه نامتوازن به پیش می‌تازند و غرّش چرخ‌های توسعه، مانع شنیده‌ شدن صدای اعتراض‌‌ دلسوزان «سلامت» و «فرهنگ» مردمان دارالعباده شده است.

نماینده مردم اردکان در مجلس شورای اسلامی در حالی از سرمایه‌گذاری صنعتیِ «افزون بر ۱۰ هزار میلیارد تومانی» در این شهرستان و افتتاح سه پروژه بزرگ دیگر در سال آینده خبر داده که به نظر می‌رسد موکلان ایشان، بر خلاف چند سال‌ پیش، نه‌ تنها از شنیدن چنین خبرهایی به وجد نمی‌آیند، بلکه بیش از پیش دل‌نگران آینده سلامت و امنیت و فرهنگ ناب شهرشان می‌شوند و صد البته مردم شهر همجوار نیز در این نگرانی‌ها شریکند؛ زیرا عوارض طبیعی، فرهنگی و امنیتی توسعه نامتوازن بر همه شهرهای استان به‌ویژه شهرهای نزدیک‌ به ‌هم، تأثیراتی انکارناپذیر خواهد داشت.

تلاش برای توسعه به قیمت بی‌اعتنایی به ظرفیت فرهنگی و طبیعی شهرها

از جمله مشکلات بزرگ برخی شهرستان‌های استان از جمله اردکان و میبد به ویژه در سال‌های گذشته، تلاش برای توسعه صنعتی به قیمت بی‌اعتنایی به ظرفیت فرهنگی و طبیعی شهر و زیرساخت‌های لازم در ابعاد گوناگون زیست‌محیطی، امنیتی، اجتماعی و… بوده است.

در نتیجه این بی‌اعتنایی، پیامدهای ناگواری در زمینه‌های متعدد دامنگیر مردم شده که بعضا به هیچ‌ وجه قابل جبران نیست.

متأسفانه متصدیان ذی‌ربط از سال‌های گذشته تاکنون توجه چندانی به ظرفیت واقعی میبد و اردکان برای توسعه صنعتی و مهاجرپذیری نداشته‌‌اند و به زعم خود، افزایش روزافزون کارخانجات متعدد را نوعی خدمت به مردم و موکلان خویش می‌پنداشته‌اند در حالی‌ که‌ بررسی میدانی و گوش‌ فرا دادن به درد‌ دل‌های مردم و فرهیختگان این دو شهر نخبه‌پرور، واقعیت‌های دیگری را نشان می‌دهد.

راه‌اندازی کارخانجات گوناگون در شهرستان‌های استان تا حدی که برای نیروی بومی منطقه، اشتغال پایدار به ارمغان آورد و مانع مهاجرت اهالی به مناطق دیگر برای کاریابی شود، منطقی و معقول و تحمل برخی عوارض آن همچون پیامدهای زیست‌محیطی هم پذیرفتنی است اما افزون بر آن، اگر به قیمت بی‌اعتنایی به مختصات «فرهنگی»، «‌اجتماعی»، «امنیتی» و «زیست‌محیطی» شهر و ورود سیل ویرانگر مهاجران با فرهنگ‌های گوناگون و در نتیجه مخدوش ‌شدن سلامت و امنیتی باشد که تا چندی پیش مثال‌زدنی و رشک‌برانگیز بود، مورد نکوهش قاطبه مردم خواهد بود.

با اندکی تسامح می‌توان برخی شهرستا‌ن‌های استان از جمله اردکان را همچون دانش‌آموزی افتخارآفرین در زمینه‌های گوناگون دانست که اطرافیان برای برطرف‌ کردن ضعف جسمانی‌اش انبوهی از غذاها و نوشیدنی‌های متضاد و فراتر از ظرفیت را در مدتی کوتاه به وی خورانده‌اند و در نتیجه نه‌ تنها مشکل ‌برطرف نشده؛ بلکه دستگاه گوارشی و کلیه‌های او نیز دچار آسیب جدی شده و اینک علاوه بر حسرت سلامتی از کف داده، ناچار است با دردهای دیالیز هم دست و پنجه نرم ‌کند.

میبد و اردکان معادل یک شهرستان بزرگ جمعیت غیربومی دارند

بر اساس برآوردها، دو شهر میبد و اردکان به ‌تنهایی بیش از ۵۰‌ هزار نفر غیربومی (یک غیربومی به ازای هر سه نفر بومی) را در خود جای داده‌اند که با توجه به جمعیت اندک و بافت بومی این دو شهر، بسیار تکان‌دهنده و تأسف‌ برانگیز است.

این تأسف هنگامی عمیق‌تر می‌شود که اوضاع نابسامان فرهنگی و امنیتی این دو شهر و تغییر تدریجی ذائقه برخی جوانان و افراد بومی و نوع نگرش آنان به برخی مسائل در مقایسه با گذشته‌ای نه ‌چندان دور در نظر گرفته شود.

این مهم البته به معنای زیر سئوال بردن همه نیروهای غیربومی ساکن در استان نیست؛ بلکه به معنای تاکید بر پیامدهای ناگواری است که در سایه دل‌خوش کردن به توسعه غیرمتوازن، گریبانگیر هویت، سلامت و امنیت مردمان دارالعباده شده است.

صنعتی شدن بی‌ضابطه به قیمت اسکان ۵۰ هزار غیربومی در میبد و اردکان

صنعتی‌ شدن بی‌ضابطه به قیمت اسکان حدود ۵۰هزار غیربومی در دو شهر همجوار میبد و اردکان (معادل جمعیت اردکان در چند سال پیش) با مصلحت واقعی مردم سازگار نیست و دستاوردهای حاصل از این صنعتی‌شدن بی‌رویه برای شهر و مردمان آن، بیش از پیامدهای منفی آن است.

فراهم کردن زمینه اشتغال و سکونت برای بیش از ۵۰هزار غیربومی در قبال مالیات و عوارض حاصل از شرکت های صنعتی – هرچند چشمگیر- مورد تایید شهروندان این شهرها نیست.

شایسته است رسانه‌های استان و در راس آن‌ها رسانه ملی، برنامه‌هایی را با حضور موافقان و منتقدان توسعه استان به سبک کنونی برگزار کنند و سپس با نظرسنجی‌های علمی، خواستِ مردم را جویا شوند.

برای  نمونه مناسب است موافقان طی برنامه‌هایی در شهرستان اردکان، فواید صنعتی ‌شدن شتابان از جمله افزایش چشمگیر درآمدهای مالیاتی و عوارض شهرداری و… و در مقابل، منتقدان شیوه کنونی (گسترش روزافزون صنایع آلاینده و…)، عوارض منفی آن از جمله از دست رفتن برخی اصالت‌ها و داشته‌های ناب فرهنگی و اجتماعی، افزایش آلودگی هوا، سیل ویرانگر مهاجرین غیربومی، افزایش ناامنی و بزهکاری، گسترش برخی بیماری‌ها و… را تشریح و به مردم گوشزد کنند که در صورت تداوم این روند، شهرشان ناچار به پذیرایی از تعداد بیشتری نیروی کار غیربومی و تحمل تبعات آن خواهد بود و در مرحله بعد، از آنان نظرخواهی شود.

آنگاه خواهیم دید چند درصد از مردم با تداوم این روند، موافق خواهند بود.

توسعه منطقی و حساب شده مورد تایید مردم خواهد بود

البته تردیدی نیست که منتقدان، با توسعه نامتوازن و باری به هر جهت مخالف هستند و از توسعه منطقی و حساب ‌شده در چارچوب مصالح کلان شهر و جمعیت بومی استقبال می‌کنند.

وزیر بهداشت در سفر چندی پیش خود به استان یزد، اعلام کرد این استان در سرطان زنان رتبه اول و در سرطان مردان رتبه سوم را در کشور به خود اختصاص داده و این می‌تواند نمونه‌ای ملموس از عوارض توسعه نامتوازن در بخش صنعت و بی‌توجهی به آلودگی‌های فراوان زیست‌محیطی به شمار ‌آید.

البته نمی‌توان از تأثیر عوامل دیگر در گسترش افسارگسیخته این بیماری صعب‌العلاج و برخی بیماری‌های دیگر غافل شد، اما نباید تأثیر آلودگی‌های ناشی از انبوه کارخانجات تولید کاشی و فولاد را نیز مورد توجه قرار نداد زیرا بسیاری از این بیماری‌ها منشأ محیطی دارند و باید برای این معضل تدابیری اساسی اندیشید.

به هر روی شایسته است مسئولان ارشد استان یزد با در نظر گرفتن تغییرات ناگوار در حوزه فرهنگ، امنیت و سلامت شهرهای صنعتی استان و پیامدهای حاصل از اختلاط بی‌ضابطه خرده‌فرهنگ‌های وارداتی و تاثیرات اغلب منفی نیروهای کار مهاجر به دارالعباده (از جمله افزایش جرم و جنایت و ناامنی و در نتیجه کاهش اعتماد عمومی)، فارغ از سخنان کلّی و جذاب، تدابیری اساسی و راهگشا بیندیشند و بدانند که هر لحظه غفلت و کاهلی در این زمینه، بر شدت و دامنه پیامدهای جبران‌ناپذیر در حال و آینده خواهد افزود و دیری نخواهد گذشت که برخی در پیشگاه مردمان دارالعباده، شرمنده قصور و تقصیرهای خویش شوند.